واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رديابي قاتل با برگ جريمه خودرو
سارق خشن كه پس از سرقت كيف دختر جوان وي را به قتل رسانده بود، فكر نميكرد كه افتادن برگ جريمه از زير برفپاككن شيشه خودرواش سرنخ مهمي به دست پليس داده باشد.
به گزارش خبرنگار ما، دقايقي از ساعت 23 چهارشنبه 6 آبان ماه گذشته بود كه رهگذراني در خيابان ابوذر حوالي بلوار آيتالله كاشاني مأموران پليس را از قتل دختر جواني باخبر كردند. بعد از آن بود كه مأموران كلانتري 140 باغ فيض در محل حادثه حاضر و با جسد دختر 28 سالهاي كنار خيابان روبهرو شدند. لحظاتي بعد از اعلام اين خبر، قاضي ايلخاني همراه كارآگاهان اداره دهم در محل حادثه به تحقيق پرداخت. بررسيهاي ميداني حادثه حكايت از آن داشت مقتول زير چرخهاي سارق پرايد سواري جان خود را از دست داده است.
تحقيقات بعدي هم نشان داد دقايقي قبل دختر جوان پس از بازگشت از داروخانه كيف دستياش را در صندلي عقب خودرو 206 خود گذاشته كه همان لحظه سارقي كيف را برداشته و با خودروي پرايدش از محل گريخته است و مقتول خودش را به خودروي سارق رسانده و از در خودرو، خودش را آويزان ميكند تا مانع فرار سارق شود، اما سارق خشن او را حدود 2 كيلومتر روي زمين ميكشاند تا جايي كه دستهاي مقتول از در رها ميشود و به زير چرخهاي پرايد ميافتد و فوت ميكند.
مادر مقتول گفت: من همراه سه فرزندم زندگي ميكردم كه اين سارق خشن يكي از دخترانم را از من گرفت.
لحظاتي قبل قرار بود همراه دخترم پس از خريد دارو از داروخانه به خانه دختر ديگرم برويم. او مقدار زيادي پول از كمدش برداشت و از خانه خارج شد و داخل خودروي 206 خودش منتظر من بود. در حالي كه آماده رفتن بودم، صداي دخترم را از داخل كوچه شنيدم كه ميگفت «آي دزد». به سرعت خودم را به داخل كوچه رساندم. خودروي دخترم كنار كوچه پارك بود، اما از خودش خبري نبود. كمي آنطرفتر جمعيت زيادي جمع شده بودند. وقتي خودم را به جمعيت رساندم، متوجه شدم همه دور جسد دخترم كه خونين روي زمين افتاده بود، حلقه زدهاند. با ديدن اين صحنه از هوش رفتم، وقتي به هوش آمدم متوجه شدم سارق پرايد سواري پس از سرقت كيف دخترم اين صحنه دلخراش را رقم زده است.
يكي از شاهدان هم گفت: در حال عبور از خيابان بودم كه متوجه فرياد «آي دزد» مقتول شدم. وقتي به طرف صدا برگشتم ديدم دختر جوان به در خودروي پرايدي آويزان است و درخواست كمك ميكند. در اين لحظه راننده سرعت خودش را زيادتر كرد و او را حدود 2 كيلومتر روي زمين كشاند تا اينكه دست دختر جوان از در جدا شد و به زير چرخهاي پرايد رفت و جان باخت.
شاهد ديگري هم گفت: لحظه حادثه من ديدم مرد سارقي خودش را به خودروي پارك شده مقتول رساند و كيف وي را از صندلي عقب برداشت و به طرف خودروي پرايدي كه داخل بلوار آيتالله كاشاني پارك بود، رفت. مرد سارق سوار پرايد شد و حركت كرد و دختر جوان خودش را به پرايد رساند و به در خودرو آويزان شد تا مانع فرار سارق شود، اما حركات راننده آنقدر خطرناك بود كه همه را شوكه كرده بود، به طوري كه هيچ كس به كمك دختر جوان نرفت و او سرانجام در زير چرخهاي خودرو گرفتار شد و جانش را از دست داد و سارق خشن هم موفق به فرار شد.
شناسايي قاتل فراري از روي قبض جريمه
در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت، تيم جنايي قبض جريمهاي را در نزديكي محل حادثه يافتند كه حكايت از آن داشت اين برگ جريمه هنگام فرار كيف قاپ قاتل از زير برف پاكن خودرواش جدا شده و روي زمين افتاده است. پس از اين مأموران پليس به دستور بازپرس، شماره پلاك ثبت شده برگه جريمه را در سامانه پليس بررسي كردند و مشخص شد خودرو متعلق به مرد جواني به نام روزبه است كه ساعتي قبل از حادثه در حوالي بلوار آيتالله كاشاني به خاطر ارتكاب خلافي از سوي مأموران پليس راهنمايي و رانندگي جريمه شده است.
از سوي ديگر بررسيها نشان داد روزبه سارق سابقهداري است كه چندين بار به اتهام سرقت، زورگيري و آزار و اذيت به زندان رفته است. بنابراين وي به عنوان مظنون اين حادثه تحت تعقيب پليس قرار گرفت و مأموران وارد مخفيگاه وي شدند كه دريافتند روزبه پس از حادثه به مكان نامعلومي گريخته است. پس از اين مأموران در تحقيقات تخصصي دريافتند كه روزبه مدتي بعد از قتل به اتهام سرقت از سوي مأموران پليس دستگير و روانه زندان شده است. سپس مأموران متهم را از زندان براي تحقيقات به اداره آگاهي منتقل كردند. صبح روز چهارشنبه متهم براي بازجويي به دادسراي جنايي تهران منتقل شد و مقابل قاضي ايلخاني به قتل دختر جوان اعتراف كرد. در جلسه بازجويي مادر، خواهر و دوست مقتول حضور داشتند. خواهر مقتول در حالي كه گريه امانش نميداد با چشماني اشكبار رو به متهم كرد گفت چرا وقتي خواهرم به در خودروي شما آويزان بود، خودرو را نگه نداشتي تا او را از در خودرو جدا کنی. مادر و دوست مقتول هم هر كدام سؤالي از متهم كردند، اما روزبه فقط سكوت كرد و چشمانش را به زمين دوخت.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: متهم پس از اعتراف به قتل براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
گفتوگو با متهم
چند سال داري؟
28 سال دارم.
مجردي؟
بله
شغلت چيست؟
با پرايدم مسافركشي ميكردم.
پس چرا كيف مقتول را سرقت كردي؟
معتاد به شيشه هستم. خرج اعتيادم زياد است به همين دليل گاهي دست به سرقت ميزنم.
داخل كيف چقدر پول بود؟
پول زيادي بود، اما مقدارش را به ياد ندارم.
روز حادثه هم شيشه مصرف كردي؟
بله، هميشه مصرف ميكنم مگر اينكه پول نداشته باشم.
چه شد كه روز حادثه با پرايد كار نكردي و دست به سرقت زدي؟
آخر شب بود كه خودروام را در بلوار آيتالله كاشاني متوقف كردم و منتظر شكار طعمهاي بودم كه متوجه شدم مقتول در خودرو 206 خود را كه كنار خانهاش پارك بود، باز كرد و كيف دستياش را در صندلي عقب گذاشت. منتظر فرصت بودم كه ثانيههاي بعد او خودرواش را رها كرد و به در خانهشان رفت و زنگ در را زد. او در خودرواش را قفل نكرده بود كه فهميدم فرصت خوبي براي كيفقاپي است. به سرعت خودم را به خودروی 206 رساندم و در عقب را باز كردم و كيف دستي را برداشتم و به طرف خودروي خودم رفتم. دختر جوان وقتي مرا ديد با فرياد «آي دزد» به طرف من دويد. در حالي كه با خودرو حركت كرده بودم، او خودش را به من رساند و به در خودرو آويزان شد.
وقتي كيفش را سرقت كردي فكر نميكردي تو را تعقيب كند؟
نه، چون خودروي او در كوچه پارك بود و خودروي من در خيابان و كوچه به خيابان راه نداشت فكر نميكردم با پاي پياده مرا تعقيب كند.
چرا يك لحظه خودرو را نگه نداشتي تا دختر جوان را از در خودروی خود جدا کنیتا این اتفاق تلخ رخ ندهد؟
آن لحظه خيلي ترسيده بودم و فقط به فكر فرار بودم. از سوي ديگر وقتي او از مردم كمك خواست تعداد زيادي مرا تعقيب ميكردند كه من از ترس پدال گاز را فشار دادم تا گرفتار نشوم و اين حادثه رقم خورد.
آن لحظه متوجه افتادن برگه جريمه از روي برف پاك كن خودروات به زمين شدي؟
نه، من اصلاً متوجه جريمه هم نشده بودم.
پس از حادثه كجا رفتي؟
پس از حادثه ابتدا به خانهمان رفتم، اما وقتي فهميدم دختر جوان فوت شده خودروام را به پاركينگي منتقل كردم تا از سوي پليس شناسايي نشوم و بعد هم از تهران به سوي شهر ديگري فرار كردم.
از كجا فهميدي كه دختر جوان فوت كرده است؟
صبح روز بعد به محل حادثه برگشتم و از اهالي محل شنيدم كه دختر جوان فوت كرده است.
چگونه دستگير شدي؟
در زندان بودم كه شناسايي شدم.
يعني پس از قتل به زندان افتادي؟
بله.
به چه جرمي؟
مدتي بعد از فرار دوباره به تهران برگشتم و با دختر مورد علاقهام كه او هم شيشهاي است به دزدي رفتيم. ما يك خودرو سرقت كرديم، اما چند روز بعد مأموران پليس پايگاه ششم در طرح جمعآوري سارقان ما را دستگير و به زندان منتقل كردند. آنجا بود كه با بررسي پروندهام شناسايي شدم.
قصد نداشتي خودت اعتراف كني؟
نه، ميترسيدم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]