واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۱
مژده دقیقی که با موضوع «آلیس مونرو و داستانهایش» سخن میگفت تاکید کرد که این نویسنده برنده نوبل حق بزرگی به گردن داستان کوتاه دارد. به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، این مترجم در بیست و سومین برنامه «سهشنبههای هنوز» که در کتابفروشی نشر «هنوز» برگزار شد با بیان این مطلب که رگههایی از زندگی واقعی مونرو را میتوان در داستانهایش جستوجو کرد، بخشهایی از داستان «زندگی عزیز» این نویسنده را برای حاضران خواند. او در ادامه اظهار کرد: آلیس مونرو در حرفه نوشتن نسبتا دیر به موفقیت رسید. نخستین مجموعه داستانش، «رقص سایههای شاد» را در سال 1968 در 37 سالگی منتشر کرد. اگر چه همین مجموعه نخستین جایزه فرماندار کل کانادا را نصیبش کرد ولی در دهه 1970 به تدریج آوازهاش به بیرون از کانادا رسید. او از کوچکی میدانست میخواهد نویسنده شود. دقیقی گفت: آلیس مونرو در سال ۱۹۳۱ در شهر کوچک وینگهم کانادا به دنیا آمد. پدرش کشاورز و مادرش معلم مدرسه بود. او در برخی از داستانهایش، به ویژه در مجموعه «چشمانداز کسل راک» و چند داستان از مجموعه آخرش «زندگی عزیز» به گوشهای از زندگی خود و خانواده و اجداد اسکاتلندی ایرلندیاش اشاره میکند. به گفته این مترجم، مونرو تا پیش از انتخاب نویسندگی به عنوان یک حرفه، مشاغلی چون پیشخدمتی و تصدی کتابخانه را تجربه کرده بود و حتی مدتی نیز در مزارع تنباکو مشغول به کار بود. او در سال 1949 با بورس تحصیلی به دانشگاه وسترن انتاریو راه پیدا کرد و در رشته ادبیات انگلیسی مشغول به تحصیل شد. با این حال سال ۱۹۵۱ دانشگاه را ترک کرد تا ازدواج کند. او سال ۱۹۶۳ به ویکتوریا نقل مکان کرد و کتابفروشی «کتاب مونرو» را با همسرش افتتاح کرد که هنوز همسر سابق در این کتابفروشی مشغول به کار است. دقیقی افزود: مونرو 21 سال پس از ازدواج در حالی که سه دختر داشت از همسرش جدا شد و نویسنده مقیم در دانشگاه وسترن انتاریو شد. او در سال 1976 دوباره ازدواج کرد؛ با همسرش جرالد فرملین که شاعر، فیلسوف و جغرافیدان بود ازدواج کرد. او عشق بزرگ زندگی آلیس بود و در بهار سال 2013 درگذشت. به گفته این مترجم، داستانهای مونرو بی شک از داستانهای ماندگار ادبیات داستانی است و داستانهایش از نظر قدرت ادبی به رمان پهلو میزند و در بستری آرام از زندگی اتفاق میافتد. ولی در زیر جریان آرام داستانهای او اغلب رازی، رویدادی تلخ یا شیرین رفته رفته آشکار میشود. او راوی شکیبایی لحظههای روشنگر است. با شناختی عمیق از ذهن و روان انسانها و طنزی عمیق و زیرپوستی. او فراز و فرود داستانهایش را در ذهن مخاطب میسازد. او همچنین بیان کرد: مونرو بهویژه در داستانهای اولیهاش به مضامینی چون بلوغ و کنار آمدن با خانواده پرداخته است. اما با گذر سن، توجه او به میانسالی و تنهایی بیشتر شده است. زادگاه مونرو شهر کوچک وینگهم در ایالت انتاریوی کاناداست و فضای داستانهایش هم غالباً شهرهای کوچک این ایالت است. داستانهایش معمولاً روندی آرام دارند، ولی حادثهای در زیر این سطح آرام جریان دارد که مونرو در طول داستان با ظرافت از آن رازگشایی میکند و در پایان خواننده را شگفتزده برجا میگذارد. به گفته دقیقی، مونرو مضامین داستان های خود را از زندگی روزمره مردم انتخاب می کند و نگاه ویژهای به مسائل و جزییات زندگی زنان دارد. اگرچه به مشکلات و دغدغههای دختران جوان علاقه دارد، در کتابهای اخیرش به مسائل زنان میانسال و سالمند توجه بیشتری نشان داده است. خاطره در داستان هایش نقش مهمی دارد. شخصیتهایش را عمیقاً میشناسد و درباره زندگی آنها تامل میکند و دیالوگها را با مهارت به کار می گیرد. صداقت در بیان، زبان شفاف و روان و دقت در جزییات از ویژگیهای داستانهای اوست. مترجم مجموعه داستان «فرار» آلیس مونرو با بیان این مطلب که در داستانهای مونرو مسائلی مطرح میشود که زنان کم و بیش در جوامع با آنها روبهرو هستند، گفت: اما در داستانهای او از شعارهای برابریخواهانه خبری نیست. زنان داستانهایش مانند نویسنده با زندگی خود در جستوجوی برابری هستند و اغلب در عمل به استقلالی زنانه دست مییابند. به گفته دقیقی، مونرو با هر کتابی که نوشته گامی در مسیر کمال داستاننویسی برداشته است. وقتی داستانهای او را مطالعه میکنیم به مرور شاهد پیچیده و لایه لایه شدن داستانهایش میشویم. گویی شناختش از ذهن و روان انسانها با گذشت زمان عمق بیشتری پیدا کرده است. او افزود: مونرو تاکنون جوایز ادبی معتبری را از آن خود کرده است و مهمترین جایزه او نوبل ادبیات است. اما به خاطر این که فردی منزوی و خجالتی است، حتی حاضر نشد که برای دریافت جایزهاش در مراسم جایزه شرکت کند. او نخستین نویسندهای است که داستان کوتاه مینویسد و موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شده است و دریافت جایزه ادبیات نوبل توسط او دوباره نگاهها را به داستان کوتاه معطوف کرده است. به گفته دقیقی، مونرو پس از دریافت جایزه ادبی تریلیوم برای مجموعه داستان «زندگی عزیز» عنوان کرد از دنیای نویسندگی خداحافظی میکند. او هر بار پس از انتشار مجموعه داستانش عنوان کرده که می خواهد از نویسندگی خداحافظی کند تا به سفر برود و از زندگیاش لذت ببرد اما پس از مدتی دوباره خبر انتشار کتاب جدیدش منتشر شده است. او پس از دریافت جایزه نوبل نیز عنوان کرد که ازنویسندگی خداحافظی میکند اما پس از مدتی خبر انتشار مجموعه داستانش منتشر شد. او در پایان صحبت هایش گفت: مونرو با داستانهایی که نوشته توانسته مخاطبان گستردهای به دست بیاورد. هر کتاب او اتفاق مهمی در دنیای نشر انگلیسیزبان محسوب میشود. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]