واضح آرشیو وب فارسی:ائل پرس: از زمان ممنوعیت واردات از عربستان بازار با چالشی به نام کمبود روغن مایع مواجه شده و یک بار دیگر مشکل مصرف گرایی هیجانی و خریدهای بی حساب و کتاب نمایان شده.ائل/ مریم امینی؛ معادله ی چندان پیچیده ای نیست، سرمایه دار تنها راه رونق کار خود را در افزایش تولید و پیدا کردن بازار مصرف جدید می داند و این قشر از جامعه به نوعی برخورد می کنند تا مصرف بالا جزو هویت و تشخص آنها حساب شود تا این الگو به طبقه های پایین نیز تسری پیدا می کند. قشر متوسط سعی دارد همواره با نگاه به بالا خود را به طبقه مرفه نزدیک ساخته و ظاهری همانند آنها برای خود برگزیند؛ بنابراین کم و بیش دست به مصرف بالا می زند. اما در این میان قشر پایین یا به اصطلاح جهان سومی است که هویت مصرفی خود یا همان نیازهای اصلی را فراموش کرده و در مصرف گرایی کاذب غوطه ور می شود، بدین ترتیب قشر سرمایه دار به خوبی توانسته است با تغییر نگاهها بازار مصرف خوبی برای کالاها و انباشت سرمایه خود پیدا کند. باد آورده ای که باد می برد / جیب خالی؛ پز عالی شاید بتوان چند عامل اصلی را ورای نگاه سیاسی و استعماری، باعث مصرف گرایی در بین قشرهای مختلف دانست، افرادی که سعی دارند با مصرف اضافی به نوعی خودنمایی کرده و خود را مرفه و بی اعتنا به ثروت نشان دهند، تربیت خانوادگی که نسل اندر نسل گرفتار این نوع مصرف گرایی شده است، تقلیدی که مصداق آن در اکثر امور وجود داشته و مصرف بیش از حد نیز یکی از مصداق های تقلید از دیگران است، ثروت های باد آورده و بی هدف که ناخودآگاه صرف مصرف های بی خود و بی جهت و دور از نیاز می شود، وسواسی که موجب می شود تا فرد نگران تمام شدن کالاها شده و بیش از حد احتکار کند، بازی های رسانه ای که سالانه هزینه های هنگفتی که توسط سرمایه دارها خرج می شود تا مشتری ها را پای کالا بکشانند و همه و همه دست به دست هم می دهد تا در کنارفرهنگ های نداشته فراوان، فرهنگی به نام مصرف گرایی تمام و کمال جایگزین فرهنگ بسیار موکد در اسلام به نام قناعت که سمت و سوی اقتصادی به زندگی می دهد بشود. چند مثال ساده چند وقتی می شود که روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان شکراب شده و همین موضوع موجب شد تا بنابه تصویب هیات دولت کالاهای کشور عربستان در ایران تحریم شود.گذشته از عواقب سیاسی و اقتصادی تحریمی که برای دو کشور می تواند داشته باشد، ایران به عنوان یکی ار بزرگترین بازارهای، مصرف روغن برای پخت و پز، بیشترین مصرف روغن عربستان را که انحصار این کالای خوراکی را تصرف کرده، به خود اختصاص داده است.اما نگفته پیداست که در همین روزهای اخیر در حالی که اندک زمان کوتاهی از تحریم کالای عربی نگذشته است، ایرانیان طبق رسم فرهنگ مصرف بالا!؟به سمت فروشگاهها و مراکز تولیدی هجوم آورده اند تا با احتکار حداقل یکساله قوطی های روغن در منازل خود بازار مصرف را از تعادل خارج کنند. با وجود اینکه تولید کنندگان کالاها که تجارت انحصاری آن را به عهده دارند؛ از کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند اما نهایت تلاش خود را به کار بسته اند تا فرهنگ مصرف زیاد جانشین خرید به اندازه و با نیاز در کشور خودشان نشود، برای نمونه همین مثال کمبود روغن یا کالاهای دیگر در برخی از کشورهای اروپایی کاملا برعکس بوده و موجب می شود تا کمبود یک کالا مردم را با بحران روبرو نسازد. محمدی یکی از کارشناسان مسایل اجتماعی در باره این موضوع بیان می کند: یک سال به دلیل سرمای بیش از حد هوا سیب زمینی های کشاورزان فرانسوی از بین رفت و دولت اعلام کرد تا مردم نهایت همکاری را درباره این موضوع داشته باشند تا تنظیم قیمت بازار بهم نخورد، بدین نحو که مردم فرانسه سیب زمینی های موجود در منزل خود را نیز به فروشگاه های خصوصی و دولتی تقدیم کردند تا این مدیریت کالا به نحو احسن شکل بگیرد. کافیست برخورد مردم یک کشور اروپایی در برابر کمبود کالایی مانند سیب زمینی را با کمبود یک نوع کالای دیگر در ایران مقایسه کنیم، به یک باره تمام سوپر مارکت ها و فروشگاهها از کالای مذکور خالی شده به نحوی که یک قحطی بر آن کالا وارد شده باشد و چنانچه اندک جای تنظیمی هم که وجود داشته باشد با این برخورد و نگاه خانواده های ایرانی از بین می رود. وقتی تمام کاسه کوزه ها بر سر دولت می شکند اما در این بین، توجه اغلب مردم به سمت دولت بوده و دولت را متهم به کمبود کرده و سعی می کنند با احتکار کالای مورد نظر و همچنین تو صیه این حرکت به اطرافیان وضعیت بحرانی را بدتر بکنند در حالی که با کمی ژرف اندیشی قابل دریافت است که در چنین حالتی چنان چه مردم رعایت حال بازار و همدیگر را نکنند در آینده ای نه چندان دور، دود این حرکت به چشم خود مردم می رود. علاج واقعه بعد از وقوع هم می توان کرد؟ گرچه ممکن است بازگشت به عقب و جایگزین کردن فرهنگ صحیح در برابر فرهنگ های نادرستی که رواج پیدا کرده بعضا مسیر سخت و حتی غیر قابل بازگشتی به نظر برسد و نمی توان به بهانه علاج واقعه ای که پیش از وقوع صورت نگرفته به طور کلی از درمان یا پیشگیری چشم پوشی کرد درباره این نوع خاص ابتلای فرهنگی که شاید بتوان لقب بیماری مسری به آن داد هر اندازه فرهنگ های جدید و کاربردی تر و همه گیر تر به مردم ارائه شود بدون شک جلوی ابتلای بخش زیادی از جامعه گرفته می شود.
یکشنبه ، ۴بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ائل پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]