واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: یک داستان و ترجمههایی که غافلگیرمان میکند؟!
آشنایی مترجم با نویسنده اثر، در ارائه ترجمههای متفاوت از یک اثر تأثیر میگذارد.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گاهی دلت میخواهد در کنج تنهایی، آثار نویسندگان کشورهای بزرگ در حوزه ادبیات داستانی را ورق بزنی و از آثار بزرگان ادبی حظ وافری نصیبت شود، اما وقتی سراغ کتابهایی مثل «بینوایان» اثر «ویکتور هوگو» و «مگس» اثر «ژان پل سارتر» یا مجموعه آثار «فرانسیس کافکا» میروی، برای لحظهای، انبوه ترجمههای این کتابها تو را مبهوت میکند و در مقابل انبوه ترجمهها متوقف میشوی، ناخودآگاه یکی از ترجمهها را آن هم از روی شانس انتخاب میکنی و میخوانی. اگر فراغتی حاصل کنی و زمان زیادی داشته باشی و علاقهای وافر، سراغ ترجمههای دیگر کتاب های ادبیات داستانی میروی، در این هنگام نیز سر گیجهای عجیب ترا فرا میگیرد و با تعجب در تفاوتهای فراوان میان ترجمههای یک اثر ادبی مینگری. دلیل واقعی وجود این ترجمههای متفاوت چیست؟
چرا اینقدر مترجمان از زوایای گوناگون به یک اثر ادبی در حوزه ادبیات داستانی مینگرند و به قول معروف «هر کسی از ظن خود یار یک اثر ادبی میشود» و از درون آنها اسرار اثر را میجوید؟ این مسئله را میتوان در میزان آشنایی مترجم با زبان فارسی و زبان مبداً دانست. مشکل مترجمان بیش از آنکه در زبان مبداً باشد در زبان مقصد یا همان زبان مادری آنها است. این مسئله ترجمهای از آثار ادبی را به مخاطب عرضه میکند که برداشتی کاملاً متفاوت با اصل آن خواهد بود.
میزان آشنایی مترجم با نویسنده اثر داستانی در ارائه ترجمههای متفاوت از یک اثر ادبی بیتأثیر نیست و هنگام علتیابی باید، گوشه چشمی هر چند اندک به این مسئله داشت. آشنایی مترجم با سبک نویسنده در چگونگی ترجمه وی از اثر ادبی تأثیر میگذارد. ادبیات مثل ریاضیات نیست که همه کس بر اساس فرمولی خاص در مورد یک موضوع به نتیجهای واحد و قطعی برسد. در این علم، هر کسی از دریچهای متفاوت به آن مینگرد. چه قبول کنیم چه نه،میزان آگاهی مترجمان از یک اثر داستانی و نویسنده آن، با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال میزان آشنایی یک مترجم با نویسندهای در حوزه داستان مانند «ویکتورهوگو» با مترجمی دیگر تفاوت دارد. همین تفاوت سبب بروز ترجمههای مختلف از یک اثر ادبی میشود. البته میزان ترجمه از آثار یک نویسنده حوزه ادبیات داستانی نیز می تواند، میزان آگاهی مترجم از سبک و کلمات وی را شکل دهد.گاهی مترجمی بدون آنکه آگاهی کافی درباره آثار نویسندهای چون «ژان پل سارتر» داشته باشد به سراغ ترجمه آثار وی میرود.
این مسئله مخاطب را با ترجمهای مواجه میکند که در خور اثر ادبی نیست. به طور مثال کسی که زوایای پر پیچ و خم نویسندگی «ویکتورهوگو» را میشناسد به طور حتم ترجمه بهتری نسبت به دیگران از اثر وی ارائه میدهد. البته در این میان آشنایی مترجم با فضای اثر ادبی نیز در ارائه ترجمههای متفاوت از یک اثر بیتأثیر نیست. ناآشنایی مترجم با فضای داستانی یک نویسنده سبب میشود، مفهوم به شایستگی منتقل نمی شود.
این مسئله به دلیل این باوری غلط میان مترجمان بروز میکند. در این باور، ترجمه را کاری تخصصی می دانند و به فعالیت در یک حوزه خاص منحصر نمیشود. افرادی که این چنین تفکری دارند، گاهی در ادبیات غور میکنند و گاهی سری به کتابهای علمی میزنند. این پراکندگی، عمل نکردن یکسان مترجم در هنگام ترجمه را به همراه خواهد داشت.
مترجمی که به سراغ اثر کافکا برای ترجمه میرود، باید به سبک وی نیز آشنایی داشته باشد. این ناآشنایی با سبک نویسنده برداشتهای متفاوتی از یک اثر ادبی را توسط مترجمین به دنبال خواهد داشت؛ ترجمههایی که یک جمله ساده را به اشکال متفاوتی ارائه میدهد. اینگونه افراد ادبیات را جامی جهان نما تصور میکنند که هر کسی میتواند خود را در آینه آن ببیند و عرض اندامی کند. در حالی که ترجمه یک اثر ادبیات داستانی با یک متن علمی به طور کامل متفاوت خواهد بود.
به طور مثال بهترین ترجمهها در حوزه ادبیات داستانی را مترجمینی انجام می دهند که اهل ادب هستند. به دلیل آنکه این افراد با سبک ادبی هر نویسنده آشنایی دارند و بالطبع ترجمهای سلیس و روان از یک اثر ادبی خواهند داشت و مخاطب خود را با زیبایی کلام و کلمه روبرو میکنند.
در میان مترجمان، افرادی هستند که تنها به واسطه گذراندن کلاسهای زبان در آموزشگاه دست به قلم میشوند و به کار ترجمه میپردازند. این افراد از تخصصی بودن کار ترجمه اطلاعی ندارند و با این ناآگاهی به ترجمه آثار ادبی میپردازند.
در نهایت آنچه از این افراد به عنوان کار ترجمه مشاهده میکنیم. ترجمهای ضعیف از شاهکاری ادبی است. ترجمهای که میتواند زیباییهای ادبی را به مخاطب انتقال دهد. نه تنها از عهده این مهم بر نمیآید بلکه فارسی زبانان را با این سؤال بزرگ روبرو میکند که دلیل واقعی بزرگی نویسندهای چون «ویکتورهوگو» چیست و مخاطب را از لذتی ادبی محروم میسازد.
یادداشت از محدثه محمدپور
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
ترجمه موفق، نفوذ در فرهنگهای مختلف را در پی خواهد داشت
ترجمه «خون سخن نمیگوید» وارد بازار کتاب میشود
ترجمه باز، نشانه کار یک مترجم خوب نیست
سرگیجه ترجمه کتاب در گودال سلیقهها
ادبیات دید من را نسبت به زندگی باز کرده است/ ترجمه کیفیت ندارد
عادل فردوسی پور کتاب خود را امضا کرد+ تصاویر
هارپرلی و دومین رمان پر سر و صدایش
دیدگاههای ادبیات داستانی گسترش پیدا کند
نگاهی تجاری بر ترجمه کشور سایه افکنده است
مترجمان ما زبان فارسی را نیاموختهاند
۲۱ آذر ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]