تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837629118
موسیقی اصیل در حاشیه، موسیقی کثیف در رواج
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
موسیقی اصیل در حاشیه، موسیقی کثیف در رواج
موسیقی اصیل به حاشیه رانده شده و موسیقی کثیف و سطح پایین پررنگ شده است
روزنامه شهروند - آزاده صالحی: اردوان کامکار یکی از هنرمندان معاصر در عرصه نوازندگی سنتور و کوچکترین عضو گروه «کامکارها» است. او آموزش سنتور را از ۴سالگی و نزد پدرش حسن کامکار آغاز کرد و فعالیت خود را در این حیطه تا امروز ادامه داده است.
این هنرمند در کارنامه خود انتشار آلبومهایی چون «برتارک سپیده»، «ماهی برای سال نو»، «برفراز باد»، «دریا»، «ریزدانههای الماس» و... را نیز ثبت کرده است. او در سالهای گذشته بهعنوان نوازنده سنتور در آلبوم «شب، سکوت، کویر» با استاد محمدرضا شجریان همکاری کرد و در آلبوم موسیقی فیلم «سنتوری» نیز فعالیت داشت.
کامکار علاوه بر آثاری که تا امروز در قالب تکنوازی سنتور خلق کرده، قطعات بسیاری هم برای گروهنوازی سازهای ایرانی ارایه کرده که مورد توجه اهالی موسیقی قرار گرفته است، با این هنرمند درباره وضع موسیقی امروز به گفتوگو نشستهایم.
میخواستم سوال اول را درباره خود گروه «کامکارها» بپرسم، «کامکارها» به باور اهالی موسیقی از معدود گروههایی بوده که توانسته در تبیین زوایای موسیقی نواحی، بهویژه کردی در جوامع بینالملل سهم زیادی داشته باشد، اگر ممکن است درباره تأثیر برگزاری کنسرتها در خارج از کشور بگویید؟
در سالهای گذشته کشورهای دیگر اطلاعات کمی نسبت به ایران داشتند، چه برسد به اینکه درباره وضع موسیقی ما بدانند. شاید باور نکنید اما اغلب کشورهایی که در آنجا به برگزاری کنسرت میپرداختیم، نمیدانستند در کجای نقشه قرار دارد، حتی خاطرم است بهعنوان مثال در جریان حضور در فستیوالی در آمریکا بعد از کنسرت، در پاسخ به این سوال که ایران کجاست فقط ٢٠ دقیقه به هر مخاطب توضیح دادیم، ولی به مرور زمان این مسأله از بین رفت و ایران توانست جایگاه خوبی از منظر موسیقی در بین کشورهای دیگر داشته باشد و این هم در نوع خود جای خوشبختی است.
ما برای آنکه بتوانیم در مجامع بینالمللی جایگاه موسیقی ایرانی را پررنگ کنیم، فعالیتهای زیادی انجام دادیم. بهعنوان مثال با شرکتهای موسیقی فعال و خوشنام همکاری کردیم و از این رهگذر به نتایج خوبی هم دست یافتیم.
یک نکته دیگر را هم به شما بگویم و آن اینکه گاهی در رسانهها منعکس میشود که فلان خواننده در خارج از کشو تور کنسرت برگزار میکند، ولی واقعیت این است که هیچ مخاطب خارجی در این کنسرتها شرکت نمیکند، به خاطر اینکه به آن شکلی که باید شناختی نسبت به موسیقی ایرانی ندارد، ولی درباره ما این نکته برعکس بود، وقتی درسالهای گذشته در کشورهای دیگر کنسرت میدادیم، سالن سرشار از مخاطبان خارجی میشد.
همین مسأله برای ما جذابیت داشت و به ما انگیزه بیشتری داد که با شرکتهای موسیقی که در خارج از کشور فعالیت میکنند، ارتباط بیشتری برقرار کنیم، به این شکل که قیمت را پایین بیاوریم، مشروط بر آنکه موسیقی ایرانی در دنیا معرفی شود. در این زمینه هم همانطور که اشاره کردم، عملکرد موفقیتآمیزی داشتیم.
