واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: برجام و مصوبه جدید کنگره: مدیریت دشمنی تهران - ایرنا - خبرگزاری خبرآنلاین در یادداشت روز چهارشنبه نوشت: برجام نقطه عطفی در مدیریت دشمنی بین ایران و آمریکا بود. همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها اعلام کرده اند نباید برجام را به معنی پایان سیاست های خصمانه آمریکا در قبال ایران فرض نمود.
در این یادداشت به قلم علیرضا میریوسفی آمده است: هم ایران و هم آمریکا دلایل مشخص و از دید خود موجهی برای نگرش به دیگری به عنوان یک تهدید دارند و با توجه به سیاست ها و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران در سی و پنج سال گذشته و از جمله به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی, انتظار پایان فوری دشمنی های آمریکا با ایران واقع بینانه نیست، با این حال مقاومت تحسین برانگیز ملت ایران در این مدت و إثبات بی اثر و پرهزینه بودن بخش اعظم از این سیاست های خصمانه، موجب برخی تلاش ها در سطح نهبگان آمریکا برای تجدید نظر در سطح این تخاصمات شده است که برجام تبلور این تلاش است.وقتی رییس جمهور آمریکا به رهبر معظم انقلاب چندین نامه می نویسد و به صراحت اعلام می کند که آمریکا دیگر سیاست تغییر رژیم را در قبال ایران دنبال نمی کند، این نشان دهنده بخشی از همین تلاش هاست. با این حال با توجه به بی اعتمادی عمیق بین دو کشور، به یکدیگر می توان هم در صداقت چنین ادعایی و هم در توانایی دولت فعلی آمریکا برای انجام و تداوم این تغییر تشکیک نمود. در واقع برجام محل آزمایش صداقت و توانایی چنین تغییری است.از دیگر سو، در روابط بین الملل کشورهای متخاصم یا دشمن، برای رفع تهدید دیگر کشورها از سه نوع سیاست شامل مهار، تعامل و تغییر رژیم و یا ترکیبی از آنها استفاده می کنند. شایع ترین روش در این میان، سیاست های مهار هستند. مهار یعنی قرار دادن شیر در قفس و مهار قدرت و خطر آن. سیاست های تحریمی، اتحادهای نظامی و منطقه ای پیرامون کشور متخاصم و نظائر آن نمونه هایی از سیاست های مهار هستند.درمقابل، سیاست های تعاملی به معنی گفت و گو با دولت های متخاصم به منظور یافتن منافع مشترک و مهار خطر آنهاست. تعامل آمریکا با چین در دهه هفتاد نمونه این گونه سیاست هاست. سیاست های تغییر رژیم به دو دسته مداخلات نظامی و اقدامات سیاسی تقسیم می شوند. انقلاب های رنگین، حمایت از کودتاهای نظامی یا گروه های مخالف حکومت های متخاصم از نمونه های اقدامات سیاسی برای تغییر رژیم هستند که در برخی موارد مقدمه مداخله نظامی نیز تلقی می شوند. تصمیم گیری برای اتخاذ هریک از این روش ها بر اساس برداشت هر طرف از درجه تهدید و فوریت آن بر علیه منافع و امنیت ملی اش در سه سطح مواضع، رفتار و ماهیت دولت متخاصم ناشی می شود.هریک از این سه دسته سیاست، در ایران و آمریکا طرفداران و لابی های خود را دارند. بسیاری از گروههای تندرو داخل آمریکا به شدت طرفدار سیاست های تغییر رژیم و جنگ طلبانه در قبال ایران بوده و به همین خاطر به شدت با برجام مخالف هستند. کشمکش شدید این دو دسته در کنگره آمریکا برای تایید برجام که مقام معظم رهبری این اختلاف نظر را واقعی دانستند، نمونه ای از این اختلاف دیدگاه ها و منافع است.مصوبه توقف برخی معافیت های روادیدی برای اتباع 38 کشور در کنگره آمریکا موسوم به HR 158 در واقع بخشی از این کشمکش بین مخالفان برجام و موافقان آن در کنگره است. هرچند این مصوبه با ماده 29 برجام مبنی بر خودداری ١+٥ از اقداماتی که مانع عادی سازی روابط تجاری با ایران شود، نا سازگاری دارد؛ با این حال نمونه دیگری از کشمکش موافقان و مخالفان برجام محسوب می گردد.بدون این که بخواهیم اقدام اخیر کنگره آمریکایی را توجیه نماییم، در مصوبه اخیر نوعی خرابکاری سیاسی بر علیه برجام به چشم می خورد. این که این قانون اخیر مرتبط با صدور روادید، چه ارتباطی با لایحه بودجه آمریکا دارد موضوع قابل توجهی است. پاسخ در دونکته ساختار خاص نظام سیاسی آمریکا نهفته است. اول این که رؤسای جمهور آمریکا حق شرط در امضای لوایح را ندارند. البته در تاریخ آمریکا بارها روسای جمهور سعی کرده اند حق وتوی خطی یا line item veto را به دست آورند، یعنی قوانین مصوب کنگره را به صورت مشروط امضا کرده و بخش هایی از آن را رد کنند. کلینتون در سال ١٩٩٦ این حق را با مصوبه کنگره دموکرات وقت به دست آورد، ولی دادگاه قانون اساسی آمریکا آن را رد کرد و مستلزم قید در متمم قانون أساسی دانست و برای همیشه راه را بر چنین راهکاری بست. به همین خاطر در آمریکا بخصوص از سال 1996 به بعد، مرسوم است که نمایندگان و لابی ها سعی می کنند موارد دلخواه خود را که با خطر وتوی رییس جمهور مواجه خواهند شد، به عنوان ضمایم بی ارتباط به لوایح مهم مثل قانون بودجه که رییس جمهور مجبور به امضای فوری آن برای جلوگیری از تعطیلی دولت است، بگنجانند و رییس جمهور بدون داشتن اختیار حق وتوی خطی مجبور به امضای فوری آن است.هر چند بهتر می بود چنین مصوبه ای در کنگره آمریکا هرگز مطرح نمی شد یا وجود نمی داشت، با این حال این اتفاق افتاده است. نامه اخیر جان کری به وزیر خارجه کشورمان و قول اعطای ویزای ده ساله و سازوکارهای إجرائی دیگر برای بی اثر کردن این مصوبه، هرچند نیاز به بررسی بیشتر در کمیته نظارت بر اجرای برجام دارد، ولی می بایست آن را در چارچوب کشمکش موافقان و مخالفان برجام در داخل آمریکا و گامی در جهت خرابکاری در روند مدیریت دشمنی میان دو کشور تفسیر کرد و کمیته برجام اجازه داده شود با آرامش بیشتری، تصمیمات درست را برای پیگیری منافع بلند مدت کشور بگیرد.منبع: خبرگزاری خبرآنلایناول**1577
02/10/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]