واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: درماندگي زير بهمن مشكلات
مهمترين اصل در به روي صحنه بردن يك نمايش 100 دقيقهايِ تك پردهاي خسته نكردن مخاطب است و نمايش «بهمن» جذابيتهاي لازم براي راضي نگه داشتن مخاطبش را دارد
نویسنده : احمد محمدتبريزي
مهمترين اصل در به روي صحنه بردن يك نمايش 100 دقيقهايِ تك پردهاي خسته نكردن مخاطب است و نمايش «بهمن» جذابيتهاي لازم براي راضي نگه داشتن مخاطبش را دارد. از موقعيتهايي كه خلق ميكند تا شوخيهاي كلامي به موقعش همگي بر جذابيتهاي اثر ميافزايد. تماشاگر در طول اين 100 دقيقه كه براي مخاطب كم حوصله امروزي زمان كمي نيست چنان محو دنياي ساختگي گروه نمايشي ميشود كه گذر زمان را حس نميكند. اين يك امتياز مثبت و يك موفقيت بزرگ براي نويسنده و كارگردان اين نمايش است.
«بهمن» داستان يك گروه نمايشي در شب جشنواره را روايت ميكند كه براي اجرايشان كه چند ساعت ديگر است با مشكلات زيادي مواجه شدهاند. نمايش «بهمن» يك تلاش صادقانه براي نشان دادن سختيهاي بيش از حد انجام يك كار هنري است. نمايش در نگاه اول شباهت زيادي به نمايشهاي ديگري كه روي صحنه ميروند، ندارد. نه طراحي صحنه در معناي كلاسيكش دارد و نه بازيهاي خطكشي شده.«بهمن» در اجرايش بعضي قواعد كلي را زيرپا گذاشته و دست به خلاقيت در اجرا زده است. نمايش حتي به رسم نمايشهاي ديگر هم شروع نميشود. نمايش با صداي دعوا و داد و بيداد تماشاگران در راهروها شروع ميشود و دامنهاش تا داخل صحنه ادامه مييابد. اتفاقي كه بسياري از تماشاگران را به اشتباه مياندازد و آنها را براي جداكردن از صندليهايشان آماده ميكند.
شايد به ظاهر كارگرداني چنين نمايش شلوغ و پر رفت و آمدي كه نياز چنداني به چيدن ميزانسن ندارد كار راحتي به چشم آيد ولي بر عكس در چنين مواقعي است كه هنر نويسنده و كارگردان به خوبي به چشم ميآيد. اين نمايش نه ميخواهد تماشاگرش را محو زيباييهاي صحنه كند و نه با بازي با نور قابهاي زيبا بسازد. نقش مهم كارگردان در درست چيدن موقعيتها و عوامل بيش از هر چيزي است. او بايد از هيچ، همه چيز بسازد و چقدر خوب اين كار را انجام ميدهد. روند داستان و ديالوگهايي كه به خوبي و بدون اضافهگويي و شاخ و برگ نوشته شدهاند باعث ميشود «بهمن» از ريتم نيفتد و تا پايان مخاطبش را با گروه نمايشي همراه كند. مجموع اين عوامل هوشمندي افروز فروزند نويسنده و كارگردان نمايش را ميرساند. شايد تنها صحنهاي كه نمايش را كمي شعاري ميكند و از ريتم مياندازد صحنه رأيگيري كل گروه براي اجرا كردن يا به روي صحنه نبردن نمايش است.
همچنين بازي خوب سيما تيرانداز هم كمك زيادي به ترسيم يك فضاي واقعگرايانه ميكند. ديگر بازيگران هم بازيهاي قابل قبولي دارند و دليلي ميشود تا مخاطب مصائب و مشكلات گروه روي صحنه را لمس كند و نمايش را باور نمايد. باورپذير بودن در يك اثر كه از دل واقعيت آمده، موضوع مهمي است كه «بهمن» با سربلندي از اين آزمون بيرون آمده است. تماشاگر همراه با ديگر عوامل روي صحنه از بيبرنامگيهاي پيش آمده حرص ميخورد و با گريه كارگردان، بغض ميكند. حتي در پايان علاقهمند بوديم نمايش نهايي گروه را هم تماشا كنيم.
بهمن در كنار فضاسازيهاي خوب و درستش، نگاهي كاملاً انتقادي به آنچه در پشت پرده دنياي تئاتر ميگذرد، دارد. هم از سختيهاي به روي صحنه بردن تئاتر ميگويد هم از برخورد عوامل با هم و هم از برخورد و نگاه مديران به اين هنر شريف. حتي ميتوان اين نگاه انتقادي را از صحنه نمايش فراتر برد و هر بازيگر را نماينده يك گروه دانست. از دختر بيمسئوليت و پرتوقع بازيگر كه كار را براي پيدا كردن آيفونش رها كرده تا عابد و فاضل و محمدرضا كه هر كدام دغدغهها و دلمشغوليهاي خودشان را دارند و با منيتشان حاضر نيستند دل در گرو كار دهند. اينها همه نماينده اجتماعي هستند كه منافع شخصي را بر منافع گروهي ترجيح ميدهند و نگران مشكلات دوست، همسايه و همكارشان نيستند. نمايش «بهمن» در فضاي اين روزهاي تئاتر كشور اتفاق و تجربه خوشايندي است كه به سادگي نميتوان از كنارش گذشت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]