پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851437152
رقابت مرگبار بر سر دوستی با زن بیوه
واضح آرشیو وب فارسی:پارسینه: پسر جوانی که پنج سال پیش در جریان رقابت بر سر دوستی با زنی بیوه، دوست خود را به قتل رسانده بود از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
به گزارش جوان، صبح دیروز پس از رسمیت پیدا کردن جلسه شعبه دهم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران، متهم 25 ساله که نادر نام دارد مقابل هیئت قضایی قرار گرفت و حادثه را شرح داد.
او گفت: حادثه قتل شانزدهم آبان ماه سال 89 در شهریار اتفاق افتاد. آن روز داشتم با زن مورد علاقه ام که شهلا نام داشت قدم می زدم. پس از اینکه شهلا از شوهرش طلاق گرفت خودم را به او نزدیک کردم و با او دوست شدم. البته متوجه شده بودم که دوستم یوسف هم به او نظر دارد و سعی می کند خودش را به شهلا نزدیک کند. به هر حال آن روز در حال قدم زدن بودیم که تلفن همراه شهلا زنگ خورد. آن سوی خط یوسف بود.
او وقتی متوجه شد که شهلا همراه من است عصبانی شد و پشت تلفن به شهلا فحاشی کرد. بعد با تلفن همراه من تماس گرفت و تهدیدم کرد و خواست از شهلا جدا شوم. گفتم که ماجرای من و شهلا به او ارتباط ندارد. قرار دعوا گذاشت و آنقدر تحریکم کرد که مجبور شدم سر قرار که مقابل یک باشگاه ورزشی بود، بروم. پیش از رفتن شهلا را راهی خانه اش کردم و راهی محل قرار شدم. وقتی رسیدم دوستان یوسف جمع بودند اما از خودش خبری نبود.
ناگهان یک نفر از پشت سر حمله کرد و ... [ مشاهده متن کامل خبر در پایگاه خبری تحلیلی پارسینه ]
دوشنبه ، ۲۸دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-