تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838050584
سه روایت از یک صعود ناتمام + عکس و فیلم
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۴ - ۰۲:۱۰
هریک از بلورهای برف، شخصیت متفاوت و متناقضی دارند. برفها اگر در دست کودکان در شهر باشد، کاملاً مطیع و لطیف میشوند و اگر در جاده یا کوهستان سوار بر باد باشند، بسیار یاغی و به تیزیِ تیغ خواهند بود. اما اگر این بلورهای سفید مانند برف شادی بر سر قلهای چون «الوند» ریخته شوند، عروسش میکنند و صعود به آن را بسیار وسوسهبرانگیز جلوه میدهند. به گزارش خبرنگار گردشگری ایسنا، بارش برف در اواسط آخرین ماهِ پاییز، آنچنان شادی و رضایت مردم را برانگیخت که بسیاری از ماجراجویان و بهخصوص کوهنوردان، لب به شکرگزاری از خالق بلورهای زیبای برف باز کردند. این بهترین فرصت برای بهرهبردن از آخرین تعطیلاتِ پاییز بود تا سری به استان سردسیر همدان بزنیم و صعود به قله 3450 متری الوند که نمادش تخته سنگی مانند «شیر نشسته» است، را تجربه کنیم. این صعود به دلیل کمبود وسایل کوهنوردی همچون «گِتر»، «کِرامپوند»(یخشکن)، کفش نامناسب برای صعود در برف و از همه مهمتر انفرادی بودن صعود، به توصیه کوهنوردان میتوانست خطرات زیادی به همراه داشته باشد؛ که البته اینگونه هم شد و در 200 متری قله الوند، ماجراجویی ما ناتمام باقی ماند. اما دستاورد این کوهنوردی، سه روایت از تخریب محیطزیست کوهستان الوند است... روایت اول؛ خراش بر پیکر شیر خفته همدان روز پنجشنبه - 19 آذرماه - هوای استان همدان پس از بارش برف نیمهسنگین، کاملا آفتابی اما همراه با سوز و سرما بود. شهروندان همدانی از این سرما به گویش خودشان از عبارت «زُقُوم میباره» که کنایه از سرمای شدید هوا است یاد میکنند. اما کوهنوردان همدانی چنین نظری نداشتند و معتقد بودند که هوای آفتابیِ این روز، کیفیتی مانند «لحاف» دارد؛ چون صاف بودن آسمان با چاشنیِ کوهپیمایی موجب گرمشدن بدن میشود. این «کیفیتِ لحافمانند» روز پنجشنبه همدان را وقتی فهمیدم که با «همایون هامون»، از کوهنوردان پیشکسوت همدان همنورد شدم.
نمایی از منطقه «قلعه دیو» در مسیر کیوارستان
«هامون» کوهنوردی 62 ساله با قدی بلند بود که قدمهایش را تاتیوار همچون کودکان نوپا برمیداشت. هردو، ساعت 8 و 30 دقیقه صبح از مجموعه گردشگری و تفریحی "گنجنامه" صعودمان را آغاز کردیم. خلوتی و آشنا نبودن با مسیر فرصت را برایم فراهم کرد تا به این بهانه سر صحبت را با او باز کنم. «سلام، خدا قوت پهلوان» نخستین جملهای بود که مقدمه آشنایی من با هامون را ورق زد. هامون هم مانند همه کوهنوردان، با گرمای نَفَس خود کمک کرد تا سرمای کوهستان را کمتر احساس کنیم. «هامون» برای صعود تا پناهگاه اولِ «میدان میشان»، مسیر «کیوارستان - قلعه دیو» را انتخاب کرده بود. اختلاف سنی زیادمان موجب شد تا به روزهایی که همراه پدرش به کوه میآمد سفر کند و پس از آنکه متوجه شد خبرنگار هستم، لب به درددل گشود و