همین نکته که میگویید در سالهای گذشته هنوز شناختی نسبت به موسیقی ایران در مقایسه با امروز وجود نداشت، مخاطبان خارجی از کنسرت کامکارها استقبال میکردند به نظرتان چه عاملی باعث این مسأله میشد؟
اگر بخواهم در این زمینه صادقانه پاسخ دهم باید بگویم آن اوایل، منظورم سالها پیش است، این مخاطبان اتفاقی به کنسرت ما میآمدند، یعنی شرکتهایی که ما با آنها کار میکردیم خود مخاطبانی داشتند و مثلا به وقت برپایی هر کنسرت، ٢هزار نفر را دعوت میکردند و آنها به این کنسرتها میآمدند، بنابراین بخشی از مخاطبان خارجی با موسیقی ما به این ترتیب آشنا شدند، ولی بعد از آن بهتدریج تعداد مخاطبان کنسرتهای ما افزایش یافت، یعنی آنها از یک جایی به بعد آگاهانه به این کنسرتها میآمدند که در نوع خود برای ما ارزشمند بود، حتی بارها شاهد این مسأله بودیم که بعد از پایان کنسرت، موبایلها و لپتاپهایشان را باز میکردند و به جستوجوی نام ایران و یافتن اطلاعات بیشتر درباره این کشور میپرداختند.
این نشان میداد موسیقی ایران توانسته مخاطبان خارجی را به خود جلب کند. خوشبختانه امروز دیگر اینطور نیست، جایگاه موسیقی ایران و گروه «کامکارها» در کشورهای دیگر به خوبی جا افتاده است و مخاطبان موسیقی به خوبی با ما و کارمان آشنایی دارند.
گروه «کامکارها» از ابتدای تأسیس تا امروز برای خود قواعدی داشته است، به این شکل که هیچ نوازندهای بر نوازنده دیگر برتری ندارد و همه یکسان هستند، اگر ممکن است درباره این مولفه هم صحبت کنید؟
درست است، در گروه «کامکارها» من همان قدر دستمزد میگیرم که مثلا برادرم هوشنگ دریافت میکند. درواقع از ابتدا تز ما این بود که خود گروه مطرح شود، نه اینکه اسم کسی بر سایر اعضای گروه برتری پیدا کند.
خاطرم هست هوشنگ کامکار در نشست خبری «آلبوم کوچ بنفشهها» از خوانندهسالاری و خوانندهمحوری انتقاد کرد، میخواهم در این گفتوگو از شما بپرسم اگر بهعنوان مثال به جای برادرتان بیژن، فرد دیگری به غیر از اعضای خانواده «کامکارها» قرار بود خوانندگی در گروه را برعهده بگیرد، ممکن بود این مسأله خواننده سالاری در گروه شما هم پررنگ شود؟
نه، چون همانطور که اشاره کردم مبنای گروه «کامکارها» از ابتدا بر مشارکت گروهی مبتنی بود. یادم هست چند سال پیش شهرام ناظری نسبت به همکاری با گروه «کامکارها» ابراز علاقه کرد و «کامکارها» هم این مسأله را پذیرفتند و با او همکاری کردند.
قرار شد کنسرتی در کردستان عراق اجرا کنیم، پیش از شروع کنسرت من به عینه متوجه میشدم که او قصد دارد خودش را پررنگتر از سایر اعضای گروه مطرح کند اما به هر حال شرایط گروه طوری بود که نهتنها او بلکه هیچ خواننده دیگری چنین مجالی پیدا نکرد.
حالا ممکن است به فرض شهرام ناظری از من نوعی هم بهتر باشد اما سیاست گروه این است که همه باید یکسان مطرح شوند و از شرایط یکسان بهره بگیرند. به نظرم این مسأله هم درست است، شما فکر کنید آن آدمهایی که به تکمحوری و پررنگ شدن در موسیقی علاقهمند بودند امروز کجا هستند و چه میکنند؟!
در ارتباط با صحبت شما یادم افتاد خواننده جوانی در پاسخ به درخواست ما برای مصاحبه این شرط را مطرح کرد که در صورتی مصاحبه میکند که عکسش در ابعاد بزرگ روی جلد نشریه چاپ شود، دیدگاهتان نسبت به چنین برخوردهایی چیست؟
خب! این هم از کوتهفکری آن خواننده است. این مسائل واقعا در عرصه موسیقی امروز آزاردهنده است، البته باید بپذیریم چنین خوانندگانی زودگذر هستند و فعالیتشان زود هم به پایان میرسد.
اصلا فرض را بر این میگذاریم که فلان نشریه بپذیرد به شرطی با فلان هنرمند مصاحبه کند که عکسش را هم بزرگ روی جلد چاپ کند، که چه بشود؟ شما فرض کنید وزیری در سالهای گذشته عکسش به کرات روی جلد نشریات منتشر میشد، آیا مردم امروز او را به یاد دارند؟ درحالیکه در آن سالی که او وزیر بود هر روز عکسش در نشریات چاپ میشد. تصور میکنم آنچه اهمیت دارد این است که هنرمند بتواند کار تاثیرگذاری از خود عرضه کند.
این است که میماند و هیچوقت هم از یادها نمیرود. یک نکته را هم بگویم هنرمند واقعی که خودش میداند چه در چنته دارد هیچگاه چنین درخواستهایی از نشریات نمیکند، چون احتیاجی به این چیزها ندارد، ضمن اینکه همیشه بر این باور بودهام هنرمند فرقی با دیگر افراد جامعه ندارد. واقعا فرق من نوازنده سنتور با یک لولهکش چیست؟ هیچ فرقی با هم نداریم.
هرکداممان به فراخور فعالیت خود در رشتهای که در آن هستیم، فعالیت میکنیم. چرا باید برخی از هنرمندان فکر کنند تافته جدابافته از جامعه هستند؟! این برای من همیشه سوال بوده است.
یک سوال هم درباره ارتقای سطح شنیداری موسیقی از سوی هنرمندان در جامعه فعلی داشتم، خود شما فکر میکنید در حالحاضر چند درصد این اتفاق به دست هنرمندان معاصر شکل گرفته است؟
مسأله اینجاست اگر هنرمند بخواهد بنا به سلیقه عامه مردم پیش برود باید اصولا روش کار خود را تغییر دهد، مثل همان کاری که در موسیقی پاپ وجود دارد، هنرمند در این وادی کاری را میکند که مطابق سلیقه عامه مردم است.
در این صورت هم آن هنرمند نمیتواند در یک کنسرت، اشعاری از مولانا، حافظ، ابتهاج و... ارایه دهد، طبیعی هم است، چون اغلب مخاطبان، به جز آنها که به شکل تخصصی موسیقی اصیل ایرانی را دنبال میکنند این جور موسیقی را دوست ندارند. مخاطب عام بیتعارف بگویم، امروز موسیقیای دوست دارد که کلام آن از جنس «دوستت دارمها» و «فدایت شومها» باشد.
خب در این شرایط به نظر شما این وظیفه هنرمند نیست که سطح این سلیقه سطحی و نازل را ارتقا دهد؟
بله، خیلی هم خوب است، ولی نکتهای که شما مطرح میکنید در ایران جواب نمیدهد.
چرا؟
در گذشته هنرمندانی که در عرصه پاپ کار میکردند، از سواد و معلومات و اخلاق و منشی برخوردار بودند و بزرگتری و کوچکتری میدانستند، ولی امروز وضع برخی از هنرمندان در عرصه موسیقی پاپ واقعا اسفبار است. آدمهایی آمدهاند که اخلاق را فراموش کردهاند و دانش لازم را نسبت به کارشان ندارند.
در استودیوهای خانگی نشستهاند و یکسری آثاری ضبط میکنند که آدم از شنیدن کلام این آثار شرمش میشود، حتی در برخی از این آهنگها فحش ناموسی هم هست، مخاطب هم خریدار این آثار است و پیش خودش فکر میکند این خواننده عجب آدم جسور و شجاع و تابوشکنی است.
خندهدار این است که حتی گاه، برداشت سیاسی هم از این آثار میشود، درحالیکه آن خواننده بیدانش حتی هر را از بر در حیطه سیاسی تشخیص نمیدهد و این برداشت اشتباه است.
وقتی این مسائل را میبینم تاسف میخورم که در چه دورهای و با چه سختی کار کردم. یادم هست اسم یکی از آلبومهایم را میخواستم بگذارم «رقص باد»، باورتان نمیشود شش، هفت ماه فقط میرفتم و میآمدم چون نمیگذاشتند این اسم روی آلبوم باشد، میگفتند بگذار «بر فراز باد».
ولی امروز فضا بازتر شده است؟
بازتر شده و به همان نسبت فاسدتر هم شده است.
منظورتان از فساد بهطور مشخص، هرجومرجی است که در موسیقی پاپ وجود دارد؟
نه بهطورکلی منظورم فساد در کل عرصه موسیقی است. موسیقی امروز اینقدر فاسد شده که شما شک نکنید چند روز دیگر بعید نیست بزرگان موسیقی هم به این فساد دچار شوند.
دلیلش هم این است که همه میخواهند شبیه دیگری کار کنند، هیچ کس نمینشیند کار خودش را کند. همه میخواهند مردم کوچه بازار را با ارایه آثارشان راضی نگه دارند، غافل از اینکه دیگر فکر نمیکنند که رسالت هنرمند واقعی چیز دیگری است.
پس حالا دو بحث به وجود آمد، یکی اینکه با این حرفها دارید به من میگویید با موسیقی مردمی مخالفید و دیگر اینکه معتقدید ماهیت موسیقی ایرانی بهگونهای است که همیشه باید همان طیف خاص و محدود مخاطب را داشته باشد، درست است؟
نه؛ منظورم من این است که موسیقی از راه درست هم میتواند به تمام مخاطبان راه پیدا کند. انجام این کار هم عجیب نیست، کما اینکه خود ما مجموعه کارهایی که کردهایم دارای این مولفه هستند و توانسته نظر عموم مردم را به خود جلب کند.
درد ما در موسیقی یکی، دو تا نیست، امروز هنرمندی مثل مایکل نیمن از «دوزله» و «نی» در کارهایش استفاده میکند، ولی برخی از هنرمندان ایرانی حتی نمیدانند چنین سازهایی وجود دارد، درد اینجاست وقتی کارهای نیمن را میشنوند، او را تحسین میکنند که چه حرکت خارقالعادهای انجام داده و از این سازها استفاده کرده است.
شما به مسأله آنچه خود داشت ز بیگانگان تمنا میکرد، اشاره میکنید؟
دقیقا. میخواهم بگویم من مخالف اینکه موسیقی داخل جامعه برود، نیستم، کما اینکه فراموش نکنیم تا امروز بسیاری از آثار موسیقی اصیل ایرانی توانسته در جامعه و نزد مردم جایگاه و پایگاه خوبی داشته باشد.
اصلا آقای کامکار شما به موسیقی فاخر و تقسیمبندیهایی از این دست اعتقادی دارید؟
نه به آن شکل، ولی قطعا فرقی هست میان هنرمندی که سالها عمرش را میگذارد و یک قطعه ارکسترال مینویسد با کسی که یک تصنیف عاشقانه سطحی میسازد. طبیعی است که ساخت ترانه عاشقانه احتیاج به تکنیک خاصی ندارد، ولی اینکه هنرمندی اینقدر سواد و دانش داشته باشد که قطعه ارکسترال بنویسد، مهم است.
اصلا چرا راه دور برویم، خیلیها هنوز از تأثیر موسیقی بر جامعه مطلع نیستند یا عدهای هنوز از اینکه موسیقی در دانشگاه تدریس میشود، تعجب میکنند. خب! در چنین شرایطی شما انتظار دارید هنرمند چگونه در ارتقای سطح شنیداری جامعه نقش داشته باشد؟! یک موقعی بود که میگفتند تهاجم فرهنگی و سمومی از خارج کشور وارد موسیقی میشود، حالا مسأله این است که سم موسیقی داخل کشور بیشتر شده است.
چیزی که بیشتر مرا نسبت به فضای موسیقی امروز دلزده میکند، رفتارهای دوگانه است. بهعنوان مثال آثار من در سالهای اخیر در هیچ محفل موسیقی به آن شکل مطرح نمیشود، فقط زمانی که برخی از آقایان میخواهند به چیزی یا جایی افتخار کنند، یاد من میافتند، این رفتارها آزاردهنده است، تجربه ثابت کرده که موسیقی ایرانی فقط تا چند سال اول پیروزی انقلاب خوب بود و توانست رشد کند و بعد هم رها شد، حالا شرایط طوری شده که موسیقی اصیل ایرانی به حاشیه و انزوا رانده شده و موسیقی کثیف و سطح پایین با کلام نامناسب نقل محافل شده است.
