واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عامل جنایت میاندو رود قصاص شد
مرد جنایتکار که با همدستی یکی از دوستانش زن بیگناهی را به طرز دلخراشی در میاندورود مازندران به قتل رسانده، بود، سحرگاه دیروز در ملأعام اعدام شد.
به گزارش خبرنگار ما، مرد اعدامي كه صبح ديروز در سهراه اسلامآباد شهر سورك شهرستان مياندورود مازندران در ملأعام به دار مجازات آويخته شد، عباس نام داشت. اين متهم همراه همدستش ارديبهشت ماه امسال در پوشش مسافركش زن جواني را از سه راه اسلامآباد به مقصد ساري سوار خودروي پرايد مشكياش كرد و پس از ربودن وي، با طلاها و اموالش را سرقت کرد و او را به طرز فجيعي به قتل رساند. متهم پس از سير مراحل قانوني حكم، از سوي هيئت قضايي شعبه اول دادگاه كيفري استان مازندران به اعدام در ملأعام محكوم شد.
چهارشنبه 9 ارديبهشت ماه امسال بود كه زني از اهالي روستايي در شهرستان مياندورود مازندران وحشتزده به اداره پليس رفت و از ناپديد شدن ناگهاني دختر جوانش شكايت كرد.
وي گفت: دخترم خديجه در شهرستان ساري نوبت دندانپزشكي داشت و به همين دليل چند ساعت قبل دختر 15 ماههاش را به خانواده شوهرش سپرد و از سهراه اسلامآباد سوار خودرويي به مقصد ساري شد. ساعتي پس از اينكه از خانه رفت با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما تلفنش خاموش بود. نگرانش شدم و با مطب دندانپزشكي تماس گرفتم كه منشي مطب اعلام كرد دخترم به مطب نرفته است. پس از اين با شوهرم براي پيدا كردنش به جستوجو پرداختيم به هر جايي كه فكر ميكرديم سر زديم، اما خبري از او نيافتيم. وي در پايان گفت: فرزند دخترم در خانه بيتابي ميكند و درخواست دارم هر چه زودتر او را پيدا كنيد و ما را از نگراني نجات دهيد. پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قضايي در اختيار تيمي از مأموران پليس آگاهي شهرستان قرار گرفت.
مأموران تحقيقات گستردهاي را براي يافتن زن گمشده آغاز كردند. بررسي تخصصي مأموران نشان داد خديجه روز حادثه براي رفتن سوار خودروي پرايد مشكيرنگ مسافركشنمايي شده است كه علاوه بر راننده مرد ديگري هم به عنوان مسافر سوار خودرو بوده است. بعد از آن، مأموران پليس راننده پرايد مشكي و سرنشين آن را به نام عباس و مازيار شناسايي و به عنوان مظنونان اين حادثه بازداشت كردند. دو متهم كه با هم دوست بودند، ابتدا در بازجوييها ادعا كردند كه از سرنوشت زن گمشده اطلاعي ندارند، اما وقتي با مدارك و دلايل روبهرو شدند به قتل زن جوان و سرقت طلاهايش اعتراف كردند.
عباس در بازجوييها گفت: روز حادثه به همراه دوستم مازيار با خودروي من براي سرقت راهي خيابان شديم تا اينكه در مسير ساري در نزديكي روستاي دارابكلا متوجه زن جواني شديم كه كنار جاده منتظر خودرو بود. همان لحظه به فكرمان رسيد كه اين طعمه خوبي براي سرقت اموالش است. بنابراين خودرو را نگه داشتيم و وقتي او مقصد ساري را گفت، سوارش كرديم.
پس از طي مسافت كوتاهي وارد جاده كمربندي شدم و در محل خلوتي به بهانه اينكه خودرو خراب شده است، توقف كردم. لحظاتي بعد كارد آشپزخانه را كه هميشه همراه داشتم، از زيرصندلي بيرون آوردم و به پهلويش گذاشتم و تهديدش كردم اموالش را به ما بدهد. زن جوان خيلي ترسيده بود، به طوري كه توان حرف زدن نداشت و به همين دليل هم مقاومتي در برابر ما نكرد. او فقط به ما گفت كه او را نكشيم و اینکه فرزند كوچك دارد. پس از اين ما با چسب دهان و دست و پاي او را بستيم و به طرف جنگل حركت كرديم تا اينكه در نزديكي روستاي خودمان در محل خلوتي خودرو را نگه داشتيم. وقتي او را از داخل خودرو بيرون آورديم، متوجه شديم زن جوان حركتي نميكند، انگار خفه شده بود. بعد از آن بود كه طلاهايش را از دستش بيرون آورديم و پولهايش را برداشتيم و جسد را در همانجا رها كرديم، اما از ترس اينكه زنده باشد و ما را لو بدهد، چند ضربه چاقو به بدنش زدم و بعد هم با خودرو از محل گريختيم. پس از اين در ميانه راه يادم آمد كه جسمي را در دهان زن جوان گذاشته بودم و از آنجايي كه احتمال داديم از طريق اثر انگشت شناسايي شويم، دوباره به طرف جسد برگشتيم، اما اين بار مازيار به سراغ او رفت و موقع برداشتن جسم متوجه شد زن جوان چشمانش باز است و مرا صدا زد كه به طرفش رفتم و اين بار با تبر چند ضربه به او زدم و دوباره از محل فرار كرديم. متهم در ادامه گفت: ما طلاها را به مالخري فروختيم.
مازيار هم در بازجوييها با تأييد حرفهاي همدستش گفت: من از نقشه قتل خبر نداشتم و آن روز قرار بود با هم ضبط خودرو سرقت كنيم كه اين زن را به عنوان مسافر سوار كرديم و اين اتفاق براي او رخ داد. مأموران در ادامه، متهم رديف سوم را كه طلاهاي مسروقه را خريداري كرده بود، شناسايي و دستگير كردند. مالخر در بازجوييها به جرم خود اقرار كرد.
پس از اعتراف متهمان، مأموران براي كشف جسد به محل حادثه رفتند اما مقداري استخوانهاي جسد را به همراه كفش و... كشف كردند كه احتمال ميرفت جسد طعمه جانوران شده باشد. بقاياي جسد زن جوان از سوي پزشكي قانوني تأييد شد و مشخص شد اين بقايا متعلق به خديجه است.
سه متهم پس از تحقيقات تكميلي و صدور كيفرخواست در شعبه اول دادگاه كيفري 2 استان مازندران محاكمه شدند. هيئت قضايي متهم رديف اول را به اتهام مباشرت در قتل و آدمربايي به قصاص در ملأعام محكوم كرد. همچنين متهم رديف دوم معاونت در قتل عمدي به تحمل 25 سال حبس تعزيري و به جرم مشاركت در آدمربايي و سرقت به عنف و آزار به ترتيب به تحمل 15 سال و 10 سال حبس و 74 ضربه شلاق محكوم شد.
سرانجام حكم متهم رديف اول پس از سير مراحل قانوني و گرفتن استيذان حكمش از رئيس قوه قضائيه، صبح ديروز با حضور مسئولان قضايي و انتظامي و جمع زيادي از شهروندان در «سه راه اسلامآباد» شهر«سورك» شهرستان «مياندورود»، در ملأعام اجرا شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]