پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848721274
روششناسی استخراج سبک از سیره
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
روششناسی استخراج سبک از سیره
سبک زندگی یک مفهوم و مدل ندارد و بحثی با عنوان سبک زندگی در متون کهن اسلامی و غیر اسلامی مطرح نشده است.
اشاره هفتمین و آخرین نشست تخصصی سبک زندگی اهلبیت(ع) با دعوت از دکتر احمد پاکتچی مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع) و استاد زبانشناسی برگزار شد. ایشان ابتدا به بیان تاریخچه بحث سبک زندگی پرداخت و به کار بردن خلاقیت در استفاده از سبک زندگی را راهکاری برای ترویج سبک زندگی در اقشار مختلف جامعه بیان کرد. دکتر پاکتچی با اشاره به حدیثی از امام صادق(ع) به دو قشر مقلد و خلاق در جامعه اشاره کرد و وجود قشر سومی از افراد را لازمه پیوند این دو گروه دانست. معارف درآمد در اینجا دو مقدمه را مبنای عمل قرار میدهیم و آن را بررسی میکنیم: یکی سلسله بحثهای سبک زندگی به طور عام و دیگری سلسله بحثهای مربوط به مبانی سیره پژوهشی به طور عام؛ و این که چگونه میشود این دو بحث را در یک نقطه به هم پیوند زد. بحث از جنس مبنایی و مسئلهیابی است و بیشتر مباحث به این بر میگردد که اگر به دنبال سبک زندگی متّخَذ از سیره اهلبیت(ع) باشیم دقیقاً مسئله ما چه خواهد بود و چه نوع نگرشی باید داشته باشیم. قبل از هر چیز باید بدانیم سبک زندگی یک مفهوم و مدل ندارد و بحثی با عنوان سبک زندگی در متون کهن اسلامی و غیر اسلامی مطرح نشده است. البته وقتی میگوییم مفهوم سبک زندگی یک مفهوم مدرن است دقیقاً مانند یک مفهوم به آن نگاه میکنیم، و گر نه مصادیق آن از زمان حضرت آدم(ع) وجود داشته است؛ چون آنها هم مثل ما زندگی میکردند و قطعاً برای خودشان سبک زندگی داشتهاند؛ ولی در گذشته یک نوع تفطن و خودآگاهی نسبت به موضوعیت سبک زندگی و قابلیت کنترل و ارزیابی آن نداشتهاند و همه اینها حاصل پدیدههای تفکر مدرن است. «خلاقیت» در استفاده از سبک زندگی آن قسمت از سبک زندگی که حاصل آموختههای قبلی است، هنگامیکه میخواهد آموخته خود را با امیال شخصی و ارزشهای فرهنگی و امیال و خواستههای خود انطباق دهد، درگیر پدیدهای به نام خلاقیت میشود. یعنی ما برای اینکه بتوانیم سبکهای به دستآمده را با امیال و خواستههای خودمان انطباق دهیم باید خلاقیتی در آن ایجاد کنیم. برای اینکه بتوانیم به نسبت خلاقیت و آموزش و نسبت خلاقیت و تعلیم بپردازیم، باید بین خلاقیت و آموزش با حوزهای از حوزههای فرهنگی جامعه مقایسهای داشته باشیم؛ چون کارکرد دوگانه خلاقیت و آموزش در آن حوزه فرهنگی قابل طرح و بررسی است. البته موضوع فقط طرح بحث است و من مطمئنم در صورت تمایل میتوان انبوهی از اطلاعات را که در این حوزه وجود دارد، برای سبک زندگی مورد استفاده قرار داد. دقیقاً ما در حوزه هنر و ادبیات، به همین نسبت بین آموختن و خلاقیت مواجه هستیم. ممکن است یک نفر اشعار حافظ و سعدی را مقایسه کند و به این نتیجه برسد که مثلاً بیشتر حرفهای حافظ را سعدی گفته است؛ یا خیلی از مطالبی که در دیوان حافظ وجود دارد قبلاً در غزلیات سعدی آمده است. اما چه چیزی حافظ را به حافظ تبدیل کرده و باعث شده این آدم به عنوان یک چهره شاخص در حوزه ادبیات ما شناخته شود؟ دقیقاً قسمتی از ماجرا به خلاقیت وی مربوط میشود. یعنی حافظ بر تمهای موجود در اشعار شعرای قبلی مسلط بود و از آن استفاده میکرد. مسئله سبک، دقیقاً همان مسئلهای است که در حوزه هنر و ادبیات بهطور جدی مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از یک طرف ما از نسلهای قبلی و حتی از ملتهای دیگر چگونه زندگیکردن را یاد میگیریم و از طرف دیگر، تکنیکهای خلاقانه خودمان را در زندگی به کار میبریم. پس تلفیق این دو موضوع، قابل مطالعه است. «آرمانسازی» و «الگوسازی»؛ کارکردهای تعلیم یکی از بحثهای مهمی که در حوزه مطالعات فرهنگ وجود دارد این است که وقتی ما آموزش و تعلیم دادن را شروع میکنیم، تعلیم ما میتواند دو کارکرد متفاوت داشته باشد: «آرمانسازی» و« الگوسازی». وقتی صحبت از آرمانسازی است، صحبت از کمال مطلوبی است که من میخواهم به آن برسم. وقتی سخن از الگوسازی است، سخن از این است که یک نمونه و یک الگو به من نشان دهد تا من دقیقاً همان نمونه را دنبال کنم؛ و این دو نوع تعلیم متفاوت است. مثلاً در دانشکده پزشکی به افراد یاد میدهند که چگونه عمل جراحی انجام دهند و میگویند صورت آرمانی یک عمل جراحی این است که کسی بر اثر اشتباه جراح کشته نشود. ولی آیا در عمل میتوانید به نوعی از جراحی فکر کنید که خطر کشته شدن عمل جراحی به صفر برسد؟ ما فقط میتوانیم خطر کشته شدن افراد را کاهش دهیم، ولی نمیتوانیم خطر کشته شدن را به صفر برسانیم. در فرهنگ تعلیم و تربیت با یک برآیندی از آرمان و الگو سر و کار داریم. یعنی تعلیم و تربیت از طرفی میکوشد تا آرمانهایی را پیشروی فرد قرار دهد که غالباً دست نیافتنی هستند و از یک طرف میکوشد نمونههایی را به آنها ارائه دهد که قابل کپیبرداری باشند. وقتی در مورد «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ اَسِیرا»[1] صحبت میکنیم، احساس میکنیم که هیچ کدام از ما نمیتوانیم اینقدر ازخودگذشتگی داشته باشیم. یا وقتی درباره رشادتهای حضرت عباس(ع) و ماجرای کربلا صحبت میکنیم، متوجه میشویم که ما نمیتوانیم به این مقامات برسیم. یا وقتی در مورد برخی از ویژگیهای عصمت اهلبیت(ع) صحبت میکنیم، متوجه میشویم که این مقام منحصر در حد و مرتبه اهلبیت(ع) است و این مرتبهای روحالقدسی است، یعنی برای رسیدن به آن مرتبه و درجه، نیازمندِ ارتباطِ مستقیم با روحالقدس است. اما برخی آموزها از ائمه(ع) رسیده که قابل کپیبرداری است. مثلاً وقتی حضرت، نماز میخواندند قبل از نماز اذکار خاصی میخواندند، یا وقتی نمازشان تمام میشد تعقیبات خاصی مثل تسبیحات حضرت زهرا؟عها؟ را میخواندند؛ ما هم میتوانیم سیره اهلبیت؟سها؟ را در این موارد عمل کنیم، یعنی این سیره کاملاً قابل تکرار است. بنابراین وقتی در مورد سبک زندگی صحبت میکنیم باید به این نکته توجه شود که دو نوع یاد گرفتن سبک زندگی وجود دارد: یک نوع قابل تکرار است و نوع دیگر قابل تکرار نیست، لذا هنگام بررسی سیره اهلبیت(ع) باید به این تفاوت توجه داشته باشیم. طیفهای «مقلّد» و «خلاق» جامعه حال اگر بحثهای سبک زندگی را در نظر بگیریم متوجه میشویم که در جامعه همه افراد در یک وضعیت مشابه و مشترکی از نظر توان خلاقیت و توان آفرینش سبکهای جدید زندگی نیستند؛ مثل اینکه در یک جامعه ممکن است تعداد بسیار محدودی از افراد قادر باشند با استفاده از کلمات فارسی اشعار بسیار عالی بگویند. سبک زندگی نیز چنین وضعیتی دارد، یعنی تقابلی را بین عامه و نخبگان داریم؛ عامهای وجود دارند که بیشتر نگرششان به سبک زندگی نگرش آموختنی است. آدمهایی هستند که در طول عمرشان، هیچ خلاقیتی را نشان ندادهاند، و به تعبیر قرآن کریم «قَالُواْ بَلْ وَجَدْنَا ءَابَاءَنَا کَذَالِکَ یَفْعَلُونَ»[2] میگویند ما پدرانمان را به این شکل دیدیم عمل میکنند و ما هم به همین صورت عمل میکنیم؛ در مقابل آدمهایی هم داریم که در سبک زندگی خود کاملاً خلاقانه عمل میکنند؛ مثلاً حضرت ابراهیم(ع) را میبینید که مسیر فامیل و قومش را طی نمیکند و کاملاً مسیر درست را از میان راههای مختلف به صورت خلاقانه انتخاب میکند. حضرت ابراهیم(ع) میخواهد سبک زندگی خود را با آنچه ارزش میداند تطبیق دهد و از پرستش چیزهایی که نابود شدنی هستند دست بر میدارد و به پرستش خداوند متعال که فناشدنی نیست دعوت میکند. بنابراین ممکن است افراد جامعه، در انتخاب سبک زندگی خودشان، از طریق خلاقانه و یا تقلیدگرایانه اقدام کنند؛ البته ما میدانیم جمعیت بسیاری از مردم مسیر تقلیدگرایانه را طی میکنند و تعداد محدودی سبک زندگی خلاقانه دارند. آنچه که ما در مقام نظریهپردازی باید به آن بپردازیم این است که اولاً باید سبکِ زندگیِ نخبگانی از افراد جامعه که مطابق ارزشهای فرهنگی جامعه است به عنوان اسوه و نمونه معرفی شوند و ثانیاً سازوکارهایی چیده شود تا افرادی که راهی جز تقلید در سبک زندگی ندارند از یک الگوی درست تقلید کنند. در حقیقت این موضوع میتواند نقطه شروع کار ما باشد و ما در این نقطه با یک مشکل جدی مواجه هستیم؛ مشکل این است که ما چگونه میتوانیم فاصله فرهنگی بین این دو طبقه را پر کنیم؟ افرادی در جامعه داریم که دوست دارند زندگی را طبق ارزشهای خودشان رقم بزنند و قاعدتاً این افراد از طرف جامعه پسزده میشوند؛ زیرا جامعه، آنها را افرادی متمرد تلقی میکند، چنانکه در مورد حضرت ابراهیم(ع) چنین تلقی وجود داشت؛ و از طرف دیگر، تعداد زیادی مقلد داریم که به جای توجه به اقلیت خلاق جامعه، بیشتر گرایش به تقلید از مقلدان قبل از خودشان دارند. راه حل این مسئله، رسیدن از یک الگوی دوگانه به الگویی سه گانه است. یعنی در حد فاصل اکثریت مقلد و اقلیت خلاق و نخبه، باید گروه سومی را در نظر بگیریم که از حیث گرایشهای فرهنگی، ارزش کار اقلیت خلاق را میدانند ولی از نظر توان فکری در حد اقلیت خلاق نیستند. این گروه از افراد میتوانند حلقه اتصال مناسبی برای به وجود آوردن یک نوع پیوستگی بین اقلیت خلاق و اکثریت مقلد باشند. این دسته از افراد، زبان هر دو گروه را میدانند، لذا چون ارزش خلاقیت را میفهمند، هم میتوانند ارتباط مناسبی با اقلیت خلاق و هم میتوانند ارتباط مناسبی با اکثریت مقلد جامعه برقرار کنند. افرادی هستند که با استفاده از سبکهای موجود دست به خلاقیت میزنند و سبک زندگی مناسبی مطابق شرایط فعلی جامعه تولید میکنند. این نهضت بسیار خوبی است که ما بتوانیم از سیره معصومین(ع) برای تبیین حلقه میانی استفاده کنیم. امام صادق(ع) در شیوه زندگی کردن میفرماید: «فَنَحْنُ الْعُلَمَاءُ»[3] یعنی ما از علما و خواص هستیم؛ و در بحث سبک زندگی به سبک زندگی مردم در کوچه و بازار نگاه نمیکنیم که طبق آنها عمل کنیم، بلکه انتخابهای ما در سبک زندگی حساب شده است و همه بر اساس ارزشهای فرهنگی و دینی است. بنابراین، نوع معاشرت و ازدواج و غذا خوردن بر اساس ارزشهاست نه براساس تقلید. کارکرد سیره سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که کارکرد سیره چیست؟ ما در سیره به دنبال چه چیزی هستیم؟ بخشی از این سیره کاربریهای فقهی و دینی است؛ یعنی وقتی درباره سیره نبوی صحبت میکنیم میخواهیم به غیرمسلمانها بگوییم هویت دینی ما این است، سبک زندگی پیامبر(ص) شناسنامه دینی ماست؛ یعنی ما مسلمانیم و پیرو این پیامبر هستیم؛ یا برای معرفی خودم به برادران اهل سنت، سبک زندگی معصومین(ع) را نشان میدهم. رابطه میان آرمان و الگو در سبک زندگی اگر ما راجع به یک آرمان دستنیافتنی صحبت کنیم که چیز زیادی در مورد آن نمیدانیم، مثل داستان سیمرغ عطار، مشکلی پیش نمیآید. اما وقتی راجع به الگو صحبت میکنیم، الگو باید واضح و همه فهمپذیر باشد. من اگر الگویی را نمیشناسم و یا نمیتوانم بفهمم، چگونه میتوانم آن را در زندگی تکرار کنم و بر اساس آن رفتار نمایم؟ اینجاست که بحث تفاوت کارکرد هویتی و آدابی به میان میآید. در کارکرد هویتی ما بیشتر گرایش به آرمانسازی و ابهام داریم و در کارکرد آدابی گرایش به الگوسازی و وضوح داریم. سبک زندگی از جنس کارکرد آداب است؛ یعنی در سبک زندگی ما بیشتر با بحث الگوسازی و وضوح سر و کار داریم. وقتی میخواهیم در حوزههای مختلف علوم انسانی، مثل حوزه ادبی از سیره استفاده کنیم، آرمانسازی حرف اول را میزند؛ در حالیکه وقتی در حوزه علوم انسانی متعارف و در مورد زندگی متعارف صحبت میکنیم، گرایش به الگوسازی برای ما اهمیت دارد. در بعضی از علوم دیگر مثل فقه و اصول و امثال آن، هم آرمانسازی و هم الگوسازی، میتواند کارکرد داشته باشد. در کتب سیره هر دو کارکرد قابل مشاهده است؛ مثلاً بحث آرمانسازی را از کتابهایی مثل «دلایلالنبوة» و «دلایلالامامه» و «مدینةالمعاجز» مشاهده میکنید؛ چون بخش عمده این کتابها به معجزات پیامبر(ص) و یا ائمه(ع) مربوط میشود، اما آیا قرار است که من هم این معجزهها را تکرار کنم؟ اگر شما میخواهید مرا قانع کنید که امیرالمومنین(ع) آدم بزرگی بود، من متقاعد شدم؛ ولی اگر شما میخواهید به من یاد بدهید که امیرالمومنین(ع) چگونه زندگی میکرد و به من بگویید که تو هم بیا اینگونه زندگی کن، من نمیتوانم با این معجزات زندگی کنم؛ من چگونه میتوانم ردّ شمس یا معجزات دیگر از قبیل احیاء اموات و شفای مریضها را انجام دهم؟! در نقطه مقابل، کتابهایی داریم که الگوسازی را در سیره اهلبیت(ع) به ما نشان میدهند، به عنوان مثال: کتاب «اخلاقالنبی(ص)» که ابوشیخ اصفهانی از علمای اهل سنت در زمینه الگوسازی نگاشته کتابی است که الگوی رفتاری پیامبر(ص) را نشان میدهد و از ما میخواهد که اینگونه زندگی کنیم. در این کتاب سخنی از معجزات پیامبر(ص)، یا بحثی از ویژگیهای برآمده از شخصیت پیامبران معصوم یا متصل به عالم غیب بودن مطرح نیست، بلکه خلق و خو و رفتار و عملکرد پیامبر(ص) را در آن مشاهده میکنید. یا در کتاب «زاد المعاد فی هدی خیر العباد» ابن قیم جوزی دقیقاً در مورد شیوههای هدایتی و عملکردی سیره نبوی است که به ما یاد میدهد چگونه میتوانیم شیوههای عملکردی را از سیره نبوی اخذ و عمل کنیم. حتی اخیراً کتابهایی برای سیره حکومتی اهلبیت(ع) نگاشته شده است. افرادی تلاش میکنند تا دستورالعملهای حکومتی و سبک زندگی سیاسی اهلبیت(ع) را استخراج کنند؛ کتبی از قبیل «نظام الحکومة النبویه» عبدالحی کتانی در مورد سیره حکومتی اهلبیت(ع). در اینجا میخواهم بگویم که آرمانسازی و الگوسازی در کتب حدیثی نیز قابل مشاهده است. مثلا کتاب «بصائرالدرجات» در مورد علم ما کان و ما یکون ائمه نگاشته شده و اینکه ائمه(ع) زبان همه انسانها را میفهمند و زبان پرندگان را میدانند. اینگونه مسائل برای یک شیعه مهم است، ولی اینها به من در سبک زندگی کمک نمیکند و هیچ کدام از اینها را نمیتوانم در زندگی پیاده کنم. اما نگاه الگوسازی را میتوانید از کتاب «تحفالعقول» به دست آورید. احادیثی که در این کتاب آمده ارتباط جدی با سبک زندگی دارد. این کتاب به عنوان یک دستورالعمل اخلاقی نوشته شده تا افراد بتوانند برای زندگی خودشان الگوبرداری کنند. «حلیةالمتقین» علامه مجلسی دقیقاً در راستای ارائه یک دستورالعمل برای یک فرد مؤمن است که اگر بخواهید به اهلبیت(ع) تأسی کنید مسیرش همین است و بعضی از کتابها مثل «الکافی» شیخ کلینی ترکیبی از احادیث آرمانساز و الگوساز است. نتیجه به عنوان نتیجهگیری از سبک زندگی میخواهم بحث را به سمت کارکرد آدابی سیره و کارکرد الگوسازی آن ببرم. حتی خود ائمه(ع) از زندگی آرمانی منع میکردند. به عنوان مثال یکی از اصحاب امیرالمومنین(ع) حضرت را خبر داد که یکی از اصحابش اهل و عیالش را ترک کرده و به شیوه عجیب زاهدانهای زندگی میکند. حضرت وی را احضار کرد و وقتی به محضر حضرت رسید در جواب از بازخواست امام گفت: من دیدم شما اینگونه زندگی میکنید، گفتم من هم چنین باشم. حضرت در جوابِ الگوگیری وی فرمود: شما طاقت اینگونه زندگی کردن را ندارید و قرار نیست این نوع زندگی توسط شما تکرار و الگو برداری شود. این گزارش نشان میدهد که این نوع سوء تفاهمها، باید میان جنبه آرمانساز زندگی ائمه(ع) به مثابه انسان کامل و جنبه الگوساز زندگی ایشان رفع شود و این دو حیطه از هم تفکیک شوند. حتی بسیاری از مواقع تفاوت این دو برای ما جنبه فقهالحدیثی دارد؛ مثلاً فرض کنید وقتی صحیفه سجادیه یا صحیفه دیگر ائمه را میخوانیم متوجه میشویم بسیاری از آموزههایی که در این صحیفهها آمده، جنبه الگویی دارد، مثلاً در دعاهای رسیده از ائمه(ع)چنین داریم: خدایا گناهانم را ببخش؛ خدایا اگر حق دیگران را ضایع کردم شرایط جبران آن را به من عنایت کن؛ خدایا مرا به جهنم مبر. اینگونه دعاها نشان میدهد که ائمه قصد دارند برای زندگی ما الگوسازی کنند؛ چون میدانیم این سخنان کسانی است که معصوم هستند و قابل تطبیق بر آنها نیست. بنابراین، این مسئله نشان میدهد که ائمه در تولیدات و بیانات و تعلیماتشان به این دو کارکرد توجه داشتند. یعنی کاملاً میدانستند که قرار است خیلی از ویژگیهای زندگی آنها توسط دیگران الگوبرداری شود. بنابراین، خیلی از مطالب را از باب تعلیم به شیعیان میفرمایند ولو اینکه تحقیقاً در مورد خودشان مصداق نداشته باشد. خلط کردن این دو موضوع با هم در مورد سبک زندگی ائمه(ع) و الگوبرداری از موضوعاتی که قابل الگوبرداری نیست، میتواند بسیار نگران کننده باشد. برای جمعبندی میگویم در بحث سبک زندگی تأکید روی مسئله جنبه خلاقیت و تقریر است. در حد فاصل بین گروه خلاقِ سبک زندگی و جماعت انبوه و متعلم، یک اقلیت نخبه هستند که میتوانند حلقه اتصال بین سبک الگو شده توسط معصومین(ع) با عامه باشند و اگر ما در بحث سبک زندگی روی این گروه نخبه سرمایهگذاری نکنیم ممکن است به نتایج مناسبی در کار خود نرسیم. جنبه الگوساز تأکید روی جنبه آدابی و زندگی زمینی است؛ چون سبک زندگی عمدتاً به زندگی زمینی ما مربوط میشود و اینکه در واقع شیوه استفاده ما از سیره با تکیه بر روی جنبه الگوساز خواهد بود و باید از خلطهای موجود بین سبک زندگی الگوساز و آرمانساز جلوگیری کنیم و آنچه را که ما در جهت استخراج سبک زندگی از سیره ائمه(ع) و تعلیم آن به عموم جامعه انجام دادیم، نقش همان حلقه واسطه را دارد. بنابراین ما باید در موضعی قرار بگیریم که از یک سو ارزش سبک زندگی ارائه شده توسط معصومین(ع) را بشناسیم و از سوی دیگر به نیازهای جمعیت انبوه جامعه توجه داشته باشیم و سعی کنیم این سبک زندگی را متناسب با نیازهایی که وجود دارد عرضه کنیم. برای ارائه سبک زندگی نقش حلقه وسط بسیار حساس و تعیین کننده است. پینوشتها: [1]. انسان: 8. [2]. شعراء : 74. [3]. کلینی، محمدبن یعقوب ، الکافی، ج1، ص34. [4]. انسان: 8. دکتر احمد پاکتچی. فصلنامه معارف رهبری شماره 109. انتهای متن/
http://fna.ir/SEW9WG
94/10/27 - 07:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
بوسیدن، باعث مرگ این کودک میشود/قربانی اسیدپاشی که مانکن شد/انتقام به سبک چینی! + تصاویر
بوسیدن باعث مرگ این کودک میشود قربانی اسیدپاشی که مانکن شد انتقام به سبک چینی تصاویر به گزارش خبرنگار باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران جوان اخبار باشگاه شبانه امشب در این بسته خبری گردآوری شده است انتقام به سبک چینی تصاویرخانمی از طریق عمل لیپوساکشن تمام چربیهای بدنشبا سبک غذایی مردم هلند آشنا شوید
می خواهیم با سبک تغذیه ای مردم هلند آشنا شویم این مردم از بهترین سبک و مواد غذایی استفاده می کنند آن ها بی نظیرترین صبحانه ها و میان وعده ها را درمیان دیگر کشورها دارندتهیه می کنند در میان لیست بلند کشورهای جهان هلند مقام اول را به لحاظ کیفیت غذاخوردن به خود اختصاص می دهد از ویازدواج به سبک امروزی پایدارتر است یا سنتی؟
ازدواج به سبک امروزی پایدارتر است یا سنتی اکثر جوانها موافق ازدواج مدرن هستند در صورتی که برخی از خانوادهها ازدواج سنتی را پایدارتر و موفقتر میدانند به گزارش خبرنگار حوزه جوانان و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان امروزه دختر و پسر قبل از ازدواج چند جلسه برای آشنابتلا به کم خونی با این سبک تغذیه ای
با کمک گرفتن از برخی مواد غذایی می توانید کم خونی خود را درمان کنید بهتر است از مواد غذایی که موجب افزایش کم خونی شما می شوند دوری کنید دکتر فاطمه جوادی محقق طب سنتی در خصوص عوامل بروز کمخونی گفت کاهش مصرف گوشت قرمز باعث بروز کمخونی در افراد میشود وی با تأکید بر این که مشکلمصری:سبک معماری و شهرسازی کشور معیوب است
مصری سبک معماری و شهرسازی کشور معیوب است عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت متاسفانه بدلیل عدم نظارت در سبک معماری و شهرسازی کشور آلودگی هوا غیر قابل کنترل شده است عبدالرضا مصری عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگارانزندگی به سبک اسلامی - ایرانی
چند وقت پیش در منزل عمویم مهمان بودم خانم عمو بسیار باسلیقه است و به قول قدیمیترها از هر انگشتش یک هنر میریزد خانهای کوچک اما بسیار موقر دارد هر سوی آن را تماشا میکنی رنگ زندگی در آن جاری است به گزارش جام جم آنلاین عمو و زنعمو بیش از 40 سال است که ازدواج کرده&zwدعوت برای تغییر سبک گردشگری نوروزی
کمتر از سه ماه تا زمان آغاز تعطیلات نوروزی مانده و حالا دیگر کسانی که کمی دوراندیش و برنامهریز باشند به فکر برنامه سفر سال نو خود هستند به گزارش جام جم آنلاین از این رو اگرچه کشور درگیر سرمای روزهای ابتدای زمستان است اما ما میتوانیم «چمدان»مان را ببندیم و سرزندگی به سبک یک زن خانهدار
بعضی آدمها متفاوت به دنیا میآیند انگار آنها ژنی دارند که دربدن دیگران نیست یا شاید همت آرزو یا انگیزهای منحصر بهفرد که آنها را از جا میکند و میرساند آنجایی که باید باشند صفیه صفایی یکی ازاین آدمهاست زنی که تا 33 سالگی بیسواد بوده اما در دهه سوم زندگیاش دیگر نخواستهسبک جهانی ایرانی بدون ردیف اعتباری اداره میشود استعدادیابی ورزش رزمی دابل فول کنتاکت در گلستان کلید خورد + ت
سبک جهانی ایرانی بدون ردیف اعتباری اداره میشوداستعدادیابی ورزش رزمی دابل فول کنتاکت در گلستان کلید خورد تصاویرسبک دابل فول کنتاکت نخستین رشته اصیل ایرانی است که در ایران ثبت شده و تنها ورزشی است که در بیش از 50 کشور نمایندگی دارد اکنون این فرصت برای گلستان فراهم شده تا زمینتحقیر بازیکنان حریف به سبک نانی/ فیلم
تحقیر بازیکنان حریف به سبک نانی فیلم دانلود لینک ۲۲ ۱۰ ۱۳۹۴ - ۰۷ ۰۰-