گفت: «به واسطه پدرم با کوه آشنا شدم. پس از اینکه توانایی تشخیص خیر و شر را داشتم، در 13 سالگی پدرم اجازه داد تا تنها به کوه بیایم. از آن سالها تا کنون هر پنجشنبه به کوهستان الوند میآیم، چراکه الوند روزهای پنجشنبه بسیار خلوت است. به غیر از قلههای «دنا» و «تفتان»، با توجه به عمری که از خدا گرفتهام به تمامی قلههای ایران صعود داشتهام. درسی که از کوه آموختهام این است که کوهنوردی بیشتر از آنکه ورزش باشد، روشِ زندگی ما را تعیین میکند. اعتماد به نفس، آرامش جسم و روان، تقویت حس همکاری و نوع دوستی مهمترین بذرهایی بودند که کوه و طبیعت از همان دوران کودکی آنها را در ضمیر من کاشت. خدا را شکر که امروز هوا کیفیتش «لحاف» مانند است. سوز سرمای کوه با گرمی تابش خورشید و تحرک داشتن نوعی گرما شبیه لحاف را در وجودم ایجاد کرده است.» همانطور که ردِ قدمهایمان بر روی برفهای الوند نقشآفرینی میکرد، "هامون" همچنان از دنیای اسرارآمیز کوهها میگفت: «من بیشتر از هر کوهی با الوند وفق یافتهام، اما حیف! الوند مدتهاست دچار مرگ تدریجی شده و هرکس آمده خراشی به چهره الوند انداخته است. تا پیش از اینکه دهه 70 خورشیدی آغاز شود، در محدوده دامنه الوند با توجه به جنس گرانیتیِ سنگهای این کوهستان فقط یک معدن سنگ به نام «سنگ علی» فعالیت داشت که این معدن فقط در محدودهای مشخص اجازه بهرهبرداری از تختهسنگها را برای ساخت ابنیه تاریخی و مذهبی همچون آرامگاه «بوعلی» یا «باباطاهر» داشت. اما با گذشت زمان، تجاری شدن نگاهها به الوند، موجب شد تا به تعداد معادن سنگ در این کوهستان برای کاربرد در سنگِ نمای ساختمانها افزوده شود. اگر همین روند ادامه یابد، دیگر از کوهستان الوند چیزی نخواهد ماند. یادمان باشد که سنگ مانند درخت نیست که اگر آن را از خاک بیرون آوردند، یکی دیگر بتوانیم به جایش بکاریم.»
عموحسین و هامون(چپ)
روایت دوم؛ آتش بر جان درختان میاندازند به همراه این کوهنوردِ پیشکسوت ساعت 9 و 45 دقیقه به پناهگاه میدان میشان رسیدیم. در آنجا همایون من را با «عمو حسین»، متصدی پناهگاهی که زندهیاد «حسین والیزادهگان» آن را در دل کوه بنیان نهاده بود، آشنا کرد. برای همین به همراه همایون به دعوت عموحسین به اتاقش رفتیم که دیوارسنگیِ تزیین شده با پتو داشت. عموحسین درون اتاقش را با «کرسی» گرم میکرد و معتقد بود که فقط کرسی میتواند زَهر سرمای استخوانسوز کوهستان را بگیرد و از «رماتیسم» جلوگیری کند. پس از نشستن کنار کرسی، عموحسین که چکمه پلاستیکی به پا داشت، شروع به صحبت برایم کرد و گفت: «پناهگاه قدیمی یا همان پناهگاه اول میشان سال 1344 بنا شد و من یک ربعقرن است که به صورت شیفتی از روز سهشنبه تا صبح شنبه در این پناهگاه زندگی میکنم. اسمم «حسین خدایی» است، اما دوستان کوهنوردم «مش حسین» و «عمو حسین» صدایم میزنند. اگر چه نیمی از عمرم را در این پناهگاه و نزدیکی قله الوند زندگی کردهام، اما تاکنون شاید 10بار وقت کردهام که به قله صعود کنم.
نمایی از درون پناهگاه قدیمی میشان
ماندن در این پناهگاه بسیار ضروری است و همین موجب شده تا به ندرت بتوانم به قله بروم. همکلامی با کوهنوردان را بسیار دوست دارم، چرا که شادابی آنها من را جوان میکند. شاید همین انرژی دریافتی از کوهنوردان است که باعث میشود شبهای پنجشنبه تا صبحگاه جمعه بیدار بمانم و برای کوهنوردان حلیم بپزم. البته گاهی کوهنوردانی که شب در این پناهگاه میمانند، در درست کردن حلیم و کوبیدن گندم تا صبح به من کمک میکنند. یکی از مسائلی که موجب ناراحتی من میشود، تخریب محیطزیستِ کوهستان الوند است. متأسفانه خانوادهها و افرادی که با نیّت تفریح و سپری کردن وقت با تلهکابین یا پیاده به میشان میآیند، شاخه درختان را میشکنند یا در زیر تنه درختان آتش میافروزند. از سوی دیگر، گسترش شهرنشینی بجای آنکه به سمت مرکز شهر باشد، به دامنه کوهستان رسیده و همین موجب شده است که باغستانهای سرسبز مسیر گنجنامه کم شوند. این باغستانها مارپیچی از مخلمل را در فصلهای بهار و تابستان ایجاد میکنند که بسیار چشمنواز هستند. پس از خداحافظی با عموحسین و همایون، از پناهگاه میشان به سمت دشت «تخت نادر» حرکت کردم. ساعت حوالی 10 و 30 دقیقه بود که از پناهگاه بیرون آمدم. اما همایون به دنبالم آمد و با لحنی پدرانه توصیه کرد:«پسرم پوتینهایت برای ادامه مسیر مناسب نیست. چون جنسشان «جیر» است، قطعا پاهایت خیس میشوند و در بالای کوه پنجههایت یخ میزنند. بهتر است ریسک نکنی!» با تشکر از توصیه همایون راهم را به سمت "تخت نادر" ادامه دادم. روایت سوم؛ بکر بودن کوهستان الوند در خطر است حدود نیمساعت در زمینی که برفش انباشته شده بود و پاکوب چندانی نداشت، قدم برداشتم تا به دشت تخت نادر رسیدم. چند دقیقهای ایستادم تا کمی استراحت کنم و چیزی بخورم تا انرژی از دست رفتهام را بازیابی کنم. در همین حین شاهرخ و همسرش که حدودا 30 سال داشتند و اصالتا اهل بیجار بودند را دیدم. در تخت نادر من، شاهرخ و همسرش تنها کسانی بودیم که در آن دشت پهناور و وسیع برفاندود حضور داشتیم. البته گویا کسی یا گروهی پیش از ما به سمت پناهگاه «کلاغ لان» رفته بود، چون ردی از برف پاکوب شده تا آن سوی دشت خطی منحنی شکل را ایجاد کرده بود. برنامه صعود این زوج کوهنورد فقط تا ابتدای «تخت نادر» بود. وقتی که متوجه شدند از تهران به همدان آمدهام تا به الوند بروم، بسیار خوشحال شدند و تشویقم کردند. البته افسوسی هم خورد، چون معتقد بود بسیاری از اهالی همدان قدر این نعمت خدادی را نمیدانند و ماندن در خانه را بر کوهنوردی ترجیح میدهند.
دشت «تخت نادر» و یکی از چشمههایش
شاهرخ و همسرش طبیعتگرد و کوهنورد نیمه حرفهای بودند. وقتی صحبت از تخریب محیطزیست کوهستان الوند شد، هردو بر سر مسأله جادهکشی و ساخت و سازهای بیرویه همچون ایجاد سفرهخانه سنتی یا ساخت کمپ امداد و نجات هلال احمر در میشان اشتراک نظر داشتند و معتقد بودند: «اگر این ساخت و سازها ادامه یابد، بکر بودن محیط الوند از بین خواهد رفت. از طرفی برخی از خانوادهها نیز نسبت به محیطزیست بسیار بیمهر هستند.» فرصت چندانی در آن سرما برای گپ و گفتوگو با این زوج نداشتم. بیتحرکی باعث شده بود تا سرما را بیشتر حس کنم. برای همین از هدفم که صعود به قله بود با شاهرخ صحبت کردم. او از این هدفم استقبال کرد، اما یادآور شد که تجهیزاتم مناسب نیست و بهتر است «گِتر» او را قرض بگیرم تا برف به درون شلوار و کفشم نرود. اما داشتن گتر هم کمک چندانی به جلوگیری از خیس شدن جوراب و پوتینم نمیکرد. بنابراین ضمن تشکر از آنها خداحافظی کردم و تصمیم گرفتم از سینهکش تخت نادر از کنار چشمهای که در این دشت قرار دارد میانبُر بزنم و مستقیم به سمت قله بروم. چند قدم بیشتر بر نداشته بودم که همسر شاهرخ از تعبیر جالبی برای منصرف کردنم از ادامه صعود استفاده کرد. گفت:« این هوای آفتابی کوه، زیبایی پروانه خوش خط و خال را دارد، اما نسیمی که نسبتا آرام میوزد موجب میشود تا دانههای ریز برف را بلند کند و آن پروانه زیبا شبیه نیش زنبور به سرعت غافلگیرت کند. یادت باشد کوه شبیه حرکت پروانه است، اگر بیتجربه باشی حرکت و تغییراتش را نمیتوانی به راحتی پیشبینی کنی.» راهم را به سوی قله الوند پیش گرفتم. حدود نیم ساعت در برفی که دیگر هیچ پاکوبی نداشت قدم زدم. هرچه به قله نزدیکتر میشدم، پاهایم بیشتر در برف فرو میرفت در برخی نقطهها که دو قطعه سنگ بزرگ نزدیک هم قرار گرفته بود، برف جمع شده بود و راه رفتن روی آنها موجب میشد تا زیر کمر در برف فرو بروم و بیرون آمدن از آن بسیار مشکل بود. از طرفی وزش نسبتا شدید باد کاری کرده بود که آن را به شکل کشیدن تیغ تیز بر دست و صورتم حس کنم. سودای صعود و تمنای عکس گرفتن با شیر نشسته الوند وسوسهام میکرد که به راهم ادامه بدهم. اما یاد هشدار غیر مستقیم همسر شاهرخ افتادم که میگفت، «این هوای کوه، زیباییِ پروانه و زنبور را دارد.» برای همین در نزدیکی قله الوند که حدودا 200 متر مانده بود این صعود را ناتمام گذاشتم.
آبشار نیمه یخزده گنجنامه
اگرچه لذت یک صعود کامل را از دست داده بودم و با حسرت مسیر بازگشت را طی میکردم. اما وقتی که به آبشار گنجنامه رسیدم و به تماشای این آبشار نیمه یخزده و قندیلهای اطرافش پرداختم، در آن سرما به یادم آوردم زندگی باید در سختترین شرایط جریان داشته باشد.
گزارش و عکس از خبرنگار ایسنا: محمدرضا بختیاری انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
صفحات پیشنهادی
فیلم سینمایی «آنها» به تدوین رسید+آخرین عکسها
فیلم سینمایی آنها به تدوین رسید آخرین عکسها آنها درباره زنان است و زندگی سه زن را روایت میکند که با خلق فضایی کاملا زنانه سعی دارد تا تصویرگر منصفی برای جامعهٔ زنان ایرانی باشد کارگردان فیلم سینمایی تنها به خبرنگار ایلنا گفت هم اکنون فیلم سینمایی آنها توسط مستانه مهاجر در حگریم عجیب بهرام رادان و محسن کیایی در یک فیلم + عکس
گریم عجیب بهرام رادان و محسن کیایی در یک فیلم عکستاریخ انتشار سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۸ ۰۶ گریم عجیب بهرام رادان و محسن کیایی را میتوانید در فیلم «صاف كننده» جديدترين اثر مصطفى كيايى ببینید به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان فيلم سينمايى «صاف كننده&raquبازیگر نقش کودکی پیامبر در فیلم «محمد رسولالله (ص)»/ عکس
بازیگر نقش کودکی پیامبر در فیلم محمد رسولالله ص عکس تاکنون عکسی از بازیگر نقش کودکی پیامبر در محمد رسول الله دیده نشده بود اما بالاخره بعد از مدتها اولین عکس از این بازیگر منتشر شد آفتاب تاریخ انتشار ۲۱ آذر ۱۳۹۴ - ۲۲ ۴۴کدام فیلمها شانس رسیدن به جایزه اسکار را دارند؟+عکس
کدام فیلمها شانس رسیدن به جایزه اسکار را دارند عکستاریخ انتشار شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۸ ۱۳ در حالیکه حدود دو ماه دیگر تا برگزاری مراسم اعطای جوایز اسکار باقی است گمانهزنیها از چندی پیش درباره بخشهای مختلف این جوایز پررنگ شده و هرچه به تاریخ برگزاری جوپرفروشترین فیلم فصل +عکس
شاهزاده روم پرفروشترین فیلم فصل عکس انیمیشن سینمایی شاهزاده روم بهرغم عدم برخورداری از سرگروه به فروش دو میلیارد تومانی رسید به گزارش سرویس فرهنگی جام نیـوز پس از اینکه فیلم «محمد رسولالله ص » توانست رکورد فروش را بشکند و لقب پرفروشترین فیلم تاریخدر شصت و هفتمین برنامه «سینما روایت» مطرح شد به فیلمهایی بهاء داده میشود که پز روشنفکری دارند
در شصت و هفتمین برنامه سینما روایت مطرح شدبه فیلمهایی بهاء داده میشود که پز روشنفکری دارندنقی نعمتی گفت در شرایط مختلف توسط گروهها و یا نهادهای گوناگون شاهد بودهایم به فیلمهایی بهاء داده میشود که پز روشنفکری گرفته اند و سراسر سیاه و بیمحتوا هستند به گزارش خبرگزاری فارسنمایش گزارشی از ماناسلو در سینماحقیقت/ روایت یک صعود مرگبار
نمایش گزارشی از ماناسلو در سینماحقیقت روایت یک صعود مرگبار تهران- ایرنا- فیلم مستند گزارشی از ماناسلو به تهیه کنندگی احسان رسول اف در بخش مسابقه نهمین دوره جشنواره بین المللی سینماحقیقت به نمایش درمی آید به گزارش عصر یکشنبه خبرنگار سینمایی ایرنا رضا توفیق جو کارگردان فیلم گزارجشنواره «فیلم و عکس گزارش یک نگرانی» جدی گرفته شود
جشنواره فیلم و عکس گزارش یک نگرانی جدی گرفته شود سینماگران در آثارشان میتوانند اشارات غیر مستقیمی به صرفهجویی آب داشته باشند و به دور از شعارزدگی فرهنگسازی کنند به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از ستاد خبری دومین دوره جشنواره گزارشعکس/ «معمای شاه» کجا فیلمبرداری شده است؟
عکس معمای شاه کجا فیلمبرداری شده است سریال معمای شاه از سریالهای پرسروصدای رسانه ملی است که به خاطر گریمها انتخاب بازیگر و لوکیشن بسیار مورد توجه قرار گرفته است در این گزارش به صورت مختصر به لوکیشنهای این سریال میپردازیم به گزارش فرهنگ نیوز پخش سریال تلویزیونی &lفیلم جدید با حضور گلشیفته فراهانی + عکس
فیلم جدید با حضور گلشیفته فراهانی عکس آخرین نیوز گلشيفته فراهاني با انتشار اين عكس از اكران فيلمش خبر داده فيلمي به نام برو خانه با کانال تلگرامي آخرين نیوز همراه شويد https telegram me Akharinnews com سه شنبه 17 آذر 1394 ساعت 11 07-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها