واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۰

از هنرمندان ارامنه جانباز است که کارهای هنریاش را در کارگاه صنایع دستی در زیرزمین خانهاش انجام میدهد و خارجی ها طرفدار محصولاتش هستند. به گزارش خبرنگار صنایع دستی ایسنا، «وارطان کشیشیان» هنرهای متفاوتی از جلد قرآن گرفته تا نقش برجسته اشعار حافظ، سعدی و فردوسی را روی مس انجام میدهد و قابلیت تولید انبوه هم دارد. او ریختهگری فوق دقیق هم انجام میدهد. این هنرمند در بازدیدی که «رجبعلی خسروآبادی»، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان تهران و «شهرام مریخی»، معاون صنایع دستی استان تهران به همراه خبرنگاران به مناسبت آغاز سال نو میلادی از هنرمندان صنایع دستی ارامنه داشتند، بیان میکند: 30 سال پیش اصول اولیه هنر را از عمویم یاد گرفتم و مس را که معروف به قلم اصفهان است، آموزش دیدم و سپس به ارمنستان رفتم و با استاد قازاریان آشنا شدم. موزه «ادوارد قازاریان» در ارمنستان بسیار معروف است. نتوانستم زیاد شاگردی او را کنم، اما اطلاعات جزئی از تکنیکهای به خصوص را یاد گرفتم تا بتوانم روی کارهایم پیاده کنم و بعد از آن هم با آزمون و خطا به این مرحله رسیدم.

دیداری با هنرمند ارمنی
فروش در ایران ناجور است «کشیشیان» مجسمههای تمام فلز، سبُک و توخالی را به وسیله تکنولوژی ایتالیاییها میسازد. سرباز هخامنشی را در اندازه 31 سانت و به شکل سهبُعدی ساخته و به جای اینکه داخل کشور از محصولاتش استقبال کنند، بیشتر کارهایش را برای خارج از کشور که طرفدار بیشتری دارد میفرستد و خودش هم میگوید: فروش در ایران ناجور است. او ریتون هخامنشی را از روی عکس اصل آن که در موزه «متروپلیتن» آمریکا نگهداری میشود، ساخته است. این هنرمند میگوید: دوستم سفری به پاریس داشت. من از او خواستم که عکسی از وزنهی ترازو هخامنشی که در موزه لوور پاریس نگهداری میشود بگیرد و برایم بیاورد تا مجسمه آن را بسازم، اما او یکی از مجسمههایی را که از روی اصل آن ساخته و در فروشگاه موزه میفروختند برایم آورد. کشیشیان، صلیبی را که از جنس سرب ساخته نشان میدهد و میگوید: از این صلیب در ایتالیا و لبنان استقبال خوبی شد و فروش بسیار خوبی داشت. زمانی که از این هنرمند میپرسم دغدغههای کاریاش در این حوزه چیست؟ میگوید، دغدغهای ندارد و معتقد است اگر کاری بدون مشکل باشد، از آن لذت نمیبرد، اما کم کم درد دلش باز میشود. او معرفی هنرمندان صنایعدستی به صندوق کارآفرینی امید برای دریافت وام با سود 4 درصد را نقطهی مثبت معاونت صنایع دستی میداند و اظهار میکند: پیش از این وقتی میرفتیم بانک تا وام صنایع دستی بگیرم، شناسنامه و سند ازدواج پدر و مادرمان را هم میخواستند و برای هنرمندان تنها دغدغه میتراشیدند، به طوری که از 20 هنرمند، 15 نفر قهر میکردند و از گرفتن آن پشیمان میشدند.

دیداری با هنرمند ارمنی
مشکل اینجاست... این هنرمند اضافه میکند: مشکل اینجاست که از هنرمند نمیپرسند به چه مقدار وام نیاز دارد و بعد از آنکه همان مبلغ وام را میدهند، نمی پرسند که برای چه کاری هزینه کرده است! و این بدترین قسمت موضوع است. کشیشیان میافزاید: 30 میلیون برای یک تولیدکننده صنایعدستی رقمی نیست، زیرا هنرمند باید مثل کشاورز یک سال منتظر بماند و امتیازاتی را به خریدار بدهد تا محصولش را بفروشد. یکی از قسمتهای بد در گرفتن وام این است که از کل مبلغی که بانک به عنوان وام پرداخت کرد، یک میلیون کم کرد، 500 هزار تومان را هم کارشناس دریافت کرد و 500 هزار تومان دیگر را هم صرف هزینههای جانبی و ثبت اسناد کردم و عملا 28 میلیون تومان گرفتم. گرچه الان هم چندان بدون دردسر وام نمیدهند، اما باز هم نسبت به گذشته بهتر شده است. نمیدانستند سهبُعدی یعنی چه؟! او بیان میکند: یکی از هنرمندان اصفهانی به من میگفت، «ارمنی، زیره را به کرمانیها میاندازی؟» چند بار کارهایم را برای فروش به فروشگاههای صنایع دستی خیابان ویلا بردم و توضیح دادم برای آنکه هر شخصی قدرت خرید آن را داشته باشد میتوانم با قیمت مناسب و مواد متفاوت به شکل سهبُعدی آن را بسازم، اما صاحبان فروشگاهها از من میپرسیدند، سهبعدی یعنی چه؟! این هنرمند ادامه میدهد: آنها فقط میخواهند هر هنری را از هنرمند 1000 تومان بخرند و به جایش یک چک چند ماهه بدهند و همان محصول را 100 هزار تومان بفروشند و اگر هم فروش نرفت بگویند این کارها فروش ندارد. یک تولیدکننده هیچ وقت نمیتواند به طور مستقیم با فروشنده کار کند و باید واسطه پیدا کند که بزرگترین نقش را دارد. هیچجا از من حمایت نکرد

دیداری با هنرمند ارمنی
«کشیشیان» با بیان اینکه هنرمندان فروشنده خوبی نیستند، بلکه سازندههای خوبی هستند، میافزاید: برای مثال من پارچه را آبکاری میکنم و این کار در خارج از کشور به "پارچه ضد شنود" معروف است. من معتقدم هر مملکتی برای خودش اطلاعاتی دارد و من هم اگر کاری انجام میدهم، برای وطنم است اما هیچ جایی نبوده که از من حمایت کند. او درباره کارهای پرفروشش میگوید: داخل ایران «من یکاد» و خارج از کشور هم مجسمه های هخامنشی طرفدار زیادی دارند. متاسفانه در کشور ما هنوز هم بسیاری هستند که تخت جمشید را ندیدهاند، اما ایرانیهایی که به خارج از ایران مهاجرت کردهاند با خرید این صنایعدستی میخواهند به فرزندانشان تمدن ایران را معرفی کنند. این هنرمند که طراحی جواهرات هم انجام میدهد، بیان میکند: چون اروپاییها بلوند هستند، بیشتر از طلای سفید استقبال میکنند و به همین دلیل عاشق نقره و زیورآلات از جنس مس هستند. کمک هنرمندان به صنایع دستی این هنرمند ارمنی با بیان اینکه صنایعدستی نمیتواند بازرگانی کند و باید راهنمایی کند، میگوید: صنایع دستی نباید بگوید یک محصول را برای من تولید کن، اگر بتوانم میفروشم و اگر هم نتوانستم بودجه صنایع دستی پریده است. صنایع دستی میتواند در کشورهای خارجی نمایشگاه برگزار کند، نه مثل دوره قبل که هنرمندان را بردند، نمایشگاه خارجی و پول بلیت هواپیما را که 270 هزار تومان بود 500 هزار تومان حساب کردند و زمانی هم که این موضوع را مطرح کردیم گفتند فکر کنید کمک کردهاید! گرچه مهم نیست و من معتقدم «ثروتمند زندگی کن اما ثروتمند نمیر». او اظهار میکند: انجمنی در بنیاد شهید است که من هم عضو آن هستم. این انجمن در کشورهای مختلف از ونزوئلا گرفته تا ایتالیا و استرالیا با کارهایی در سطح وحشتناک پایین نمایشگاه صنایع دستی برگزار میکنند، مگر میشود هر کسی برای صنایع دستی یک مملکت نمایشگاه بگذارد؟ هنرمند هم باید مثل فوتبالیست مدیربرنامه داشته باشد

دیداری با هنرمند ارمنی
«شهرام مریخی»، معاون صنایع دستی استان تهران هم معتقد است هنرمند هم باید مثل یک فوتبالیست مدیر برنامه داشته باشد و میگوید: من در جلسه پیشکسوتانی که سال گذشته برگزار شد، اعلام کردم که از این به بعد کارگاهها باید لوگو داشته باشند و من بدون لوگو پروانههای هنرمندان را تمدید نمیکنم. به مرور زمان همین لوگو تبدیل به برند میشود. او ادامه میدهد: برای ارزیابی هم استانداردهای کارگاهی را ابلاغ کردهایم تا هنرمندان حداقلِ آن را رعایت کنند. ما به فکر این هستیم که این کار را برای درجهبندی کارتها هم انجام دهیم که البته کار دشواری است، اما باید هنرمندی که تازه کارتش را دریافت میکند با هنرمندی که سالها پیش کارت صنعتگری دریافت کرده تفاوت داشته باشد. البته نوعی کارت هنرمندی هم در راه است. وارطان کشیشیان به دلیل نداشتن فضای لازم نمیتواند آموزش بدهد و میگوید: قرار بود زمانی به هنرمندان صنایع دستی در منطقه صنعتی شمسآباد قطعات زمین اختصاص بدهند که این موضوع بعدها منتفی شد. رابطه صنایع دستی با اثر انگشت مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران درباره شهرک صنعتی اظهار میکند: اعتقاد من این است اگر بخشی از شهرکهای صنایع را به صنایع دستی اختصاص دهیم، بهتر است؛ چرا که در کنار دیگران بودن مطلوبیت بهتری نسبت به مجزا بودن دارد. من با مدیرکل شهرکهای صنعتی تهران آقای سلیمانی نشستی درباره این موضوع داشتم تا شهرکهایی که هنوز برخی از جاهای آن فعال نشده را تبدیل به بخش صنایعدستی کنیم. مدیرکل مربوطه گفت برآوردی از کسانی که تمایل دارند در این شهرک ها مستقر شوند در رشتههای متفاوت داشته باشیم تا ببینیم کدام هنرمند برای انجام کارش به چه مقدار فضا نیاز دارد. رجبعلی خسرو آبادی میگوید: درحال حاضر همه دنیا به دنبال صنایعدستی هستند. زمانی ذهنیت مردم این بود که کالاهایی مشابه هم بخرند. زمانی افتخار کارخانه بنز این بود که همهی بنزهای 320 که میسازد شبیه هم است و هیچکدام به اندازه یک مو تفاوت ندارند. صنایع دستی به دلیل منحصر به فرد بودنش خریدار دارد. صنایع دستی مثل اثر انگشت میماند و با هم فرق میکنند، همان طور که هیچکدام از اثر انگشتها شبیه هم نیستند. گزارش از خبرنگار ایسنا، کبریا حسینزاده انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]