واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: محیطزیست در برزخ ماندن و رفتن!
طي روزهاي اخير طرح ادغام «سازمان محيطزيست» و «سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري» و تشكيل سازماني نوظهور تحت عنوان «سازمان محيط زيست، منابع طبيعي و آب» بازار داغي دارد و در هر محفل و مجلسي سخن از اين طرح است.
نویسنده : علي خدايي بيجاري
طي روزهاي اخير طرح ادغام «سازمان محيطزيست» و «سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري» و تشكيل سازماني نوظهور تحت عنوان «سازمان محيط زيست، منابع طبيعي و آب» بازار داغي دارد و در هر محفل و مجلسي سخن از اين طرح است. نظرات موافق و مخالف دائر بر حواشي اين طرح ِپرحاشيه، به اين سبب در اين روزها مجال بحث و فحص داغي يافته كه هر نظارهگري ميتواند به وضوح، دستپاچگي اين روزهاي دستگاههاي تصميمگيرنده را در قصه دنبالهدار آلودگي هوا نظاره و رؤيت كند، چراكه بيداد آلودگي هوا در 18 روز گذشته، در وهله اول، دليل معقول و مقبولي است بر ناكارآمدي سياستهاي اجرايي مسئولان متولي امر محيط زيست كه همين امر به تنهايي صلاحيت تصدي آنان بر اين حوزه بحران زده را زير سؤال برده و به چالش ميكشد. با اين حال تصميمگيرندگان به جاي يافتن پاسخ مسئله و ارائه راهكاري مناسب، در پي پاك كردن صورت مسئله هستند!
در اينكه بحرانهاي زيستمحيطي در يك فرآيند جهاني آغاز شدهاند و هر روز ابعاد پيچيدهتري مييابند، هيچ شك و شبههاي نيست. موردي كه متوليان حوزه محيط زيست كشور هر سؤال و انتقادي را با اين پاسخ نخنما شده توجيه ميكنند. با اين همه اگر بحرانهاي حوزه محيط زيست(به طورعام) كشور را با بحرانهاي جهاني قياس كنيم، اين امر اثبات خواهد شد كه تخريب و ويراني داشتههاي طبيعي كشور ما با شيبي تند رو به اضمحلال و نابودي ميل كردهاند! با اين تفاوت كه حوادث مخرب زيستمحيطي ما غالباً انسان محور و در اكثر موارد به صورت تعمدي صورت ميپذيرند و بررسي اين مورد به واسطه اينكه مجال و مقالي عليحده ميطلبد، از حوصله اين نوشتار خارج است اما از ميان انبوهي از سؤالات بيپاسخ و ابهامات عجيب، تنها به طرح اين سؤال بسنده ميشود كه چرا با آغاز دولت يازدهم تخلفاتي مانند شكار، صيد و زندهگيري حيوانات، درگيري و حمله به محيطبانان، آتش زدن پايگاههاي محيطباني و اهتمام به غصب و تمايل به زمينخواري، كوهخواري و درياخواري رشد فزايندهاي داشته است؟
پاسخ مشابه اين سؤال بارها از سوي برخي از كارشناسان اين حوزه، مورد بحث و بررسي قرار گرفته كه در يك جمله اين پاسخ در خصومت افراد با شخص رئيس سازمان محيطزيست خلاصه ميشود.
طرح ادغام مانند به آتش كشيدن قيصريه براي يك دستمال است
يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با «جوان» ضمن آنكه درخواست كرد نامي از وي فاش نشود، گفت كه به آتش كشيدن پاسگاه محيطباني در اصفهان، يكي از مواردي بود كه در خصومت متخلفان با شخص خانم ابتكار خلاصه ميشد. وي حوادث مشابه آتشسوزي پاسگاه اصفهان و حوادثي چون حمله به محيطبانان را نيز با انگيزه خصومت با نامبرده دانست و گفت كه اگر فكر كنيد، درست با سر كار آمدن خانم ابتكار جرقه برخي از حوادث زده شد. جالب اينجاست كه در بررسيها تنها به انگيزه دشمني با ايشان برميخورديم، چراكه يك شكارچي با هدف به دست آوردن گوشت يا پوست يا يكي از اعضاي ارزشمند حيوان شكار شده، ريسك شكار را ميپذيرد اما در بيشتر موارد حيوان شكار شده دستنخورده رها ميشد و اين نشان ميدهد كه چنين شكارهايي با هدف نسقكشي انجام شده است و تمام اين موارد همزمان با قبول مسئوليت خانم ابتكار آغاز شده است.
وي در ادامه ميافزايد كه موردي چون شكار گوزن زرد در پارك پرديسان و بيخ گوش مسئولان سازمان محيطزيست آيا ميتواند به جز خصومت شخصي، انگيزه ديگري داشته باشد؟ در حالي كه گوزن در ميان حصارهاي غيرقابل نفوذ پرديسان قرار داشته و شكارچي ميداند كه به هيچ عنوان نميتواند به شكار دسترسي داشته باشد. بنابراين اين يك شكار نيست بلكه اعتراضي است كه به اين شكل نمود پيدا ميكند و متأسفانه مسئولان ارشد دولت هم هيچ اعتنايي به اين پيام نكرده و نميكنند. در صورتي كه بايد بپذيريم كه شخص خانم ابتكار بسيار علاقهمند به سياست است و بايد در مسير علاقهاش خدمت كند. دليل اين ادعا هم كمكاري و اهمال ايشان در حوزه خدمتش است به گونهاي كه برخلاف انتظارات مردم و مسئولان ارشد دولت محيطزيست به وضع اسفباري گرفتار شده است.
اين نماينده مجلس با اشاره به طرح ادغام دو سازمان ياد شده اظهار اميدواري كرد كه دستگاههاي تصميمگيرنده و شخصيتهاي موظف در اين امر براي يك دستمال سردر قيصريه را به آتش نكشند و با تغيير مسئوليتها و تغيير و تحولهاي ساده به داد محيط زيست و مردم برسند، چراكه اگر اين تغيير و ادغام صورت بگيرد تا سازمان جديد بيايد و با شرح وظايف خود آشنا شود مردم از آلودگي هوا خفه شدهاند و آن وقت بهترين اقدامات آنان حكايت نوشداروي پس از مرگ سهراب خواهد بود.
با اين اوصاف بايد بپذيريم كه محيطزيست امروز در حوزههاي مختلف مانند محيط زيست دريايي، طبيعي، انساني و حيات وحش در وضعيت قرمز قرار دارند اما در اين ميان محيطزيست انساني به مراتب اوضاعي بدتر دارد، چراكه تا ديروز اگر در ساير حوزهها كشتار حيوانات، حريق جنگلها، خشك شدن رودها و درياچهها اتفاق ميافتاد، امروزه اين بحرانها به مرگ شهروندان ميانجامد، به گونهاي كه مهدي چمران، رئيس شوراي شهر تهران شمار كشتهشدگان ناشي از تبعات مرگآور آلودگي هوا را در هر روز 180 نفر اعلام كرد. اين اندازه مرگ و مير سواي كلانشهرهاي ديگر فقط در پايتخت اتفاق ميافتد. با اين همه آيا وقت آن نرسيده كه به گزينههاي ديگري براي تصدي محيطزيست فكر كنيم؟
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]