واضح آرشیو وب فارسی:وارث: وارث : امام رضا (ع) و شفای کسی که چشم نداشت! نمونه ای از قضایای خاص و عینی، قضیه ای است که جناب آقای سید اسحاق حسینی که از اساتید فاضل حوزه و دانشگاه هستند درباره معجزه ای از امام رضا علیه السلام نقل کرده اند. ایشان می گوید: «به امید دیدن معجزه ای از امام رضا علیه السلام بار سفر به مشهد مقدس را بستم و شبی تا صبح در کنار بیمارانی که برای گرفتن شفا دخیل بسته بودند نشستم. نابینایی را زیر نظر گرفتم که حتی عضو چشم را هم نداشت. در دل از حضرت خواستم که او را شفا دهد تا معجزه ای بزرگ را از ایشان به چشم خود ببینم. سرانجام نزدیکی های صبح با چشم خود دیدم که گویا صورت او را نقاشی می کنند. شکافی در محل اندام چشم پیدا شد و کم کم چشمی نمایان شد! صیحه ای کشیدم و از هوش رفتم.» اثر دیدن چنین منظره ای، حتی شنیدن داستان آن، بسیار فراتر از این است که بنده به طور کلی بگویم: حضرت رضا علیه السلام تاکنون ده ها کور را شفا داده اند. «یقین» در اصطلاح خاص، چنین علمی است که در اثر تماس با واقعیت عینی در انسان به وجود می آید و منشأ اثر می شود. چنین علمی موجب تقویت ایمان می شود. ما به صورت کلی می دانیم که خداوند رازق است و به برخی به غیر حساب روزی می دهد ( وَ اللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ ) اما اگر جایی ببینیم که خداوند به کسی بدون وسایل ظاهری روزی می دهد آن گونه که به مریم روزی می داد، اثر دیگری در وجود ما خواهد گذاشت. استفاده از تجربه دیگران حصول علمی یقینی که ناشی از تجربه شخصی باشد، نه تحلیل های کلی عقلی و شرعی، بسیار محدود است. اما انسان می تواند از تجربیات دیگران هم استفاده کند. قضایایی یقینی از این نوع، حتی اگر آنها را برای انسان نقل کنند، بسیار مؤثرند. داستانی از شیخ حسنعلی نخودکی مرحوم آیت الله العظمی اراکی رضوان الله علیه شب ها در مدرسه فیضیه نماز جماعت می خواندند. وقتی از مدرسه فیضیه بیرون می آمدند مقید بودند در صحن، بالای سر قبری فاتحه بخوانند. یکی از دوستان از ایشان علت این تقید را پرسیده بود. ایشان فرموده بودند: «این شخص بر من حق بزرگی دارد. او در محضر آیت الله سید محمد تقی خوانساری رضوان الله علیه داستانی نقل کرد که بر ایمان من افزوده شد. من وظیفه خودم می دانم که هر شب برای او فاتحه بخوانم. این شخص نقل کرد: مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی در مشهد بودند که می شنوند برادرشان از دنیا رفته است. بسیار متأثر می شوند و چون وی حق زیادی بر گردن مرحوم شیخ داشته ایشان تصمیم می گیرند به او خدمتی کنند. شیخ می گوید: به دلم گذشت که از امام رضا صلوات الله علیه درخواست کنم که تفضلی بفرمایند و امشب به قم تشریف ببرند و سفارش برادر مرا که در آن جا دفن شده است به خواهرشان حضرت معصومه سلام الله علیها بفرمایند. به حرم رفتم و این درخواست را از حضرت کردم. صبح شخصی آمد و گفت: خوابی دیده ام؛ اگر ممکن است تعبیر آن را برای من بگویید. خواب دیدم که می خواهم به زیارت حضرت رضا صلوات الله علیه در حرم مشرف شوم ولی به من گفتند: حضرت به قم تشریف برده اند تا سفارش برادر شیخ حسنعلی را به حضرت معصومه سلام الله علیها بفرمایند. ایشان گریه افتاده بود و فهمیده بود درخواستی که از امام رضا علیه السلام کرده تحقق پیدا کرده است.» شاید حکمت این که خدای متعال در قرآن کریم بسیاری از داستان ها را با اسم و مشخصات ذکر می کند این است که اثر بیشتری در روح شنونده داشته باشد. مثلا داستان اصحاب کهف را با جزئیات آن نقل می کند که چند سال به خواب رفتند، سگی که همراه آن ها بود کجا و چگونه خوابیده بود ( وَ کَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ ) و ... . /1102101305
شنبه ، ۲۱آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: وارث]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]