گاهی وقتی آثاری از این دست را گوش میدهم با خود فکر میکنم آدم اگر خودفروشی کند، بهتر از این است که به تولید چنین اثری دست بزند.
ولی بههرحال همین نوع موسیقی سطح پایین که شما به آن اشاره میکنید در تمام کشورها در کنار موسیقی فاخر وجود دارد و انکارنشدنی است؟
درست است، من هم نمیخواهم وجودش را انکار کنم، فقط میگویم این نوع موسیقی، مخصوص رستورانها و اماکن تفریحی است. الان مرزها گم شده است، همانطور که گفتم موسیقی خوب به حاشیه رفته و موسیقی بیکیفیت پررنگ شده، طبیعی است در چنین شرایطی مردم نمیتوانند فرق میان موسیقی بد و خوب را تشخیص دهند، مسأله این است که امروز، گوشت را گذاشتهاند جلوی اسب و کاه را جلوی شیر.
برخی بر این باورند بخش عمدهای از موسیقی اصیل ایرانی بیش از آنکه به ملودی متکی باشد به کلام تکیه میکند، خود شما چقدر با این مسأله موافقید؟
اصلا موافق نیستم، این را از بچگی توی مغزمان کردهاند که خواننده و کلام است که میتواند به یک اثر موسیقی جلوه بدهد، درحالیکه این مسأله اشتباه است و ملودی آثار خوب موسیقی اصیل ایرانی توانسته در این سالها به خوبی مخاطب را اقناع کند.
کما اینکه زندهیاد استادمحمدرضا لطفی یک ساعت تار تنها میزد و همه هم لذت میبردند. همه، منظورم مخاطبان موسیقی است، پس اینطورنیست که فقط در موسیقی به کلام تکیه شود.
بماند که امروز همه مرزها در یکدیگر گم شده است. گاه میبینم فلان هنرمند برای آنکه اثرش بیشتر با استقبال روبهرو شود، دست به کارهایی میزند که اصلا شایسته او نیست، این کار مثل آن است که برای تولید یک کفش، از نخ آمریکایی، چرم فرانسه و پاشنهکش آلمان استفاده کنیم و بعد پای ایرانی را داخل آن بگذاریم. این طوری نمیشود. من متاسفم که میبینم امروز برخی از هنرمندان خوب دست به چنین کارهایی میزنند.
فعالیتشان را مطابق با سلایق نازل و نگاههای سطحینگرانه برخی مخاطبان کردهاند، ولی هنرمندی مثل استاد شجریان همیشه راه خودش را رفته و کسی هم جرأت نکرده به او لطمه بزند، چون راهی که او انتخاب کرده، درست بوده است.
البته این مسأله به شرایط جامعه هم بستگی دارد؟
نه، اتفاقا آن زمان شرایط برای موسیقی بدتر بود، ولی شجریان راه درست را انتخاب کرد، خودش را حفظ کرد، این نکته مهمی است، ولی بعضیها نتوانستند خودشان را حفظ کنند.
از این بحث که بگذریم، آخرین آلبومی که از شما منتشر شد «ریزدانههای الماس» بود، امروز باب شده که هنرمندان ترجیح میدهند کارهایشان را به جای عرضه در قالب آلبوم، در شبکههای اجتماعی عرضه کنند، نظر شما در اینباره چیست؟
من هم این کار را چهارسال پیش کردهام که امیدوارم در ماههای آتی در سایتی که مدنظرم است به معرض دید گذاشته شود.
پس کارهای شما قرار است در یک سایت مشخص به معرض دید گذاشته شود، نه در تمام شبکههای اجتماعی؟
بله. در یک سایت مشخص است و جالب است بدانید در کنار ارایه آثارم، یکجور مستر کلاس هم برگزار میکنم، یعنی به فرض هنرجویی که در کانادا نشسته هم میتواند از این طریق تعلیم ببیند.
