تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813228618




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قتل در پایتخت به خاطر تفاله چای!


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
قتل در پایتخت به خاطر تفاله چای!

قتل با چاقو


شناسهٔ خبر: 3021091 - یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۵
مجله مهر > دیگر رسانه ها

پرتاب تفاله چای از پنجره طبقه دوم یک ساختمان قدیمی، جنایت هولناکی را در منطقه فلاح تهران رقم زد. روزنامه شهروند نوشت: عقربه‌ها ساعت ۱۹ چهارشنبه ۱۶ دی‌ماه را نشان می‌داد که ناگهان فریاد‌های وحشتناکی ساکنان خیابان فلاح را به بیرون کشید. ۲ مرد با یکدیگر درگیر شده بودند؛ ۳۴ ساله و ۴۵ ساله. یکی از آنها صاحب خانه طبقه دوم بود و دیگری در مغازه املاک طبقه پایین کار می‌کرد. در همهمه این درگیری، ناگهان صدای خودروی اورژانس در خیابان پیچید و دقایقی بعد نور چراغ گردان خودروی پلیس بود که دیده شد. ماموران اورژانس در محل حادثه مرد ۳۴ ساله‌ای را دیدند که غرق در خون روی زمین افتاده بود. با منتقل‌شدن این مرد به بیمارستان، تحقیقات پلیسی آغاز شد.

در حالی که بررسی‌های میدانی در دستور کار ماموران کلانتری ۱۶۱ ابوذر قرار داشت، مرد ۳۴ ساله در بیمارستان جان باخت. با مرگ این مرد، بازپرس ایلخانی به همراه تیمی از کارآگاهان جنایی پایتخت راهی محل جنایت شدند تا زوایای پنهان ماجرا فاش شود.

بررسی‌ها نشان می‌داد محمود ۴۵ ساله با ضربات چوب بیسبال، سعید ۳۴ ساله را به قتل رسانده است. محمود در طبقه زیرین خانه سعید در مغازه املاکی مشغول به کار بوده که این حادثه تلخ رخ داده است. وقتی محمود دستگیر شد در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد. او به ایلخانی، بازپرس کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی گفت: در طبقه همکف، مغازه املاکی ما قرار دارد. در طبقه بالای املاکی، خانه سعید قرار داشت. غروب بود. بیرون از مغازه ایستاده بودم که احساس کردم سعید از پنجره طبقه بالا یک‌سری آشغال به بیرون پرتاب کرد که مقداری از آن روی سرم ریخت. وقتی آشغال‌ها را از سرم برداشتم دیدم سعید تفاله چای را از پنجره به بیرون پرتاب کرده بود. با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردیم که سعید از طبقه بالا خود را به پایین رساند. با هم گلاویز شدیم. او صندلی مغازه را برداشت و به سمتم حمله کرد. به‌سختی توانستم خود را نجات دهم. به سمت مغازه رفتم و چوب بیسبالی را که در مغازه داشتم برداشتم. به سمتش حمله کردم و چند ضربه به او زدم. با هم گلاویز بودیم که ناگهان روی زمین افتاد. غرق در خون بود. فقط گوشه‌ای نشسته بودم و نگاه می‌کردم. جمعیت زیادی جمع شده بود. اورژانس آمد سعید را به بیمارستان برد. نمی‌خواستم او را بکشم. تصور می‌کردم که زخمی شده است. وقتی ماموران کلانتری دستگیرم کردند متوجه شدم فوت کرده است.

با ادعاهای این مرد، وی برای تحقیقات بیشتر راهی زندان شد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن