واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بخشش، مهلت و قصاص
سه نفر از هشت محکوم به قصاص که سحرگاه دیروز پای چوبه دار حاضر شده بودند، به سلولهای خود بازگشتند.
به گزارش خبرنگار ما، سحرگاه ديروز هشت مرد محكوم به قصاص كه در پروندههاي جداگانه در استان تهران مرتكب قتل شده بودند، در زندان رجاييشهر پاي چوبه دار رفتند كه پنج نفر قصاص شدند، دو نفر مهلت گرفتند و يك نفر هم پاي چوبه دار از اولياي دم رضايت گرفت.
فرزاد 27 ساله نخستين محكوم به قصاصي بود كه پاي چوبه دار در زندان رجاييشهر كرج حاضر شد كه با ميانجيگري قاضي شهرياري، سرپرست دادسراي جنايي تهران و قاضي اجراي احكام دادسرا موفق به گرفتن رضايت از اولياي دم شد.
سوم ديماه سال 90 بود كه مردي در تهران به اداره پليس رفت و گفت پسر 23 سالهاش به طرز مرموزي ناپديد شده است. پس از اين تيمي از مأموران پليس آگاهي تحقيقات خود را درباره اين حادثه آغاز كردند. نخستين بررسيها نشان داد، احمد از مدتي قبل با يكي از دوستانش به نام فرزاد كه مغازه سوپر ماركت داشته اختلاف پيدا كرده است به طوريكه چندين بار با هم مشاجره داشتهاند. از سوي ديگر مشخص شد پسر گمشده آخرين بار با فرزاد ديده شده است. بنابراين مأموران فرزاد را به عنوان مظنون اين حادثه بازداشت و از وي تحقيق كردند. متهم ابتدا منكر اطلاع از سرنوشت دوستش شد، اما در تحقيقات تخصصي لب به اعتراف گشود و به قتل احمد با همدستي يكي ديگر از دوستانش اعتراف كرد. وي گفت: من مغازه سوپر ماركت داشتم و احمد هم مغازه مرا پاتوق خودش كرده بود. او چندين بار در مغازهام با مشتريان و دوستان ديگرم درگيري راه انداخت به طوريكه مأموران پليس با حكم قضايي مغازهام را پلمب كردند. پس از اين از احمد كينه به دل گرفتم و با هم مشاجره كرديم. ما چند بار با هم درگير شده بوديم تا اينكه تصميم گرفتم او را به بهانهاي به بيرون از شهر بكشانم و آنجا او را تنبيه كنم. روز حادثه به احمد گفتم كه من و يكي از دوستانم براي پيدا كردن گنج به اطراف تهران ميرويم و از او خواستيم با ما بيايد كه مقتول هم قبول كرد. وقتي از شهر بيرون رفتيم با او درگير شدم و او را به قتل رساندم و همانجا دفن كردم.
متهم پس از تحقيقات تكميلي از سوي قضات دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد. رأي دادگاه پس از تأييد در ديوان عالي كشور براي سير مراحل اجرا به شعبه اجراي احكام فرستاده شد. محكوم به قصاص صبح ديروز پس از گرفتن استيذان حكمش از سوي رئيس قوه قضائيه در زندان رجاييشهر پاي چوبه دار حاضر شد كه در آخرين لحظه اولياي دم با گرفتن مبلغ 200 ميليون تومان وي را بخشيدند. بنابراين فرزاد دوباره به سلولش منتقل شد تا در فرصت بعدي از جنبه عمومي جرم در دادگاه محاكمه شود.
قصاص قاتل پدر و مادر زن
دومين محكوم به قصاصي كه سحرگاه ديروز پاي چوبه دار حاضر شد، مرد 31 سالهاي به نام بابك بود. وي شامگاه 14 فروردين ماه ساله 89 به خاطر اختلاف با همسرش، پدر و مادر او را به قتل رساند. آن شب به مأموران پليس تهران خبر دادند زن و شوهر ميانسالي در خانهشان به قتل رسيدهاند. بررسيها نشان داد اين زن و شوهر پولدار بر اثر اصابت جسم سخت به سرشان به قتل رسيدهاند. همچنين مشخص شد عامل اين حادثه پس از قتل مقدار زيادي طلا، جواهر و پول نقد از گاوصندوق خانه سرقت كرده است. مأموران پليس در تحقيقات ميداني به رد پاي داماد اين خانواده در اين جنايت رسيدند. بررسيها حكايت از آن داشت كه وي با همسرش اختلاف داشته و شب حادثه پس از درگيري با همسرش، خانواده وي را تهديد به قتل كرده است. بنابراين مأموران پليس بابك، داماد خانواده را به عنوان مظنون اين حادثه دستگير كردند. متهم در بازجوييها به قتل پدر و مادر همسرش اعتراف كرد و مدعي شد آنها را كشته تا ارثيه به همسرش برسد. متهم گفت: پدر و مادر زنم هميشه در زندگي من دخالت ميكردند به طوريكه من و همسرم هميشه با هم درگيري داشتيم. شب حادثه وقتي با همسرم درگير شدم به خانه آنها رفتم و با ميله آهني هر دو را به قتل رساندم و بعد هم اموالشان را سرقت كردم. متهم در شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران با درخواست اولياي دم به قصاص محكوم شد. رأي دادگاه پس از تأييد در شعبه 29 ديوان عالي كشور براي اجرا به شعبه اجراي احكام فرستاده شد. متهم مدتي قبل استيذان حكمش را گرفت و روز 25 آذر ماه امسال براي اولين بار پاي چوبه دار حاضر شد اما در آن روز موفق به گرفتن مهلت از اولياي دم شد، بابك بار ديگر سحرگاه ديروز در زندان رجاييشهر پاي چوبه دار رفت و اين بار قصاص شد تا براي هميشه پروندهاش بسته شود.
قاتل راننده تاكسي اكبرآباد قصاص شد
سومين محكوم به قصاص مرد جواني به نام پرويز است كه سوم ارديبهشتماه سال 84 راننده تاكسي خط شهريار به اكبرآباد را به خاطر سرقت 15 هزار تومان به قتل رساند و جسدش را در باغچه خانهاش دفن كرد.
اين پرونده روز 20 خردادماه سال 89 همزمان با كشف مقداري استخوان از باغچه خانهاي در اكبرآباد در غرب تهران از سوي مأموران پليس به جريان افتاد. صاحبخانه كه استخوان را كشف كرده بود، گفت: براي تعويض لولهكشي آب خانهام، زمين را كنده بودم كه با اين استخوانها روبهرو شدم كه داخل باغچه خانهام دفن شده بود. سپس استخوانها براي آزمايش به پزشكي قانوني فرستاده و مشخص شد اين استخوانها متعلق به مرد ميانسالي است كه حدوداً پنج سال قبل به قتل رسيده است. پس از اين، پرونده وارد مرحله تازهاي شد و تيمي از كارآگاهان براي بررسي موضوع وارد عمل شدند.
تحقيقات پليسي نشان داد قبل از اين مرد جوان معتاد و خلافكاري به نام اسد در اين خانه زندگي ميكرده است. همچنين مشخص شد اسد سابقه كيفري دارد و چندين بار به اتهام سرقت و زورگيري به زندان رفته است. در ادامه مأموران اسد را شناسايي و بازداشت كردند. متهم در بازجوييهاي فني اعتراف كرد در آن زمان يك راننده تاكسي را به قتل رسانده و جسدش را داخل باغچه دفن كرده است.
وي گفت: آن زمان من بيكار و معتاد بودم. هر روز براي سرقت از خانه بيرون ميرفتم و بعد از چند مورد سرقت به خانه بر ميگشتم. روز سوم ارديبهشتماه سال 84 بود كه به ايستگاه تاكسي شهريار به اكبرآباد رفتم و يك تاكسي كه راننده آن مرد 56 سالهاي به نام رحمان بود، به صورت دربست كرايه كردم. وقتي به در خانهمان رسيديم، او را به داخل خانهام دعوت كردم، تا كرايهاش را پرداخت كنم و مقتول هم به خانهام آمد. داخل خانه با چاقو او را تهديد كردم هر چه پول و اموال قيمتي دارد به من بدهد. مرد ميانسال گفت كه پولي ندارد. پس از اين او را روي زمين خواباندم و با كمربند خودش خفهاش كردم. داخل جيبش 15 هزار تومان پول بيشتر نداشت كه آن را هم برداشتم. سپس داخل باغچه گودالي كندم و جسد را دفن و بعد هم خودرواش را در حوالي شهر رها كردم. متهم در دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد و سحرگاه ديروز پس از سير مراحل قانوني حكمش در زندان رجاييشهر قصاص شد.
قاتل شيطانصفت قصاص شد
چهارمين محكوم به قصاص پس از آشنايي با زن جواني، شوهر وي را به قتل رسانده و جسد او را در جاده هراز رها كرده بود.
روز 11 آبانماه سال 88 مأموران پليس جسد مردي را در جاده هراز حوالي امامزاده هاشم كشف كردند. بررسيها نشان داد جسد متعلق به مرد 36 سالهاي به نام شهرام است كه در يك بنگاه املاكي كار ميكرده است. مأموران در تحقيقات ميداني دريافتند كه وي متأهل است، اما هيچ شكايتي از سوي خانوادهاش در مورد ناپديد شدنش نشده است. بنابراين مأموران پليس از همسر وي تحقيق كردند. اين زن در ادعايي گفت: همسرم با زن ديگري ارتباط داشت.
عصر روز حادثه خانواده اين زن به خانهمان هجوم آوردند و شوهرم را پس از كتككاري به زور بردند و مرا تهديد كردند كه موضوع را با كسي در ميان نگذارم. تحقيقات مأموران نشان داد زن مقتول از مدتي قبل با پسر جواني به نام داوود ارتباط مخفيانه دارد و ادعاي وي واقعيت ندارد. بدين ترتيب وي را مورد بازجويي فني قرار دادند. متهم اين بار لب به اعتراف گشود و گفت: من مدتي بود با داوود دوست بودم. روز حادثه داوود در خانه ما بود كه شوهرم به خانه آمد. داوود بلافاصله در كمددیواري پنهان شد و از من خواست تا از خانه بيرون بروم. وقتي شوهرم وارد شد به بهانه خريد بيرون رفتم كه ساعتي بعد داوود تماس گرفتم و گفت كار تمام شد. وقتي به خانه رفتم، ديدم شوهرم به قتل رسيده است. پس از اين مأموران داوود را بازداشت كردند. وي در بازجوييها حرفهاي زن مقتول را تأييد كرد و گفت: روز حادثه من داخل كمد پنهان شدم و همسر وي بيرون رفت. دقايقي بعد از داخل كمد بيرون آمدم و با چاقويي كه از داخل آشپرخانه برداشتم، وي را به قتل رساندم و بعد هم با كمك يكي از دوستانم جسد را به جاده هراز منتقل كردم. متهم در دادگاه كيفري به قصاص محكوم و سحرگاه ديروز حكم وي اجرا شد.
قاتل ميوه فروش دورهگرد قصاص شد
محكوم به قصاص ديگر كه سحرگاه ديروز در زندان رجاييشهر قصاص شد مرد 46 سالهاي بود كه مرد 23 سالهاي را به خاطر ارتباط با همسرش به قتل رسانده بود. متهم مقتول را كه ميوه فروش دورهگردي بود، روز 23 آذرماه سال 90 به بهانهاي به خانهاش كشاند و پس از قتل، جسدش را با همدستي پسر عموي همسرش به بيابانهاي جنوب تهران منتقل كرد. متهم در بازجوييها گفت: مدتي قبل همسرم به من گفت كه اين ميوه فروش دورهگرد به او تجاوز كرده است كه اين نقشه را طراحي و اجرا كردم. همسر وي هم پس از دستگيري گفت كه با مقتول با رضايت ارتباط داشته، اما از ترس گفته كه اين ارتباط به زور بوده است.
قصاص عامل قتل نزاع دستهجمعي
ششمين محكوم مرد 35 سالهاي بود كه سوم تيرماه سال 89 در يك نزاع دستهجمعي در حوالي ورامين مرد جواني را به قتل رسانده بود. وي در بازجوييها گفت: ما با بستگانم در حال درگيري بوديم كه داماد آنها براي ميانجيگري وارد دعوا شد. من خيلي عصباني شدم و به او گفتم كه چرا در اين درگيري دخالت ميكند كه با هم درگير شديم و او را به قتل رساندم. متهم سحرگاه ديروز قصاص شد.
مردي كه در زندان دوستش را به قتل رساند، مهلت گرفت
بابك 49 ساله 5 تيرماه سال 85 در زندان مرد 31 سالهاي را به خاطر اختلاف حساب به قتل رساند. وي در بازجوييها گفت: مقتول روز قبل از حادثه با چاقوي دستسازي به سراغم آمد و گفت از من طلبكار است و پولش را بدهم. من چاقوی او را گرفتم و دعوا خاتمه يافت، اما او روز بعد دوباره به سراغم آمد كه با همان چاقوي خودش او را كشتم. متهم سحرگاه ديروز پاي چوبه دار از اولياي دم مهلت گرفت.
قاتل افغاني هم مهلت گرفت
مرد افغاني كه 22 آذر ماه سال 75 يكي از دوستانش را در ساختمان محل كارش به قتل رسانده بود، پاي چوبه دار مهلت گرفت. وي در بازجوييها ادعا كرده بود مقتول به او نظر بد داشته است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]