انگار انجام این کار یعنی ارایه اثر در یک سایت مشخص در قیاس با تولید آلبوم بهصرفهتر است؟
صرفه که چه عرض کنم، فاجعه است، شما فرض کنید کار من در قالب آلبوم همیشه فروش راضیکنندهای داشته، ولی باورتان میشود چیزی به من از این فروش سرشار نمیرسد؟ خب وقتی من چنین شرایطی دارم دیگر فلان هنرمند چه باید کند.
یعنی میخواهید بگویید انتشار آلبوم در این دوره زمانه دیگر بازگشت مالی برای هنرمند ندارد؟
هیچ بازگشتی ندارد، هیچی به معنی واقعی کلمه، روی این اصل من تصمیم گرفتهام از طریق سایتی که به آن اشاره کردم همه کارها را خودم انجام دهم. در حالحاضر تعداد زیادی کار منتشرنشده دارم و حالا از طریق این سایت میتوانم این آثار را منتشر کنم. به نظرم هم اینطوری بهتر است، چون دیگر مخاطب یکراست با خود هنرمند طرف میشود و پای هیچ واسطهای در بین نیست.
بهطور مشخص در شاخه سنتور وضع هنرمندان جوانان را چطور میبینید؟ خاطرم هست برادرتان هوشنگ در گفتوگویی به این مسأله اشاره میکرد که با واژه ابداع موافق نیست، چون ابداعی در این سالها به آن شکل در موسیقی صورت نگرفته، با این حال میخواهم از شما بپرسم چقدر در این سالها شاهد نوآوری در موسیقی بودهاید؟
هنرمندان جوان امروز خوب کار میکنند و عملکردشان راضیکننده است، بهخصوص در بین شاگردان من کسانی هستند که گاهی رویم نمیشود بگویم آنها شاگرد من بودهاند (البته خودشان به این مسأله افتخار میکنند کما اینکه خود من همیشه به شاگردی استادانم افتخار کردهام) اینقدر که مستعد هستند و طبعا آینده درخشانی هم خواهند داشت، ولی بهطورکلی در زمینه سنتور رشد و پیشرفت خوبی داشتهایم.
آیا تمایل دارید بهعنوان نوازنده در ارکسترهایی که اخیرا پا گرفتهاند مثل سمفونیک، ملی یا ارکستر سازهای ملی فعالیت کنید؟
بله، چرا که نه. البته در این ارتباط از من دعوت هم شده و قرار است در آینده نزدیک با ارکستر ملی و سمفونیک همکاری کنم.
حرف دیگری هم دارید که بخواهید به پایان این گفتوگو اضافه کنید؟
فقط از مردم تقاضا میکنم کمی در شنیدن آهنگهایی که امروز بابشده تامل کنند و حوصله به خرج دهند، به کلام این نوع موسیقیها توجه بیشتری کنند، اگر فرزندشان درباره این کار از آنها پرسید رویشان میشود دربارهاش به او توضیح دهند؟! چون به هرحال اعتقاد شخصی من این است که جای این نوع موسیقی در خانواده نیست.
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]
صفحات پیشنهادی
از بهاری و شکارچی تا کامکار و پورناظری سیر تحول کمانچه نوازی در شماره جدید «گزارش موسیقی» بررسی شد
از بهاری و شکارچی تا کامکار و پورناظریسیر تحول کمانچه نوازی در شماره جدید گزارش موسیقی بررسی شدشماره هفتاد و هشتم مجله خبری تحلیلی گزارش موسیقی به سردبیری سروش ریاضی با موضوع پرونده سیر تحول کمانچه نوازی منتشر شد به گزارش خبرنگار موسیقی فارس در این شماره که مقارن با سال نو میلادر فرهنگسرای نیاوران گروه موسیقی «روشنا» به خوانندگی مظفر شفیعی روی صحنه میرود
در فرهنگسرای نیاورانگروه موسیقی روشنا به خوانندگی مظفر شفیعی روی صحنه میرودکنسرت گروه موسیقی سنتی روشنا در سومین جمعه زمستانی به میزبانی سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد به گزارش خبرگزاری فارس گروه موسیقی سنتی «روشنا» به سرپرستی حسین اینالو و خوانندگی مانتقاد تند عضو خانه موسیقی از حسین علیزاده: اگر نیاز مالی داشت اینگونه صحبت نمیکرد
انتقاد تند عضو خانه موسیقی از حسین علیزاده اگر نیاز مالی داشت اینگونه صحبت نمیکرد فرهنگ > موسیقی - ایلنا نوشت پورتراب درباره انتقادات حسین علیزاده از خانه موسیقی میگوید ایشان از موضع بالا صحبت میکنند اگر علیزاده نیاز مالی داشت صحبتهایش فرق میکرد پورتراب درشب موسیقی لاتین در تالار وحدت
شب موسیقی لاتین در تالار وحدت ارکستر آرس نوا به رهبری ارکستر آرمین قیطاسی در تازه ترین کنسرت خود قطعاتی از موسیقی های منتخب آهنگسازان موسیقی لاتین را برای مخاطبان اجرا کرد به گزارش مهر ارکستر آرس نوا به سرپرستی رهبری ارکستر و تنظیم کنندگی آرمین قیطاسی در تازه ترین کنسحسین علیزاده از خانه موسیقی استعفا کرد
چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۶ حسین علیزاده با انتشار یک نامهی رسمی از سمت دبیری شورای عالی خانه موسیقی استعفا کرد در نامهای که نسخهای از آن در اختیار سرویس موسیقی ایسنا قرار گرفته آمده است شورای محترم عالی خانه موسیقی با سلام بنا بر تجربهای که طی سه سال گذشته در شورای عالیحسین علیزاده از خانه موسیقی استفعا کرد
حسین علیزاده از خانه موسیقی استفعا کردحسین علیزاده آهنگساز و نوزانده مطرح موسیقی ایرانی با انتشار نامهای رسما از دبیری شورای عالی خانه موسیقی استعفا کرد به گزارش خبرنگار موسیقی فارس حسین علیزاده در این نامه آورده است «شورای محترم عالی خانه موسیقی با سلام بنا بر تجربه&zwاستعفای رسمی حسین علیزاده از شورای عالی خانه موسیقی/ اعضای شورا در جریان امور خانه نیستند
در نامهای مکتوب ارایه شد استعفای رسمی حسین علیزاده از شورای عالی خانه موسیقی اعضای شورا در جریان امور خانه نیستند استاد تار ایران ضمن طرح سه پرسش از اعضای شورای عالی خانه موسیقی در نامه استعفای خود گفته است اعضای شورا در جریان تمام امور خانه نیستند به گزارش خبرنگار ایلنا حآموزش آنلاین موسیقی بهصورت زنده / کلاسهای پنجا نفره در اینترنت
برای اولین بار در ایران رخ داد آموزش آنلاین موسیقی بهصورت زنده کلاسهای پنجا نفره در اینترنت علی پرکار از راهاندازی سایتی برای آموزش آنلاین و زنده موسیقی خبر داد علی پرکار آهنگساز و خواننده در گفتوگو با خبرنگار ایلنا از افتتاح اولین سایت آنلاین آموزش موسیقی خبر دادعلیزاده اگر نیاز مالی داشت اینگونه صحبت نمیکرد/صفآرایی خانه موسیقی در اعتراض به استاد تار ایران
پورتراب به انتقادات حسین علیزاده واکنش نشان داد علیزاده اگر نیاز مالی داشت اینگونه صحبت نمیکرد صفآرایی خانه موسیقی در اعتراض به استاد تار ایران پورتراب درباره انتقادات حسین علیزاده از خانه موسیقی میگوید ایشان از موضع بالا صحبت میکنند اگر علیزاده نیاز مالی داشت صحبتهایش فحسین علیزاده از خانه موسیقی استعفا نکرده است
سهشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۱ ۵۷ درپی اظهارات حسین علیزاده در آخرین نشست خبریاش مبنی بر اینکه دو سال است به خانه موسیقی نرفته و خود را عضو این خانه نمیداند خانه موسیقی اعلام کرد در این مدت هیچگونه اظهار نظر یا نامهی مکتوبی درباره استعفای این هنرمند پیشکسوت دریافت نکرده است به گ-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها