واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: چرا «شهرزاد» پربیننده شده است ؟
شهرزاد در عرصه شبکه نمایش خانگی، پدیدهای نوظهور و بیرقیب به شمار میرود.
به گزارش نامه نیوز، شبکه نمایش خانگی، تقریبا اولین بار در سال ٨٩ با مجموعه طنز قهوه تلخ مهران مدیری قدرت اثرگذاری خود را به رخ کشید و ثابت کرد که میتوان میلیونها نفر از مردم را وادار به تماشای یک مجموعه کرد ولی نه به سبک سریالهایی که از شبکههای سیما بهطور رایگان پخش میشوند، بلکه مجموعهای که مردم برای تماشای هر سه قسمت آن، باید هر هفته یک دیویدی خریداری میکردند.
اولین ملودرام عاشقانهای که توانست به فروشی تا حدی قابل قبول در شبکه نمایش خانگی دست یابد، قلب یخی بود، اما توزیع نامنظم، پرشهای فیلمنامهای، فیلمنامهای که در برخی قسمتهایش نامأنوس بود، باعث شد تا بسیاری طرفدار فیلمنامهنویسی حامد عنقا شوند و بسیاری هم منتقد جدی سبک داستانپردازی و سوژهیابی او.
از این رو خلأ یک ملودرام عاشقانه که بتواند تمام ذائقهها را با خود همراه کند، در شبکه نمایش خانگی همواره احساس میشد و هیچ مجموعهای، نتوانسته بود آنقدر فروش کند که شهرت ومحبوبیتش، با مجموعههایی که از سه شبکه اصلی سیما، بهطور رایگان برای تمام مردم کشور پخش میشود، قابل قیاس باشد.
از این رو شهرزاد در عرصه شبکه نمایش خانگی، پدیدهای نوظهور و بیرقیب به شمار میرود که با احتساب فروش بالای آن و دستبهدست شدن دی وی دیهای شهرزاد بین مردم، به جرأت میتوان این مجموعه را از برخی از مجموعههای سیما، پرمخاطبتر ارزیابی کرد.
طی این سطور، بنا نیست تا مجموعه شهرزاد نقد شود بلکه هدف، ذکر علل موفقیت در فروش و جلب رضایت بالای مخاطبین است. ذکر نکات زیر پیرامون این موضوع، مفید به نظر میرسد:
١- فیلمنامه قاعدهمند و فضای عاشقانه
هرچه فیلمنامههایی قاعدهمند و روان در هالیوود بهعنوان اصلی مبنایی و مورد اجماع اکثر قریب به اتفاق نویسندگان و کارگردانان، پذیرفته است، اما بسیاری از فیلمسازان داخلی، گمان میکنند نوآوری به معنای ساختارشکنیهای بیمنطق و روایتهای ضدقصه است؛ اما شهرزاد، روایتی منطقی، جذاب و با گرهافکنیها و گرهگشاییهای به موقع و باورپذیر، توانسته به مخاطب بقبولاند که میتواند برای او قصهگویی از جنس شهرزاد قصهگوی هزار و یک شب باشد.
٢- تماشای هنرنمایی سه نسل بازیگران نام آشنا
برای هر مخاطبی، جذاب است که در بستری تاریخی، عاشقانهای را تماشا کند که در آن هنرمندان شاخص سه نسل سینمای ایران، هنرنمایی میکنند. نمیتوان جذابیت حضور سیدشهابالدین حسینی برای مردم را در مجموعه شهرزاد، بهعنوان یکی از مهمترین جاذبهها برای مخاطب، نادیده گرفت.
قباد شهرزاد، از آن نقشهایی است که اگرچه در ابتدا به نظر نقش اصلی نمیآید، ولی هیچ نویسندهای نمیتواند فیلمنامهای بنویسد و هیچ کارگردانی نمیتواند مجموعهای بسازد، که توانمندترین و شش دانگترین بازیگر جوان سینمای ایران، در آن بازی بکند و وسوسه نشود تا پیچیدهترین شخصیت و متنوعترین موقعیتها را در فیلمنامه، در خدمت آن بازیگر، دراماتیزه نکند. قباد شهرزاد نیز از همان نوع نقشهاست که فقط شهاب حسینی میتوانست از پس آن بیکم و کاست بربیاید.
نقشآفرینیهای مخاطبپسند و هنرمندانه علی نصیریان، ترانه علیدوستی، پریناز ایزدیار، محمود پاکنیت، محمدمهدی سلطانی سروستانی، مصطفی زمانی، گلاره عباسی، هومن برقنورد و دیگر بازیگران این مجموعه، نشان از انتخاب درست هنرپیشگان برای نقش شان و از دیگر سو، محصول بازی گرفتن یک کارگردان توانمند از این بازیگران است که باعث شد از منظر مخاطب، بازیگران و نقشها، قواره هم دوخته شده باشند.
٣- وقتی علیرضا قربانی و محسن چاووشی، برای یک مجموعه آواز سر میدهند
وقتی چاووشی برای یک مجموعه، سه بار آواز میخواند و علیرضا قربانی هم برای همان مجموعه ترانهسرایی میکند، وقتی فردین خلعتبری و امیر توسلی، موسیقی متن همان مجموعه را میسازند، یعنی اتفاقی نادر در عرصه موسیقی متن و ترانههای تیتراژ مجموعههای تولید شده چه در سیما و چه در شبکه نمایش خانگی و نیز نشان از فهم جایگاه در نگاه حسن فتحی کارگردان، محمد امامی و سیدمحمدهادی رضوی، تهیهکننده و سرمایهگذار شهرزاد دارد. شاید کمتر تهیهکننده و سرمایهگذاری حاضر میشدند این گونه هزینهای را متقبل شوند، ولی نتیجه این سرمایهگذاری روی تیتراژ و حس آفرینی ترانههای شهرزاد، باعث میشود تا از این پس، بسیاری از کارگردانهای دیگر هم به سرمایهگذاری بیشتر روی موسیقی سریال، رو بیاورند.
منبع: تیک
۲۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]