تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816251627




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هرات؛ شهر بی زن، بی سینما، بی تئاتر...


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
هرات؛ شهر بی زن، بی سینما، بی تئاتر...




هرات شهر زیبایی بوده، قلب خراسان، پایتخت هنر و فرهنگ و تمدن، مهد خواجه عبدالله انصاری، سلطان حسین بایقرا، امیرعلی شیرنوایی، بهزاد و البته گوهرشاد بیگم، و مهری و محجوبه هروی، در یک کلام «فلورانس آسیا».





ماهنامه زنان امروز - دیانا ثاقب: هرات شهر زیبایی بوده، قلب خراسان، پایتخت هنر و فرهنگ و تمدن، مهد خواجه عبدالله انصاری، سلطان حسین بایقرا، امیرعلی شیرنوایی، بهزاد و البته گوهرشاد بیگم، و مهری و محجوبه هروی، در یک کلام «فلورانس آسیا».

اما خُوب چه می شود کرد وقتی فعل ها همه گذشته اند؟ بوده، بوده، بوده. هرات و بلخ و کابل و کندهار هم ندارد. هر آنچه در این سرزمین رنگ و بوی زیبایی و عشق و زندگی داشته باشد باید با فعل گذشته صرفش کرد. حالا در سال 1394 خورشید وقتی در خیابان های هرات قدم می زنی هیچ اثری از آن همه هنرمندی و هنردوستی نمی بیینی، هراتِ امروز نه شکوه و جلال دوران گوهرشاد را به یاد دارد نه شور و مستی زمان بهزاد را، هرات امروز شهری است که در خیابان هایش مردمانی دور از مهر رژه می روند و پشت چهاردیواری هایش زنانی تشنه آزادی و عشق نفس می کشند.

بدون شک مهم ترین پرسشی که برای هر تازه وارد به هرات پیش می آید این است: پس زن ها کجا هستند؟ هرات شهری بی زن است، بی زن، بی سینما، بی تئاتر. تنها سالن سینمایش را چند سال پیش بنای دیگری ساختند و تنها سال تئاترش را هم همین چند روز پیش شهرداری ویران کرد.


هرات، شهر بی زن



حالا در همین شهر بی زن، بی سینما و بی تئاتر، سه سال است که جشنواره بین المللی فیلم زنان برگزار می شود، بله جای تعجب دارد اما خُوب اینجا سرزمین تناقض هاست. این هم یکی از آن همه تناقض: جشنواره فیلم زنان در شهر بی زن و بی سینما.

این جشنواره سه سال پیش به همت «خانه فیلم رویا» و «بنیاد آرمان شهر» بنیان گذاشته شد و از همان روزهای نخست تصمیم گرفتند، در اعتراض به وضعیت نا به سامان زن و هنر، این جشنواره را در این شهر برگزار کنند. آنها تلاش می کردند با برگزاری این جشنواره توجه دولت و نهادهای بین المللی را به وضعیت زنان و هنر و فرهنگ افغانستان به ویژه شهر هرات جلب کنند. اینکه موفق شدند یا نه، گفتنش ساده نیست.

من از اولین روزها شاهد تلاش بی وقفه تیم کوچک رویا سادات بودم  که با امکانات کم و دشواری های بسیار اما با عشق کار می کردند، می خواستند سینما را در هرات زنده کنند، سینمایی که شاید هیچ وقت جان چندانی نداشته، اما هیچ گاه هم مثل امروز بی جان نبوده. می خواستند پای زنان و مردان را به سالن نمایش فیلم بکشانند، برای مردان از درد و رنجی که بر زنان می رود قصه کنند و شاید دل هایی را که سنگسار و دُره (شلاق) و سوزانده و تجاوز سنگ کرده آرام آرام نرم کنند.

در روزهای برگزاری جشنواره، همه هیجان زده و شاد بودیم، سالن ها پر و خالی می شد از زن هایی که به محض ورود به ارگ (محل برگزاری مراسم) برقع هایشان را بر می داشتند و روی صندلی ها جا می گرفتند و مردهایی که به نظر می آمد قرن ها از زن کشی به دورند.


هرات، شهر بی زن



اگر سال نخست جشنواره فیلم زنان هرات آنجا بودید این هیجان را با تمام وجودتان حس می کردید، انگار شهر زنده شده بود، همه چیز جور دیگری بود، انگار نیمی از شهر ریخته بودند در ارگ تا فیلم را ببینند، با زنان فیلم ببینند. درباره زنان فیلم ببینند، از زنان فیلم ببینند.

گذشت و سال دوم رسید. در سال دوم جشنواره، مجبور شدم روز دوم به کابل برگردم، اما یادم هست که انگار هر چه فیلم ساز و بازیگر و هنرمند بود همه آمده بودند هرات تا در جشنواره شرکت کنند، همان یک روز و نیمی که در برنامه بودم شور و هیجان زیادی داشت، هرچند حضور مردم در سال اول پررنگ تر بود، هنوز هم جشنواره زنان اتفاق بزرگی بود. در شهری که سینما نداشت و در خیابان هایش به زور می شد چندتایی زن آن هم پیچیده در پارچه هایی رنگی و سیاه و سفید دید، مردمش سالی یک بار برای دو سه روزی می توانستند سینما بروند و زنان را در فیلم ها ببینند و این خودش کم اتفاقی نبود.

و اما سال سوم؛ 1394. سومین دوره جشنواره بین المللی فیلم زنان هرات از 19 تا 21 مهر در هرات برگزار شد. در این سه روز، 66 فیلم برگزیده از میان حدود 300 فیلم رسیده به نمایش درآمدند؛ 66 فیلم از سراسر دنیا، از امریکا تا ژاپن و ویتنام و فیلیپین، کوتاه، بلند، مستند، داستانی و...

افتتاحیه

افتتاحیه جشنواره مانند هر سال در ارگ برگزار شد. در روز افتتاحیه، علاوه بر مقامات رسمی و مهمانان داخلی و خارجی، فرهاد دریا، خواننده مشهور افغانستان، نیز حضور داشت و برای حضاران خواند. برگزارکنندگان هم به پاس خدمات و حمایت فرهاد دریا از زنان افغانستان، تندیس افتخاری این جشنواره را به وی اهدا کردند. نفس اهدای تندیس افتخاری به یکی از شخصیت های هنری و فرهنگی جامعه کار زیبا و قابل ستایشی است. اما آنچه ذهن من را درگیر کرد این بود که آیا وقتی تمام توجه و تمرکز هنر در افغانستان در حوزه موسیقی و آوازخوانی است، کار درستی است که جشنواره سینمایی هم تندیسش را به یک سلبریتی موسیقی اهدا کند.

فکر می کنم یکی از وظایف فیلم سازان و برگزارکنندگان جشنواره های فیلم معطوف کردن تمام توجهات، حتی برای چند روز هم که شده، به سمت سینما و سینماگران است. در اینکه فرهاد دریا خواننده با نام و نشان و محبوبی در افغانستان است جای هیچ شک و تردیدی نیست، اما موسیقی و خصوصا آوازخوانی در افغانستان تنها هنری است که به رسمیت شناخته می شود و به اندازه کافی، شاید هم بیشتر از آنچه ضرورت دارد، مرکز توجه و تشویق است.


هرات، شهر بی زن



حالا اینکه جشنواره فیلم زنان هرات هم مانند بسیاری از برنامه های فرهنگی دیگر در روند سلبریتی سازی سهم بگیرد و به جای تشویق فیلم سازان و نویسندگانی که کارشان مستقیما به سینما مربوط می شود یک ستاره موسیقی را برای بار چندهزارم تشویق کند، درکش کمی سخت بود، اما خُوب، این تصمیم برگزارکنندگان جشنواره بود و شاید هم برای این کارشان دلایلی داشتند. در ادامه برنامه، پیام تصویری رولا غنی، بانوی اول افغانستان پخش شد که ضمن سپاسگزاری از برگزارکنندگان جشنواره، هدف اصلی این برنامه را «نه گفتن» به جنگ و خشونت از طریق هنر و سینما عنوان کرد.

مراسم افتتاحیه سومین جشنواره بین المللی فیلم زنان هرات با نمایش دو فیلم کوتاه (فیلم داستانی قمر به کارگردانی نیما لطیفی و بازی لینا علم از افغانستان، و انیمیشن ماهی سرخ شده به کارگردانی لیلا خلیل زاده از ایران) به پایان رسید.

روز دوم و سوم

حضور مردم و شرکت کنندگان در جشنواره به هیچ روی با سال های دیگر قابل مقایسه نبود، امسال نه از آن همه شور و هیجان برگزاری یک رویداد مهم فرهنگی- هنری خبری بود نه از آن همه فیلم ساز و هنرمند مهمان. هر چند تیم برگزاری جشنواره بدون تردید تمام تلاش خود را برای برگزاری برنامه ای به مراتب بهتر از سال های پیش کرده بود، اما ناامنی، تلاطمات سیاسی- امنیتی کشور و مشکلات مالی که هر کار و رویداد فرهنگی در افغانستان با آن مواجه است، تحقق یافتن این آرزو را با مشکلاتی مواجه کرد.

یکی از این مشکلات نبود سالنی استاندارد و مناسب در هرات بود. قلعه اختیارالدین یا همان ارگ هرات که در حل حاضر تنها مکان نسبتا مناسب برای برگزاری چنین برنامه هایی است (هم به لحاظ وسعت و داشتن چند سالن آن هم نه چندان استاندارد برای نمایش فیلم و هم به لحاظ امنیتی) به دلیل مسائل امنیتی فقط در روز افتتاحیه در اختیار برگزارکنندگان قرار گرفت و تیم برگزاری مجبور شد برای دو روز باقی مانده مکان های دیگری را، که به هیچ وجه استانداردهای لازم را نداشتند، در نظر بگیرد. وقتی جشنواره سه روزه هر روز در مکان متفاوتی برگزار شود، علاوه بر بی نظمی و ناهماهنگی، بدون شک با کاهش حضور مخاطبان نیز مواجه می شود.

در جشنواره امسال، 13 فیلم در بخش داخلی و 21 فیلم در بخش خارجی با هم رقابت کردند و مابقی فیلم ها در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمدند. هیئت داوران جشنواره که از کشورهای مختلف به افغانستان دعوت شده بودند، در پایان، پنج جایزه را در بخش های مختلف به فیلم های خارجی و نُه جایزه را به فیلم های داخلی اعطا کردند.

مراسم اختتامیه جشنواره در یکی از تالارهای عروسی شهر هرات برگزار شد. همان طور که اشاره کردم، مسئولان جشنواره به دلیل تهدیدات امنیتی نتوانستند ارگ هرات را در اختیار داشته باشند و در حالی که فقط چند ساعت تا برگزاری مراسم اختتامیه فرصت باقی بود مجبور شدند آن را در تالار عروسی برگزار کنند. مسلما وقتی برنامه ای که از ماه ها پیش برنامه ریزی شده در دقیقه نود به هم می خورد بی نظمی ها و ناهماهنگی هایی در آن پیش می آید، چنانچه این مراسم نیز خالی از این بی نظمی ها و ناهماهنگی ها نبود.


هرات، شهر بی زن



بی تردید این جشنواره هم مانند هر رویداد دیگری که در افغانستان اتفاق می افتد خالی از ضعف ها و قوت ها نبوده و نخواهد بود. بخشی به دلیل وضعیت نا به سامان و دشواری که افغانستان در آن قرار دارد، بخشی به دلیل بی توجهی دولت و نهادهای بین المللی به مقوله فرهنگ و هنر و بخشی هم شاید به دلیل کم تجربگی و کمبود امکانات تیم برگزارکننده این جشنواره، اما راستش وقتی در سرزمینی مثل افغانستان زندگی کنید که خس روی خس بند نمی شود و از امشب تا فردا ممکن است زندگی از این رو به آن رو شود هر چیز باثباتی به تعجب می اندازد آدمی را. فرقی نمی کند که آن ثابت مربوط به پنج ساله شدن یک روزنامه باشد یا ده سال شدن یک تلویزیون خصوصی یا چهارساله شدن یک حزب سیاسی یا سه ساله شدن یک جشنواره فیلم.

همه اینها به یک اندازه در این سرزمین کار سخت و جان کاهی است، آن هم چیزهایی که سر و کارشان با ممنوعه ها باشد: زن و هنر، دو ممنوعه بزرگ این جغرافیا... انگار اینجا همه چیز کوتاه مدت برنامه ریزی می شود، البته به جز جنگ که گویا ما صاحبان و میراث داران ازلی و ابدی اش هستیم.

برای همین است که وقتی یک جشنواره فیلم آن هم «فیلم زنان» سه ساله می شود باید دست آنانی را که زیر بار رنج ها و سنگ ها کمر خم نکردند و کم نیاورند فشرد و قدرشان را دانست.

برگزیدگان

بخش خارجی

بهترین فیلم مستند: هند- فرانسه، نام من نمک است، فریدا پچا

بهترین فیلم بلند داستانی: ایران، فصل فراموشی فریبا، عباس رافعی

بهترین فیلم کوتاه داستانی: لبنان- امریکا، من می گویم دوست، دارینه هوتیت

بهترین انیمیشن: ایران، ماهی سرخ شده، لیلا خلیل زاده

تندیس هیئت داوران: ایران، آپارتمان مورچه ها، توفیق امانی


هرات، شهر بی زن



بخش داخلی

بهترین فیلم کوتاه مستند: تنهایی، صابره رضایی

بهترین فیلم کوتاه داستانی: در دایره، معصومه ابراهیمی

بهترین انیمیشن: شیزوفرنی، لاجورد حقیقی

بهترین کارگردان: خادم حسین بهنام، برای فیلم شکرگزاری

بهترین بازیگر زن: لینا علم، برای بازی در فیلم کوتاه قمر به کارگردانی نیما لطیفی

بهترین فیلم نامه: مسعود اسلامی و جلال حسینی، برای فیلم نامه فیلم ماز

تندیس هیئت داوران: قمر، نیما لطیفی

تقدیر ویژه هیئت داوران: به خاطر ایده ابتکاری فیلم پرواز اجباری، به کارگردانی عزیزالله حیدری








تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن