واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۶
در مراسم بزرگداشت مشفق کاشانی، گفته شد: منزل استاد مشفق پناهگاه شاعران بزرگ بوده است. به گزارش ایسنا، همایش بزرگداشت مشفق کاشانی در سالگرد درگذشت این شاعر پیشکسوت عصر دوشنبه 28 دیماه با حضور جمعی از شاعران و نویسندگان و همچنین خانواده این شاعر در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد. در ابتدای این مراسم، سعید بیابانکی بیان کرد: در آموزههایمان بر این باوریم که انسان ها آن گونه می میرند که می زیند. استاد مشفق کاشانی هم شاعرانه زیست و با کلمات زندگی کرد و با کلمات هم از دنیا رفت و نحوه از دنیا رفتن این شاعر، از اتفاقات شگرف روزگار ماست. این شاعر همچنین با بیان اینکه "استاد مشفق پدر مهربان شعر انقلاب و از هسته های اصلی شعر انقلاب بوده است" تاکید کرد: او چند نسل از شاعران را پرورش داد و تخلص «مشفق» کاملا زیبنده نام و زندگی و منش او بود. او طوری مهربان بود و شفقت در او موج میزد که بعید می دانم کسی از او رنجیده باشد و خاطره بدی از او در ذهن داشته باشد. بیابانکی در ادامه با بیان خاطره ای افزود: زمانی که در شورای شعر وزارت ارشاد تصمیم گرفته شد نسل جوان هم به اعضا افزوده شوند، ناصر فیض، فاضل نظری، اهورا ایمان و من نیز در جمع این شورا حضور پیدا کردیم. یک روز که نزد استاد رفتیم، ایشان با همان مهربانی همیشگی اش بلند شد و گفت امروز حالم خیلی خوب است؛ چون دیشب یک شعر خوب خواندم و هیچ چیز به اندازه خواندن شعر خوب حال مرا خوب نمی کند. بعد که پرسیدیم چه شعری؟ گفتند یک شعر از خود تو در روزنامه خواندم. وی ادامه داد: این اتفاق برای من بسیار خوشایند بود و می دانم شاعران شاید بسیاری باشند که چنین خاطره های دلنشینی از استاد مشفق داشته باشند. او نوعی بزرگواری داشت که بی شک خاطرات بسیاری در ذهن بسیاری از افراد بر جا گذاشته است. رضا اسماعیلی نیز در این نشست به بیان خاطراتی از مشفق کاشانی پرداخت و گفت: این خاطرات میتواند به عنوان آموزههایی برای همه ما در زندگی به کار برود. این شاعر ادامه داد: در جلسات شورای شعر به استاد سر می زدم و جویای حالشان می شدم. هر از گاهی که این دیدارها به تعویق می افتاد، ایشان تماس و سراغ میگرفتند و ابراز دلتنگی می کردند. من هر بار شرمنده می شدم که این استاد بزرگوار تماس گرفته و اظهار لطف و مهربانی می کنند و منِ کمترین را دعوت می کنند که در جلسات شورای شعر ارشاد حضور داشته باشم. اسماعیلی همچنین با اشاره به اینکه "استاد مشفق کاشانی نسبت به مشکلات اطرافیانش احساس مسئولیت می کرد" افزود: یک بار که از جلسات شورا باز می گشتیم، استاد گفت شنیده ام یکی از شاعران مشکل مالی دارد، حقوق معوقه چند ماهه ام را که بگیرم، به تو می دهم که به طور ناشناس به خانواده آن شاعر بدهی که در تنگنای مالی زندگی نکنند. وی تاکید کرد: در مراسم بزرگداشتی که برای استاد مشفق برگزار میشد، ایشان با همه سختی که از لحاظ جسمانی داشت، بعد از سخنرانی هر شخص می ایستاد و از او تشکر میکرد. وقتی به ایشان میگفتیم لازم نیست خودتان را به زحمت بیندازید، می گفت وظیفه دارم که عرض ادب کنم. استاد کاشانی اسوه سخاوت، وارستگی و بزرگ منشی و مردمداری بود و از این قبیل خاطرات درباره ایشان زیاد است. اسماعیلی همچنین با ذکر خاطره دیگری ادامه داد: هنگامی که اتفاقات تلخی در جامعه ادبی افتاد و شکافی بین دوستان شاعر ایجاد شد، استاد مشفق می گفت از سخت ترین روزها این است که میبینم بین فرزندان ادبی من اختلاف نظر ایجاد شده است. می گفت این درد شدیدتر از دردهای جسمانی من است و بیشتر آزارم می دهد. تا اینکه آقای قزوه بزرگواری کرده و در آن روزها نامه دلجویانه ای نوشت که وقتی آن را به استاد نشان دادم، خوشحال شد و دعا کرد که هرچه زودتر وفاق و همدلی به جامعه شاعران بازگردد. این شاعر با بیان اینکه "استاد مشفق در دل های ما جا دارد" افزود: آثار منتشرنشده ای از استاد مشفق، جدیدترین غزل هایی که در سال های اخیر سروده و فرصتی برای انتشار آن ها مهیا نشده بود، از سوی خانواده ایشان در اختیار ما قرار گرفته که با نظارت استاد حسین آهی این مجلد به دست چاپ سپرده می شود. انتشار این کتاب جزو برنامه این همایش ملی است و انتشارات سوره مهر حوزه هنری این کتاب را در آینده ای نزدیک منتشر می کند. همچنین علیرضا قزوه با اشاره به اینکه "یاد استاد مشفق کاشانی همیشه برای ما تازه است" گفت: او به شهادت آثاری که آفریده و نوشته ها و تذکره های معاصر، چهره برجسته ای در ادبیات معاصر است. او فردی است که پیش از انقلاب با بسیاری از بزرگان حشر و نشر داشته، خودش را تثبیت کرده و در وصف او شعرهای زیادی از بزرگان شنیده ایم. این شاعر و مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با اشاره به اینکه "منزل استاد مشفق پناهگاه شاعران بزرگ بوده" بیان کرد: مشفق کاشانی فردی است که اخوان ثالث مدت ها با او زیسته است و هنگامی که قرار بوده اخوان را دستگیر کنند، نزد استاد مشفق زندگی کرده و شعری هم برای او سروده است. قزوه تاکید کرد: استاد مشفق نقش برجسته ای در شکل گیری شخصیت شعری سهراب سپهری داشته است. در مصاحبه مفصلی که با استاد مشفق داشتم، خاطره آشنایی با سهراب و کشاندن پای او به سرزمین شعر را تعریف کرد که در یکی از روستاهای کاشان هر دو معلم بودند و روزهایی را با هم می گذراندند. استاد مشفق در جوانی شعرهای مستحکمی میگفت و یک بار به سهراب میگوید چرا شعر نمی گویی؟ آن ها فاصله سنی زیادی با هم نداشتند اما استاد مشفق، سهراب را به فضای شعر کشاند و جرئت و جسارت شعر سرودن را به سهراب سپهری داد که حالا یکی از قلههای شعر امروز ماست. مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری با اشاره به "جایگاه والای استاد مشفق کاشانی در ادبیات ایران" گفت: در کشورهای فارسی زبان، نام استاد مشفق به خوبی شناخته شده است و یادم می آید سال هایی که در تاجیکستان بودم، شاعران مشهور او را میشناختند و یکی از آن ها به من میگفت آرزو دارم به ایران بروم و استاد مشفق کاشانی را ببینم. قزوه در ادامه بر "ویژگی های اخلاقی استاد مشفق کاشانی" تاکید و بیان کرد: بعید می دانم کسی خاطره رنجش از استاد مشفق داشته باشد که یا او از استاد یا استاد از او رنجیده باشد. درواقع، رنجش در فرهنگ استاد مشفق جایی نداشت، او یک مهربانی تام و تمام بود. او برای همه ما و برای شعر انقلاب نقش پدر داشت. این شاعر با اشاره به اینکه "نام استاد مشفق در تاریخ ادبیات انقلاب خواهد ماند" افزود: استاد مشفق از همان بهمن 1357 شعرهای ماندگار سرود و برای بیشتر مناسبت های انقلابی و شخصیت ها و شهدای بزرگ و آرمانهای شعر انقلاب شعر سرود و کسی نبود که خودش را از قافله مردم جدا کند. او تا همین سال های اخر با وجود اینکه بیمار بود، هنگامی که به دیدن مقام معظم رهبری می رفتیم، با سختی هم شده خودش را میکشاند و می آمد و رهبری نیز به استاد مشفق احترام و محبت خاصی داشتند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]