تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):تقوای خدا پیشه کنید و دینتان را با ورع و تقوا حفظ کنید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804599189




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت پرویز اسماعیلی از سیره مدیریتی شهید علی عاصمی


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۵



بچه‌های تخریب یک تلویزیون ۱۲ اینچ سیاه و سفید را برای خانواده علی‌آقا بردند تا حوصله‌شان سر نرود. علی، بر افروخته تلویزیون را برگرداند و با عتاب به بانیان این کار گفت "رزمنده‌ها واجب‌ترند یا خانواده من؟!" روایت اول: به گزارش سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،پرویز اسماعیلی در یادداشتی در صفحه اجتماعی خود گریزی به زندگی‌ و سیره مدیریتی علی عاصمی در دوران دفاع مقدس زده است. دوره‌های آموزشی از قبیل آمادگی‌های رزمی،انفجار، نقشه‌خوانی و نجوم، یا حتی مقررات بین‌المللی مربوط به اسرای جنگی در میان کوه‌های اطراف کرمانشاه و مکانی به نام "تنگه کنشت" انجام می‌شد. اگر به هر دلیلی مثل تلفن زدن یا استحمام به شهر می‌آمدیم،مجتمع فرهنگیان کرمانشاه (باختران آن روزها) محل استقرار موقت بچه‌های تخریب بود. برای خانواده علی عاصمی، آپارتمانی در نظر گرفته بودند. گفت زیاد است. به آپارتمانی رفت که اتاق‌هایش انبار و ... بود. فقط یک اتاق را گرفت. کف اتاق هم به جای فرش، پتوهای مشکی رنگ سربازی بود. با کمی لوازم اولیه خورد و خوراک. بچه‌های تخریب یک تلویزیون ۱۲ اینچ سیاه و سفید را برای خانواده علی‌آقا بردند تا حوصله‌شان سر نرود. علی، بر افروخته تلویزیون را برگرداند و با عتاب به بانیان این کار گفت "رزمنده‌ها واجب‌ترند یا خانواده من؟!" غروبی بود. همه خسته بودند. اما خستگی علی و بچه‌ها، معمولا با حضور رسول برطرف می‌شد. علی، رسول را آورد، روی موتور نگاه داشت و نگاه کرد ... نتیجه شد همین تصویر. آخرین نگاه‌های علی؛ هم به رسول عاصمی عزیز، هم به ما. روایت دوم: علی عاصمی برای آمادگی عملیات کربلای ۵ همه بچه‌ها را به جنوب فرستاده بود. جز خودش و سه نفر دیگر که در کرمانشاه نگاه داشت تا ماموریتی را تمام کنند. عراق در بمباران شهرها، از بمب جدیدی استفاده می‌کرد که ناتو به صدام داده بود. بمبی حدودا ۸۰۰ کیلویی با مکانیزم انفجاری متفاوت و قدرت تخریب بالا. این بمب‌ها به منازل مردم می‌خوردند و گاها عمل نمی‌کردند اما ... هفته پیش اکبر وعظ برای خنثی کردن یکی از همین‌ها رفته بود که شهید شد. علی، برای مراسم اکبر به تهران آمد، اما بقایای ماسوره همان بمب را همراه آورد و تا پاسی از شب، منزل ما مشغول بررسی آن بود. به نتیجه رسید و گفت: 《سیستم انفجاری بمب، سه وضعیتی است. در اولین حالت با برخورد با زمین منفجر می‌گردد؛ در غیر این صورت پس از مدتی توقف در محل (با عمل یک تایمر مینیاتوری) منفجر خواهد شد و جمعیت بیشتری را خواهد کشت و در غیر اینصورت؛ هرگونه تکانی به بمب باعث می‌گردد که ساچمه کوچک داخل بالشتک کائوچویی حرکت کرده و به فلز کوچک هادی جریان بخورد و با اتصال جریان الکتریکی، بمب عمل نماید.》 علی افزود:«اکبر با شهادت خود راه جدیدی را در خنثی‌سازی این بمبها باز کرد، اما نباید شهید دیگری روی این بمب‌ها بدهیم و ....». درست در همین ساعات، بعد از ظهر شنبه ۱۳ دی ۱۳۶۵ علی عاصمی به همراه محسن گردن صراحی، داود پاکنژاد و احسان کشاورز در حال خنثی کردن یکی از همین بمب‌ها دسته جمعی پرواز کردند. تقریبا چیزی از پیکر پاکشان هم در این دنیا نماند. اگر عمری باشد در باره هر یک خواهم نوشت. انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن