تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد هر نوشته‏اى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826014758




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پس از خداحافظی از فوتبال بایدگنجینه خاطرات رابست/عاشق تایلند نبودم!


واضح آرشیو وب فارسی:کاپ: پیشکسوت باشگاه استقلال گفت: ورزشکار زمانی که خداحافظی می کند باید از نظر روانی خود را آماده کند و به گونه ای نباشد که دائما با گنجینه ای از خاطرات خود زندگی کند. به گزارش کاپ ،برخی این اصل را در فوتبال قبول دارند که فوتبالیست ها بزرگ معمولا مربی های بزرگی نمی شوند و بیش تر اهل کناره گیری هستند. شاید این موضوع را با نگاه به میرشاد ماجدی بتوان درک کرد. فوتبالیستی که در زمان بازیگری اش شهرت چندانی نداشت اما اکنون در بخش مدیریت فوتبال توانسته در جایگاه خوبی قرار بگیرد و این جایگاه زمانی ارزش پیدا می کند که متوجه می شویم مدرک تحصیلی او هم مدیریت ورزش است. مصاحبه ای با میرشاد ماجدی داشتیم و او از همبازی سابق خود،مرحوم رضا احدی و اولین مربی خود مرحوم همایون بهزادی گفت.البته درباره مسائل مدیریتی فوتبال هم از او سوالاتی داشتیم . گفت و گوی او را به خبرنگار کاپ،در زیر می خوانید: * در هفته اخیر دو تن از پیشکسوتانی را از دست دادیم که از بزرگان سرخابی ها به شما می رفتند و اتفاقا شما با هر دو نفر آنها به نوعی در ارتباط بودید،رضا احدی هم بازی شما بود و همایون بهزادی مربیتان،ابتدا از مرحوم احدی بگویید،دلنوشته شما برای او چه بود؟ رضا بازیکنی بود که به غیر از توانایی های فنی که داشت بسیار شخصیتش دوست داشتنی بود و بسیار محجوب بود. در دفتر خاطراتی که در مسجد گذاشته بودند من برای او اینگونه نوشتم«به حقت نرسیدی اما همه ما این راه را می رویم..» و حقیقت همین است. چه خوب چه بد همه ما در نهایت راه رضا را خواهیم رفت و ان روز هیچ کسی نمی گوید او بد بود پس چه بهتر به جای اینکه در مراسم های عزا دور هم جمع شویم و از خوبی های از شخص از دست رفته بگوییم با در مراسشم شادی هم بدون لباس عزا دور یکدیگر جمع شویم و تجدید خاطره کنیم.در نظر دارم در اولین فرصتی که در تهران بودم ضیافتی راه بندازم تا همه دوستان قدیم را دور هم جمع کنم و شبی بیاد ماندنی داشته باشیم. خسته شدیم انقدر یکدیگر را با لباس سیاه دیدیم. * مرحوم همایون بهزادی چه شخصیتی داشتند؟ همایون خان اولین سرطلایی ایران بودند،او اولین مربی من در شاهین بود و 2 سال زیر نظرش تعلیم دیدم. با اینکه قدم کوتاه بود اما به لطف آموزش های مرحوم بهزادی خیلی خوب می پریدم و ضربه های سرم خوب بود.بعد ها با ایشان رابطه خانوادگی هم داشتیم و جا دارد موضوعی را بگویم که خیلی به نظرم زیبا بود؛همسر مرحوم بهزادی همیشه مانند پروانه به دور او می گشت و مراقبش بود. همین 2 ماه پیش که ایشان در بستر بیماری بودند به ملاقات وی رفتم و دیدم همسرشان چگونه از او مراقبت می کند.فکر می کنم همایون خان هم جزو افرادی بودند که پس از کنار گذاشتن ورزش دچار مرگ زودرس شدند اما یادمان نرود که همایون بهزادی واقعا یک اسطوره بود که اصلا به حقش نرسید. *و اما سیگار،خیلی از پیشکسوتان ما بر اثر استفاده زیاد آن از بین رفتند... همایون خان ناملایمتی های زیادی را دید و واقعا مظلوم واقع شد. همین هم باعث شد تا به سیگار پناه ببرد. * «خام بودم،پخته شدم،سوختم» جمله ای بود که بارها بر زبان مرحوم بهزادی جاری شد... بله،میدانید منظورش چه بود؟او معتقد بود بلافاصله پس از اینکه پختئه شد،سوخت و نگذاشتند تا به چیزهایی که حقش بود برسد.او واقعا مظلوم واقع شد. *چه اتفاقی می افتد که میرشاد ماجدی اکنون در دانشگاه به تدریس می پردازد اما اکثر پیشکسوتان ما روزهای خوبی را نمی گذرانند؟ جمله کلیشه ای وجود دارد که ورزشکار حرفه ای 2 بار می میرد؛یک بار زمانی که ورزش را کنار می گذارد و بار دیگر هم مرگ حقیقی است.حال ورزشکار زمانی که خداحافظی می کند باید از نظر روانی خود را آماده کند و به گونه ای نباشد که دائما با گنجینه ای از خاطرات خود زندگی کند. اگر من در دوره اول نمردم برای این بود که خالطراتم را کنار گذاشتم و راه جدیدی را مقابل خود دیدم. متاسفانه رضای عزیز در همان زمانی که از فوتبال خداحافظی کرد مرد. این روز ها جمله را به تکرار می شنوم؛ پیشکسوتانی که در قالب کارشناس در رادیو و تلویزیون حضور پیدا می کنند بارها می گویند زمانی که ما فوتبال بازی می کردیم وضع این بود و آن بود و فکر می کنم این ها هنوز با خلاطرات خود زندگی می کنند نه با خود حقیقی شان. * قبول دارید که برخی از پیشکسوتان هم پس از اتمام دوران ورزش خود گوشه ای می نشینند و توقع دارند دیگران به سراغشان بیایند؟ خیر زیرا فلسفه فوتبال ایران نتیجه گرایی است. بر همین اساس ما پیشکسوتان،بازیکنان،مربیان و حرمت ها را از دست می دهیم.اگر جایگاه هر یک از افراد تعریف شده باشد و به جای این همه توجه به نتیجه گرا بودن کمی هم به وظایف دیگر عمل کنیم قطعا آثار بهتر ان را مشاهده خواهیم کرد.مگر این پیشکسوتان چه می خواهند به جز جمع بودن دور یکدیگر؟بنده خدا علی جباری هر روز در باشگاه استقلال حضورپیدا می کند اما هیچ شرح وظیفه ای در اختیار او قرار نداده اند.پیشکسوتان احترام می خواهند نه اینکه هر از چند گاهی یک تیمی درست کنیم و آنها در کنار یکدیگر فوتبال بازی کنند. *البته این روزها احترام ها هم از بین رفته و دائما به دنبال تخریب یکدیگر هستند. در جریان مصاحبه های شاهین و شاهرخ بیانی که بودید؟ بله و واقعا متاسف هستم. یادم می آید زمانی که شاهرخ و شاهین بازی می کردند من در برابرشان هیچ به حساب می آمدم. آنها واقعا محبوب بودند. *پس قبول دارید که خودشان هم مقصر هستند؟مثلا از رضا نعلچگر خبر دارید؟آخرین بار چه زمانی او را دیدید؟ یادم می آید سال 71 در استخری بودیم که بیژن ذوالفقارنسب اعلام کرد رضا از فردا دیگر فوتبال بازی نمی کند و مربی خواهد بود بنابراین رضا شانس بزرگی آورد که از دست نرود اما وقتی او را پس از 20 سال دیدم فهمیدم او هم خیلی چیزها را از دست داده است.پس از 20 سال رضا نعلچگر محجوب تر و سربه زیر تر شده بود. * پستی که شما اولین بار در استقلال گرفتید خیلی کوچک بود اما پس از آن هم کنار ننشستید... اولین پستی که در استقلال گرفتم مشاور بود و همان طور که می دانید در فوتبال ایران برخلاف فوتبال دنیا مشاور،آنالیزور و مدیر فنی بی معنی ترین پست هایی است که وجود دارد.عدم اموزشی که در فوتبال وجود دارد باعث شده است تا هر روز وضعمان از این بدتر شود. *از آموزش گفتید؛این عدم آموزش را این روزها در جامعه هم به شدت شاهد آن هستیم. به گونه ای که دیگر حضور آنها نمی تواند باعث دلگرمی فوتبال باشد و همه بازیکنان حتی پیشکسوتان از ادبیاتی که مردم در برابر آنها به کار می برند به شدت ناراضی هستند. این جا هم هواداران ما مقصر نیستند.زیرا فضای آرام برای آنها فراهم نیست.در کشورهای دیگر هواداران صرفا برای تماشای فوتبال به استادیوم نمی روند بلکه برای گذراندن تعطیلات و لذت بردن می روند حتی اگر تیم انها بازنده میدان باشد تنها با سکوت ورزشگاه را ترک می کنند اما در ایران هواداران ما با غرض ورزی وارد استادیوم می شوند،آنقدر خشم دارند از فوتبالیست های خود که کنترلشان را از دست می دهند. وقتی هم که وارد استادیوم میشوند با انواع و اقسام مسائلی که می تواند انسان را به خشم وادارد رو به رو می شوند. آن وقت می توان از این هوادار توقع داشت تا ملایم برخورد کند؟ آرامش یک فوتبالیست در درجه اول باید در تیمش برقرار شود،او باید از لحاظ روحی روانی کاملا آماده باشد . برای فوتبال به اروپا از ایران که می روی متوجه می شوی ما 50 سال عقب هستیم. فوتبالیست هیچ دغدغه ای جر فوتبال بازی کردن ندارد. *اصلا فکر می کنید ما در فوتبال مدیرانی داریم که بتواند آرامش را از هر نظر برای زیر مجموعه خود فراهم کند؟ موضوع همین است که ما اصلا به فکر تربیت مدیر هم نیستیم در حالی که کار بسیار آسانی است.یادم می آید زمانی سفیر عربستان ما را احضار کرد و گفت این چه وضعیتی است؟یک بطری آب به دست بازیکن ما نداده اید. خوب همه این ها باعث از بین رفتن ارامش می شود. چرا نباید ما کارهای ابتدایی را بلد باشیم.مثلا وقتی بازیکن خارجی به ایران می اوریم همه می گویند این که کیفیت نداره،اصلا فوتبال بلد نیست. این حرف ها زمانی درست است که ما همه کار برای آن فوتبالیست انجام داده باشیم حالا توقع کفیت بالا از او داشته باشیم.فوتبالیست ها خارجی زمانی که می خواهند وارد ایران شوند چند روز معطل ویزا می شوند،وقتی می آیند محل اقامت آنها مشخص نیست و زمانی هم که می خواهند بازی کنند هزار و یک مشکل دیگر وجود دارد. جاسم کرار را به ایران اوردیم و اورا کشتیم. من عاشق تایلند که نبودم برای پول به این کشور رفتم. در آنجا آرامش کامل برای من برقرار بود. بگذارید خاطره ای از قول شاهرخ بیانی برای شما بگویم. * بفرمایید... او می گفت زمانی که 15 سال داشتم جکیچ مرا به استقلال آورد.او هر روز برای صرف ناهار شاهرخ را به یکی از رستوران های معروف تهران می فرستاده و استیک گوشت برایش سرو می شده.شاهرخ می گفت جکیچ می دانست اوضاع مالی خانواده ما خوب نبوده و شاید از نظر تغذیه مشکل داشته باشم به همین دلیل هر مدت زیادی من هر روز استیک می خوردم. شما نمی توانید یک خوردوی مازراتی بخرید و بدون بیمه بدنه و دزدگیر آن را گوشه خیابان رها کنید.بازیکن میلیاردی هم همین طور است مشخصا این بازیکن نمی تواند در خانه 50 متری زندگی کند.یا دز رمینهای نا هموار تمرین کند نگر مصدوم شود باشگاه پولش را دور ربخته. *بحث اموزش قابل تعمیم به بخش های دیگر اجتماع هم هست و نمی تواند خیلی به صورت انحصاری در فوتبال آن را بررسی کرد. مثلا برخی مخاطبان اصلا به این گونه بحث ها اهمیت نمی دهند و فقط به دنبال تیتر های زرد و مطالب جنجالی هستند. زمان قاجار خرانه دولت خالی شده بود،در ان زمان تصمیم گرفتند تا برای پرکردن خزانه القاب را بفروشند مثالا لقب ممالک الدوله و... پس از اینکه خزانه کمی پر شد تصمیم بر این شد تا لقب سلطنه را بفروشند و به مرور القاب ناچیز شد حال وقتی بدون آموزش هر شخصی می تواند مدرک بخرد مشخص است که علم برخورد با مسائل مختلف را ندارد.در همین چند روز آن قدر که موضوع سوشا مکانی بازتاب داشت،باخت تیم امید به قطر مورد توجه قرار گرفت؟ چرا؟ *کمی از این بحث فاصله بگیریم،چه سرنوشتی را در انتظار تیم امید می دانید؟ نمی دانم. هر بار که تیم امید به المپیک نرفت دلیلی برای ان آوردند. در حال حاضر این تیم نه زیر نظر کمیته ملی المپیک است،نه وازرت ورزش و نه فدراسیون فوتبال. تیم را سپرده اند به حبیب کاشانی و الحق که او به خوبی هم از پس هزینه های آن بر آمده است. *اتفاقا وزارت ورزش و جوانان چندی پیش و در همین کوران مسابقات وزارت ورزش و جوانان اعلام کرد که حبیب کاشانی تنها 200 میلیون تومان هزینه کرده و سایر هزینه ها از سوی وزارت ورزش و فدراسیون تامین شده! جالب است!قبلا فکر می کردم فوتبال ما 50 سال ا اروپا عقب است اما از زمانی که سفر به کشورهای اروپایی داشتم و بیش تر در فوتبال ایران حضور داشتم فهمیدم ما 150 سال از اروپا عقب هستیم. *با توجه به حمایتی که از مدیریت کاشانی داشتید پس با مدیریت افراد غیر فوتبالی در این رشته موافق هستید؟ کاشانی واقعا از پس خیلی مشکلات بر آمده اما اگر 20 سال پیش می پرسیدید دقیقا با حرف شما موافق بودم اما الان فرق کرده است.کم هستند مدیرانی که توانایی داشته باشند تا پول به فوتبال تزریق کنند اگر صفایی فراهانی توانست روزهای خوبی را برای فوتبال ایران بسازد و کارهای بسزایی کند به دلیل این بود که حمایت ریاست جمهوری را داشت. * چه راهکاری می ماند؟ اکثر فوتبالیست های ما پس از خداحافظی به دنبال مربیگری می روند. مگر فوتبال چقدر مربی می خواهد؟چرا هیچ کدام دوره های مدیریتی را نمی گذرانند تا در پست های مدیریتی هم بتوان از آنها استفاده کرد؟بد است مدیران جوان و کارآمد داشته باشیم؟ در ایران مدیرانی می خواهند که دیگر از پا افتاده باشند و توانایی پشت میز نشتن را داشته باشند کسی که بتواند رو پای خودش بایستد سن مدیر شدنش فرانرسیده است. *حرف پایانی...  راهکارهای قدیمی در مدیریت فوتبال دیگر جواب نمی دهد مسئولین باید به دنبال آموزش باشند. لینک کوتاه: cup.ir/u/99349


جمعه ، ۲بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کاپ]
[مشاهده در: www.cup.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن