واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
وقتی آماتورها میخواهند حرفهای باشند
برنامه نود معتبرترین تریبون فوتبال است. هر کسی مقابل دوربین این برنامه قرار میگیرد، روی خط میآید یا مهمتر از آن به استودیوی نود دعوت میشود، فرصت را غنیمت میداند تا خواستههایش را از این تریبون پربیننده اعلام کند.
ایران ورزشی: برنامه نود معتبرترین تریبون فوتبال است. هر کسی مقابل دوربین این برنامه قرار میگیرد، روی خط میآید یا مهمتر از آن به استودیوی نود دعوت میشود، فرصت را غنیمت میداند تا خواستههایش را از این تریبون پربیننده اعلام کند. با تعطیلی لیگ برتر و خالی ماندن کنداکتور برنامه، موقعیتی فراهم شد تا دو بازیکن تیم ملی ناشنوایان به استودیو بیایند. اعضای تیمی که به تازگی قهرمان جهان شده، خودشان را با بازیکنان تیمملی فوتسال میسنجیدند و خواهان پاداشهای مالی بودند. در شایستگی اعضای این تیم شکی نیست و قهرمانی جهان در هر رده و تورنمنتی نمیتواند اتفاق کوچکی باشد. این تنها مثالی است برای پرداختن به رویهای که در ورزش ایران باب شده و هر موفقیت برونمرزی باید مابهازایی ریالی داشته باشد و معمولا این پاداش با رقمهای دریافتی بازیکنان فوتبال مقایسه میشود. ولی ریشه این تفکر کجا است و چقدر با آنچه در ورزش مرسوم است، مطابقت دارد؟
در سالهایی که قراردادهای فوتبال تصاعدی بالا رفت، بازیکنان و مربیان این رشته ناگهان از طبقه متوسط و عادی جامعه جهشی به طبقه مرفه و ثروتمند داشتند. انتشار عکس خانه و ماشینهای لوکس این بازیکنان برای مردم غیرمنتظره بود (هنوز هم هست) و فوتبال از سرگرمی موردعلاقه عوام به میانبری برای رفاه و زندگی تامینشده تبدیل شد. اگر تا دهه 60 والدین علاقه زیادی به فوتبال بازی کردن پسرشان نداشتند، حالا این ورزش را نزدیکترین راه برای ثروتمند شدن فرزندشان میدانند. ورود سرمایه به فوتبال ماهیت آن را کاملا تغییر داد، ولی تحول بهقدری شدید بود که ورزشهای دیگر هم از آن تاثیر گرفتند.
مشکل از همین لحظه شروع شد؛ مقایسه فوتبال با سایر ورزشها. چرا باید دستمزد یا پاداش ورزشکار دو رشته مختلف یکی باشد؟ چه عواملی دستمزد یا مبلغ قرارداد را تعیین میکند؟ فهرست ثروتمندترین ورزشکاران جهان در قرق چند رشته خاص است؛ فوتبال، تنیس، بوکس، بسکتبال و گلف. ورزشکاران سایر رشتهها جایی در میان آنها ندارند؛ چه یوسین بولت، سریعترین مرد جهان و چه مایکل فلپس که با 18 مدال طلا پرافتخارترین ورزشکار تاریخ المپیک است. دستمزد ورزشکاران بر اساس فاکتورهایی است که عوامل تجاری و بحث عرضه و تقاضا مهمترین آنها است. فلوید میودر و مانی پاکیائو برای مسابقه بوکسی که به مسابقه قرن مشهور شد، بیش از 100 میلیون دلار دستمزد داشتند چرا که درآمدهای تلویزیونی، بلیتفروشی و جانبی این رویداد بیش از 300 میلیون دلار بود. ستارگان لیگبرتر انگلیس که نقشآفرینان گرانترین نمایش باشگاهی فوتبال جهان هستند، بر اساس همین درآمدهای تلویزیونی بیش از 150 هزار پوند در هفته دستمزد دارند. این ستارگان با درآمدهای نجومیشان در ردیف ورزشکاران حرفهای قرار میگیرند، در حالی که سایر ورزشها از نظر درآمد با این چند رشته خاص قابل مقایسه نیستند.
سایر رشتههای ورزشی را باید در ردیف ورزشهای آماتور قرار داد. البته قهرمانان این رشتهها دستمزد نسبتا خوبی دارند و برای موفقیتها و مدالهایشان پاداشهایی هم میگیرند ولی این ارقام در حدی نیست که زندگی آنها را برای همیشه تامین کند تا در پایان دوران ورزشیشان مجبور نباشند کار کنند. دو مدالآور المپیکی فرانسه که چند ماه پیش در سانحه تصادف هلیکوپتر از دنیا رفتند، تنها با انگیزههای مالی حاضر شده بودند در این برنامه تلویزیونی شرکت کنند. کامیل موفا، برنده مدال طلا، نقره و برنز شنا در المپیک لندن و آلکسیس واستین، برنده برنز بوکس آماتور در المپیک پکن با وجود این موفقیتها درآمدشان با بنزما یا واران، ستارگان تیم ملی فوتبال این کشور قابل مقایسه نبود. توجه کنید این مثال مربوط به کشوری است که در فهرست مدالهای المپیک همیشه تکرقمی است و بودجه کلانی برای تمام ورزشهایش دارد.
ورزش ایران اما در سالهای اخیر مسیر متفاوتی در پیش گرفته و بر خلاف روندی که در دهه 60 وجود داشت، تمام رشتهها رویکردی حرفهای پیدا کردهاند. ورزش برای ورزش که شعار آماتوریسم است فراموش شده و حالا هر موفقیت قارهای یا جهانی معادلی ریالی دارد. دلیل اصلی این شرایط جدید، نتیجهگرایی حاکم در ورزش است و ملاک موفقیت و ماندگاری مدیریتها، به جای پروژههای بلندمدت و زیربنایی در موفقیت ورزشکاران خلاصه شده است. پس رقم پاداشها روز به روز بالاتر میرود و ورزشکاران آماتور هم به ورزش به چشم یک منبع درآمد نگاه میکنند.
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]