واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: لايه ازن و ثبتنام در مجلس و معدل غسالها!
نویسنده : اولاد آدم
اولاد آدم مانده است كه اگر بچههاي ما درس نميخوانند، پس چه ميكنند؟ نكند در چرخههاي پنهان اقتصادي مشغول كار و بارند و وقت نميكنند كه درس بخوانند يا با خود ميگويند درس بخوانيم كه چه؟ آنها كه مدرك را به ما ميدهند! مهم مدرك است و نه نمره! يعني از زماني كه رئيس مركز سنجش وزارت آموزش و پرورش ميانگين نمره دانشآموزان در پايه سوم متوسطه را در سالهاي اخير بين ۱۱ تا ۱۲ اعلام كرده، همينطور اولاد آدم انگشت به دهان مانده است؟ آن هم اولاد آدمي كه كارش حل قضاياي لاينحل اقتصادي و به تبع آن اجتماعي و به تبع آن سياسي و فرهنگي، علمي و ورزشي است! اما پيش خودمان بماند در حل اين موضوع ماندهام. دروغ چرا؟ انگار لايه ازن پاره شده كه هيچكاري نميشود كرد. انگار همينطور داريم گاز گلخانهاي از خود متصاعد ميكنيم و حس بوياييمان رفته است خانه خاله! آن هم ما! ما كه حتي فكر فروش نفت به مغولستان را كه به دريا راه ندارد، عملي كرديم(يعني نفتمان را ميدهيم چينيها تا چينيها بدهند مغولستان) چگونه ماندهايم كه بچههايمان چرا درس نميخوانند؟ با اين وضع تحصيلي ميخواهند در آينده چهكار كنند؟ با اين ضريب هوشي، هر كسي هر بلايي بخواهد سر آنان ميآورد. كارشان ميشود حكايت مردهشورها!
نگوييد كه آن حكايت ديگر چيست و چرا گير دادهام به آموزش و پرورش و دارم ربطش ميدهم به قبرستان و لايه ازن و مغولستان! مگر سر غسالها چه آمده كه اگر درس نخوانيم سر ما ميآورند؟ مگر سرمان كم آوردهاند كه باز هم يك چيزهايي مانده است كه بياورند؟ عارضم به حضورتان كه اين چيزها تقصير اولاد آدم نيست كه جانم! اينها به قول دخترخاله، جبر زمانه است! حالا كار در غسالخانه نشد، بالاخره راه وكالت را كه نبستهاند. ميرويم ثبت نام ميكنيم و بعدش به معدل كاري ندارند. مهم اين است كه برويم داخل يك ليست! اصلاً قرارداد سفيدامضا با يك جناح ميبنديم كه فكر نكنند به چيز ديگري جز منافع جناح فكر ميكنيم! اصلاً ميگوييم كه برايمان فرقي ندارد كه كدام جناح از ما حمايت كند. ما از مردهشورها كه كمتر نيستيم، هر مردهاي را ميشويند...
ميدانم كه دارم حوصلهتان را سر ميبرم و جان به لب شدهايد كه اين شغل شريف را كه از جمله مشاغل سخت و زيانآور نيز هست، چرا امروز رها نميكنم و چرا اگر اينقدر وضعيتشان اولاد آدم را متأثر كرده است، كسي برايشان كاري نميكند؟ (البته گوش شيطان كر دارند يك كارهايي ميكنند. يك تحركاتي در منطقه سوقالجيشي غسالخانه دارد مشاهده ميشود!»
يعني از وقتي شنيدم كه رئيس فراكسيون كارگري شوراي شهر تهران گفته تعداد زيادي از كارگران بهشت زهرا را از طريق پيمانكاران نيروي انساني جذب كردهاند و اين پيمانكاران با انعقاد قراردادهاي كوتاهمدت، غيرمتعارف و ارائه ليستهاي بيمه غيرواقعي راجعبه اين كارگران موجب شدهاند كه حقوق قانوني كارگران رعايت نشود، به خودم نهيب زدهام كه چرا اينطور شده است؟ و مو به تنم سيخ شده است كه آيا اين موضوع ميتواند به كاهش معدل و نمره ربطي داشته باشد يا نه! (نگوييد كه منظورم را نفهميدهايد! به من چه ربطي دارد كه بدانم اعضاي بلند مرتبه شوراي شهر يا شهرداري يا بهشت زهرا معدلشان چند بوده است كه هنوز نميدانند و نميتوانند به حقوق معطل مانده كارگران سازمانهاي مربوطه به خود بپردازند؟ من دارم در مورد دانشآموزان تهراني حرف ميزنم كه حتي اگر بخواهند با اين نمرات مردهشور هم شوند، باز هم سرشان كلاه ميگذارند! به عنوان مثال زمان انعقاد قرار داد از كارگران غسالخانه مبالغ كلاني سفته يا امضا ميگيرند كه آنان زمان اخراج حق هيچگونه اعتراضي نداشته باشند. همچنين داخل برگه قرارداد كارگران متني نيست و در حقيقت صفحهاي سفيد به آنان داده ميشود و چند نسخه از كارگر امضا ميگيرند و يك نسخه هم به او باز نميگردانند.)
ميدانم كه داريد به اولاد آدم خرده ميگيريد كه او مو ميبيند و شما پيچش مو! ميگوييد در اين قحطي بازار كار، آنها بروند خدا را شكر كنند كه باز هم يك قرارداد سفيد امضا دارند و يك حقوق بخور و نمير! ما كه فعلاً درس ميخوانيم. يك وقت ديدي درس خواندن را هم آوردند در آمار ايجاد مشاغل. ديپلم با معدل 12 كه گرفتيم ميرويم ليسانس با معدل 12 ميگيريم بعدش فوق، دكترا و... تا آخر عمر هم كه خدا بزرگ است اين دوره نشد برويم داخل مجلس، آن دوره ميرويم. اين جناح به ما حال نداد، دفعه بعد ميرويم آن جناح!
تتمه: نگوييد كه چرا غسالها اعتراض نكردهاند؟ نگوييد كه چرا جرئت نكردهاند اعتراض كنند؟ نگوييد كه چرا احساس نكردهاند كه بايد اعتراض كنند؟ حتماً معدل آنها بيشتر از 12 بوده است و دركشان از زندگي بيشتر از دانشآموزان تهراني است و به همين دليل سكوت اختيار كردهاند تا چرخ گردون بچرخد و كسي مكدر نشود! مگر مرغ فروشها كه اعتراض كردند چه شد؟ ميگوييد اين ديگر چيست؟ من كه قصههاي هزار و يك شب برايتان تعريف نميكنم... هيچ كدام از ۲۷هزار واحد مرغداري در كشور اجازه واردات نهادههاي دامي را ندارند و واردات آن را يك يا دو نفر انجام ميدهند. حالا آن 27هزارتا بروند و بوق بزنند، اعتراض كنند، نامه بدهند، وكيل و وزير را ببينند... لطفاً نگذاريد كه اين قصه را به ساير مشاغل تسري دهم. لطفاً تيتراژ پايان ستون را پخش كنيد...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]