واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
«آقایان»! تکلیف فوتبال را روشن کنید
فوتبال ایران باز هم در آزمون ارزیابی AFC در کنار رقبای سرسخت آسیایی و لب مرز سقوط به ردههای پایین قرار گرفته است.
خبرگزاری ایسنا: کنفدراسیون فوتبال آسیا طبق روال هر سال خود کیفیت فوتبال کشورهای آسیایی را مورد ارزیابی قرار داده و به هر یک امتیازی داده که ملاک تعیین سهمیه هر کشور در لیگ قهرمانان آسیا خواهد بود.
در این ارزیابی، فوتبال ایران با کسب 78.153 امتیاز در رده سوم آسیا قرار گرفته و کشورهای کره جنوبی و عربستان اول و دوم هستند. این در حالی است که امارات و ژاپن، تیمهای رده چهارم و پنجم این جدول فاصله امتیازی بسیار کمی با ایران دارند و هر لحظه ممکن است که جای ایران را بگیرند و این اتفاق در صورت رخ دادند، نتایج بسیار بد و شاید جبرانناپذیری برای فوتبال ایران خواهد داشت.
آنچه از نظر AFC اهمیت دارد، وجود زیرساختهای مناسب و استاندارد، کیفیت فنی بالا و کسب نتایج خوب در رویدادهای بینالمللی و رعایت اصول حرفهای در باشگاههای کشورهایی است که مورد ارزیابی قرار گرفتهاند.
روزگاری ایران به دلیل داشتن تماشاگران زیاد در مسابقههای بینالمللی امتیازهای فراوانی از این بخش کسب میکرد و این مساله روی ضعفهای ایران در بخشهای فنی و زیرساختها سرپوش میگذاشت. رفته رفته اما تغییر ملاکهای AFC و کم شدن ضریب امتیاز حضور تماشاگران و از طرفی رویگردان شدن هواداران فوتبال در ایران از حضور در استادیومها باعث شده رده ایران به تدریج در جدول ارزیابی AFC پایین بیاید.
اگر بحث زیرساختها و مسائل فنی در میان باشد دور از ذهن نیست که امارات و ژاپن بتوانند خیلی زود معیارهای مد نظر AFC را فراهم کنند و با بالا بردن امتیازهای خود – امارات دو و ژاپن چهار امتیاز – جای ایران را بگیرند.
در آن صورت سهمیههای ایران در لیگ قهرمانان آسیا سال به سال کمتر میشود. کاسته شدن سهمیههای آسیایی فوتبال ایران هم انگیزه تیمهای لیگ برتری را کاهش میدهد و هم باعث میشود ایران از امکان بالا بردن سطح کیفی خود از فرصت نتیجهگیری در لیگ قهرمانان آسیا باز بماند. اما مسئول جلوگیری از رخ دادن این اتفاق کیست؟
1) دولت
ابتدا باید به نقش دولت در بهبود کیفیت فوتبال اشاره کنیم. این که گفته میشود فوتبال باید عاری از سیاسیکاری باشد و دولت نباید در آن نقشآفرینی کند فقط در حیطه فن فوتبال میگنجد؛ یعنی دولت نباید خود متصدی تیمداری و خرج کننده پول در فوتبال باشد اما همین دولت موظف است امکانات "لازم و کافی" را برای بهبود شرایط فوتبالیها فراهم کند.
دولت ایران میتواند مثل آنچه دولتهای ژاپن، کره جنوبی یا ترکیه انجام دادند و باعث رشد و شکوفایی فوتبالشان شدند، ورزشگاهها و زیرساختهای لازم را بسازد و آنها را طبق تعرفههای منطقی و حتی رایگان در اختیار باشگاهها بگذارد.
در این صورت بخش خصوصی نیز میل و رغبت بیشتری به سرمایهگذاری در فوتبال پیدا میکند و به این ترتیب میزان مشارکت بخش خصوصی فراتر رفته، زیرساختهای فوتبال بهتر و بیشتر شده و عملا باشگاهها از نظر سختافزاری به استانداردهای جهانی نزدیکتر میشوند.
2) وزارت ورزش
شاید در نگاه اول "وزارت ورزش" به عنوان بخشی از دولت تلقی شود که وظیفهاش در قبال فوتبال در حد همان است که در بخش نخست گفته شد؛ اما این طور نیست.
وزارت ورزش نماینده و بازوی دولت در مسائل فنی و توسعهای ورزش است و از این رو میتواند نقش عمدهای در تعالی و پیشرفت فوتبال داشته باشد. حمایت وزارت ورزش از فدراسیون فوتبال برای برگزاری دورههای متنوع مربیگری حرفهای و نیز برپایی اردوهای بینالمللی و برگزاری دیدارهای دوستانه – که مستلزم هماهنگی دیپلماتیک در سطوح بالاست – و همچنین حمایت و کمک به فدراسیون فوتبال در جهت جذب اسپانسرهای بزرگ میتواند به رشد کیفی فوتبال کمک کند.
همچنین وزارت ورزش به عنوان عالیترین متولی ورزش کشور میتواند در مبحث "حق پخش تلویزیونی فوتبال" – که از اولویتهای AFC و فیفاست – به فدراسیون فوتبال کمک کند و در دعوای فدراسیون و صداوسیما از قدرت خود استفاده کرده و جانب فدراسیون را بگیرد.
3) فدراسیون فوتبال
متولی تخصصی فوتبال در ایران در حالی خود را جزو بهترین فدراسیونهای آسیایی میداند که هر روز از داخل ساختارش صدای اعتراض، ناهماهنگی و آشفتگی به گوش میرسد.
بیبرنامگی نقطه ضعف بزرگ فدراسیون است. وضعیت به گونهای است که در بزنگاههای حساس تصمیمگیری برای فدراسیون بسیار سخت میشود و این امر باعث میشود نهادهای بالادستی مستقیما در امور فوتبال دخالت کنند. شاهد این مدعا حاشیههای دیدار تراکتورسازی و نفت تهران در آخرین روزهای لیگ چهاردهم است که ناتوانی در کنترل اوضاع باعث شد وزیر ورزش در اقدامی نامتعارف، شخصا وارد موضوع شده و حتی مقصر ماجرا را نیز شخصا معرفی کند.
از سوی دیگر مجمع فدراسیون فوتبال از کسانی تشکیل شده که اکثرا پشتوانه فوتبالی و حتی ورزشی ندارند و این مساله خواه ناخواه در انتخاب هیات رییسه فدراسیون و تصمیمهای آینده آنها تاثیرگذار خواهد بود.
4) سازمان لیگ فوتبال
از روزی که بحث لزوم حرفهای شدن باشگاهها از سوی AFC ابلاغ شد، سازمان لیگ تکاپوی زیادی برای نیل به این هدف داشت اما هنوز هم کاستیهای فراوانی در این زمینه مشاهده میشود. سازمان لیگ باید در بررسی باشگاهها از نظر رعایت اصول حرفهای دقت نظر بیشتر و برای برخورد با متخلفان و اهمال کاران در این زمینه جدیت بیشتری داشته باشد.
5) باشگاهها
حرفهای بودن در فوتبال ایران هنوز در حد اسم است و کمتر باشگاهی را درا یران میتوان یافت که به معنای واقعی کلمه حرفهای باشد. قسمت اعظم این حرفهای نبودن به آن چیزهایی بازمیگردد که در بخشهای قبلی ذکر شد یعنی وجود زیرساختهای سختافزاری، حمایت دولتی در سطح کلان، همراهی و همپایی وزارت ورزش با مجموعه فوتبال در مسائلی مثل حق پخش و اسپانسر و... اما باشگاهها هم خود در این زمینه باید فعال باشند.
باشگاهی که برای حرفهای شدن هیچ تلاشی نمیکند و حتی با جعل سند و به اصطلاح "رنگ کردن گنجشک و قالب کردن آن به جای قناری" به AFC سعی میکند صورت مساله را پاک کند، نه تنها خود از قافله پیشرفت و جهانی شدن بازمیماند بلکه باعث افول اعتبار لیگ و فوتبال ایران در عرصه بینالمللی میشود.
در مجموع باید گفت که اصلاح امور فوتبال ایران چندین و چند متولی دارد که فعلا هیچ کدام نقش خود را به صورت کامل و شایسته ادا نمیکنند.
در فوتبال ایران همیشه یک "مقصر" هست که تمام کاسهها روی سر او میشکند. اهالی فوتبال از این مقصر همیشگی با عنوان "آقایان" یاد میکنند. این "آقایان" فوتبال را خراب میکنند، در داوریها تاثیرگذارند، رییس فدراسیون عوض میکنند، میتوانند جواب همه سوالها را بدهند، طلبکار عدهای و بدهکار عدهای دیگر هستند و...
شاید برای اصلاح فوتبال ایران به جای فهرست کردن افراد و سازمانهای مرتبط و ملموس باید به سراغ همین "آقایان" برویم و از آنها بخواهیم که تکلیف فوتبال ایران را روشن کنند.
تاریخ انتشار: ۰۱ دی ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]