تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831002165




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستان برادری که جا ماند/ شهدا به سومین حرم اهل بیت(ع) رسیدند


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: همزمان با ۲۹ امین سالروز عملیات کربلای پنج
داستان برادری که جا ماند/ شهدا به سومین حرم اهل بیت(ع) رسیدند

دفاع مقدس


شناسهٔ خبر: 3029162 - چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۲
استانها > فارس

شیراز – ۹۴ شهید گمنام به سومین حرم اهل بیت(ع) رسیدند تا چشمان منتظر بار دیگر به شوق دیدار عزیزترین جوانانش بدرخشد. خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- هادی فتحی: ساعت ۲۱ روز چهارم دی سال ۶۵، اینجا قرارگاه تاکتیکی سلمان در منطقه شلمچه پاسگاه «کوت سواری» است. لشکر ۱۹ فجر فارس در منطقه است اما به فاصله کمتر از یک کیلومتر، گردانهای خط شکن امام مهدی(عج)امام رضا(ع) و گردان غواص حضرت رسول(ص) مستقر شده و آماده دستور از قرارگاه سلمان است. بیش از ۱۰۰۰ نفر از جوانان غیور فارس در غالب ۹ گروهان خود را آماده کرده‌اند تا بار دیگر برای ایران اسلامی افتخار آفرینی کنند. پیشانی‌بندهای یا زهرا(س)، یا حسین(ع) در زیر نور مهتاب خودنمایی می‌کند و همه نگاه ها به بی‌سیم چی و شنیدن دستور فرمانده‌ است تا باردیگر لبیک گویان به سمت متجاوزین وطن حمله کنند. گردان خط شکن امام مهدی(عج) به فرماندهی علی قنبرزادگان(بابا علی) در غرب شلمچه تنها ۷۰ متر با خط دشمن فاصله دارد، ۳۰۰ نفر در سکوت رادیویی، چشم به دهان باباعلی دارند تا دستور حمله را صادر کند، که به طور حتم این فرمانده قبل از امشب به عنوان یک معلم برای نوجوانان و جوانان گروهش صحبت‌های فراوانی داشته و حال تنها زیر لب برای سربلندی گردان خود و دیگران دعا می‌کند. ساعت ۲۲ از قرارگاه کربلا به قرارگاه سلمان و سپس به گردانهای حاضر در منطقه اعلام حرکت می‌شود، صدای حاج نبی رودکی سکوت منطقه شلمچه را می‌شکند و با رمز یا زهرا(س)، اجازه شکستن دژ دشمن بعثی صادر می‌شود. دو گروهان از گردان امام مهدی(عج) با قایق پس از شکستن خط اول دشمن به دژ اصلی حمله ور می‌شوند، دیگر از سکوت و تاریکی شب خبری نیست. نور ماه در پشت دود و خاک مخفی می‌شود، صدای خمپاره و رگبار تیربارها فضا را پرکرده و در این میان گروهان یک گردان خط شکن نیز از دژ اصلی شلمچه به سمت سنگرهای «نونی» شکل حرکت کرده و در همین اول کار نیروهای عراقی با عقب نشینی، خود را به دژ بعدی رسانده بودند. با نزدیک شدند این گروهان به دژ دوم نیروهای عراقی، درگیری به شکل گسترده شروع می‌شود و بابا علی نگاه نگران خود را پشت فریادهای بلند یا زهرا(س) مخفی کرده و تنها فرمانده است که می‌داند چه اتفاقی در حال روی دادن است.

در این میان حاج مجید سپاسی خود را به حاج منوچهر رنجبر می‌رساند و در خواست شکستن دژ دوم نیروهای عراقی را مطرح می‌کند غافل از اینکه این دژ با یک دسته و گروهان شکستنی نیست و تعداد زیادی از نیروهای این گردان پشت همین دژ به خیل شهدای کربلا پیوستند. در میان این شلوغی‌ها بابا علی با حاج منوچهر مشورت می‌کند که دژ را دور بزنند و به سمت سنگرهای نونی حرکت کنند تا از تیررس رگبار دشمن در امان باشند، دم دمای صبح است، آسمان تاریکی خود را به روشنایی تحویل داده و نیروهای بابا علی همچنان بدون خستگی در حال مبارزه هستند. صبح روز پنجم دی ماه پاتک عراقی ها آغاز شد و در این میان حاج منوچهر سراغ برادر خود را از شهید جعفرعوض پور می گیرد که با لکنت زبان او مواجه می شود. شهیدعوض پور خبر زخمی شدن جواد را به برادر بزرگتر می‌دهد اما می‌داند که دروغگو دشمن خداست ولی چاره‌ای ندارد مگر اینکه خود را پشت دروغ مصلحتی مخفی کند تا دل برادر بزرگتر، حتی برای چند دقیقه هم که شده دیرترخون شود. یک روز مانده به شب عملیات حاج منوچهر رنجبر در سنگر فرماندهی نشسته که جواد برادر کوچکتر او را از پشت پرده ای که به عنوان در سنگر قرار داده شده صدا می زند اما به اصرا برادر بزرگتر داخل می شود تا ملاقاتی داشته باشند. برادر کوچک برای خداحافظی آمده و زمانیکه برادر بزرگتر به او می گوید برای این کارها وقت باقی است در پاسخ از کمبود وقت می گوید و اینکه شاید دیگر همدیگر را نبینیم. چشمان برادر بزرگ سیاهی می رود و دلشوره ای عجیب لرزه بر اندام جانشین فرمانده گردان می اندازد، چنان برادر بزرگتر خود را در آغوش می فشارد که اشک در چشمان برادر بزرگ که دیگر در این لحظه حکم جانشین فرمانده را برای برادر ندارد جمع می شود. دلشوره برای حاج منوچهر بیش از گذشته وجود دارد اما نمی تواند در مقابل برادر خود حرکتی انجام دهد و تنها از ته دل برای او دعا می کند هرچند که می داند شهادت افتخار بزرگی است. حاج منوچهر به یاد مادر می افتد که چهار فرزند خود را روانه جبهه کرده و حال، یکی مانده به آخری خانواده در حال خداحافظی با فرزند ارشد خانواده است. شب عملیات آغاز می شود و حاج منوچهر تنها در چند ثانیه برادر خود را می بیند که همراه با دیگر رزمندگان به قلب دشمن زد و بعد از آن مشغول انجام وظیفه می شود تا صبح که سراغ برادر خود را از شهید جعفرعوض پور می گیرد. هنگامی که لکنت زبان عوض پور را می بیند دوباره دلشوره می گیرد و از او می خواهد که راست بگوید که در این لحظه به او گفته می شود تن زخمی برادرش در نزدیک سنگر عراقی ها بر روی زمین است و خود او اجازه نداده که دیگر رزمندگان او را به عقب برگردانند. جانشین فرمانده گردان در میان پاتک عراقی ها خود را به برادر می رساند اما چشمش به دیگر جنازه ها می افتد که اگر قرار باشد پیکر برادر خود را برگرداند باید آنها را نیز بیاورد که این کار ممکن نیست بنابراین به خواسته برادر عمل می کند، که البته برادر کوچک تر نیز در آن موقع به شهدای کربلا پیوسته بود. جوادم فدای سرعلی اکبر امام حسین(ع) مسئولیت حاج منوچهر چندین برابر شده است.حال باید به مادری اطلاع دهد که چشم به در دارد تا خبری از چهار فرزندش بشنود، خطوط تلفن همراهی نمی کند، صدا به خوبی رد نمی شود، حاج منوچهر صدای قوی مادر را می شنود و تنها به گفتن این جمله که نتوانستم پیکر جواد را بر گردانم اکتفا می کند اما مادر با قدرت، شهادت جواد خود را فدای سر علی اکبر امام حسین(ع) بیان می کند. پس ازعملیات کربلای پنج پیکر شهید جواد رنجبر پیدا می شود.

خیبری ها به سومین حرم اهل بیت(ع) رسیدند امروز پس از گذشت ۲۹ سال، در سالروزعملیات کربلای پنج همه چیز حال و هوای دیگری دارد. غربت این روایت همراه شده با حضور پیکر ۹۴ شهید گمنام در استان فارس که به سمت سومین حرم اهل بیت(ع) حرکت داده می‌شوند. امروز حال و هوای شهر گل و بلبل، استان ۱۵ هزار شهید با گذشته متفاوت است. خودروهای سطح شهر در برخی از خیابانها سرعت خود را کم می کنند تا بنرهای حضور شهدا را ببینند. خیبری ها پس از ۱۰ روز معطر کردن فضای استان فارس به سومین حرم اهل بیت(ع) رسیده‌اند. مردم شیراز در کنار برادران، مادران، پدران، خواهران و فرزندان شهدا به استقبال ۹۴ شهید می آیند تا بار دیگر نشان دهند که عملیات های کربلای چهار، پنج و ۸ امروز هم به نوعی دیگر در سنگرهای جنگ نرم ادامه دارد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن