تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگز زمين باقى نمى‏ماند مگر آن كه در آن دانشمندى وجود دارد كه حق را از باطل مى‏ش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838056788




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رُمان چیست؟ / منصور یاقوتی


واضح آرشیو وب فارسی:کرد پرس: در هیچ منبعی پاسخ مثبت به این پرسش داده نشده. پس این تصوراز کجا آمده؟ لابد از اینجا که نویسنده جوان دیده است که برخی از مهمترین رمان های جهان قطورند! هر چند در منابع مربوط به نقد ادبی و سبک های ادبی٬ تعاریف دقیق و جامعی از مفهوم «رُمان» داده شده٬ پرسش این است که چرا ...خبرگزاری کردپرس_سرویس فرهنگ و هنر: در هیچ منبعی پاسخ مثبت به این پرسش داده نشده. پس این تصوراز کجا آمده؟ لابد از اینجا که نویسنده جوان دیده است که برخی از مهمترین رمان های جهان قطورند! هر چند در منابع مربوط به نقد ادبی و سبک های ادبی٬ تعاریف دقیق و جامعی از مفهوم «رُمان» داده شده٬ پرسش این است که چرا نویسندگان جوان بی اعتنا به منابع معتبر٬ همچنان «حجم گرایی» را«رمان» می نامند٬ پرسشی است نو که باید ریشه های ذهنی آن را کاوید. در کتاب «ادبیات داستانی» نوشته «جمال میرصادقی» تعاریفی با تکیه بر آرای نویسندگانی همچون «دی.اچ.لارنس David Herbert Lawrence» ارائه داده و نظریات خودش را هم ضمیمه کرده که دقت و جامعیت ندارد. جمال میر صادقی از«ویلیام هزلیتWilliam Hazlit » نقل می کند: «رمان داستانی است که براساس تقلیدی نزدیک به واقعیت٬ از آدمی و عادات و حالات بشری نوشته شده باشد و به نحوی از انحاء تصویر جامعه را درخود منعکس کند.» این تعریف اعتبار و ارزش علمی ندارد٬ چرا که مشمول داستان کوتاه و داستان بلند هم می شود. سپس این تعریف را به چالش می کشد از این منظر که بر رمان های تمثیلی و نمادین و سوررئالیستی قابل تطبیق نیست و با رمان های «قصر» کافکا و«بوف کور» هدایت و«یکلیا و تنهایی او» تقی مدرسی کاملا̋ مطابقت ندارد. باید گفت تعریف ویلیام هزلیت از این جهت بی اعتبار است که ساختار و خصوصیات رمان را توضیح نمی دهد. سپس از دی.اچ لارنس نقل قول می کند «...رمان ها در حکم عاملی تکان دهنده می توانند سراپای هستی آدم را به لرزه اندازند....» همه کس می داند که یک داستان کوتاه که متنی قوی داشته باشد و خوب هم نوشته شده باشد می تواند «سراپای هستی آدم زنده را به لرزه اندازد...» این تعریف هم نمی تواند مورد توجه قرار گیرد. سپس می نویسد: «آقای آبل شووالی٬ در جزوه کوچک اما درخشان خود تعریفی را به دست می دهد و خوب اگر یک منتقد فرانسوی نتواند رمان انگلیسی را تعریف کند چه کسی می تواند؟ وی می گوید که رمان٬ داستانی است به نثر٬ با وسعتی معین و این برای ما کافی است جز اینکه شاید اضافه کنیم که این حد یا وسعت نباید کمتر از پنجاه هزار کلمه باشد....» ادبیات داستانی /جمال میر صادقی نویسنده بر این تعریف از این زاویه خُرده می گیرد که «هدف رمان ساختن زندگی نیست بلکه ابداع مجدد آن است. رمان هرگز نمی تواند عین واقعیت های زندگی را منعکس کند زیرا که زائیده تخیل است...» باید گفت که رمان های کاملا̋ تخیلی٬ شاخه ای از درخت تناور رمان اند و نویسنده قادر نبوده از منظری وسیع تعاریف ذکر شده را به چالش بکشد. لذا به «مکتب های ادبی» رضا سید حسینی٬ چاپ دوازدهم٬ انتشارات نگاه صفحه 110 استناد می کنیم که نویسنده مختصر و از نظر خود کافی «رمان» را در برابر«حماسه» این گونه توضیح می دهد: «وقتی که داستان به جای شعر به صورت نثر بیان شود٬ نوع دیگری از آثار ادبی را تشکیل می دهد که آن را «رمان» می نامند. در رمان نیز همان قواعد تنظیم حماسه به کار برده می شود٬ با این تفاوت که در حماسه جای مهم را جَنگ اشغال کرده است ولی در رمان این مقام به عشق اختصاص داده شده است. در رمان اهمیت بیشتری به حقیقت نمایی اثر داده می شود. ضمنا̋ این نکته را نیز باید در نظر داشت که رمان باید دارای نتیجه ی مفید اخلاقی باشد....» نا گفته پیداست که این تعریف هم مثل تعاریف قبلی بُن مایه و ساختار بسیار سستی دارد که پوشالی به نظر می رسد. چراکه با این تعریف٬ داستان کوتاه و داستان بلند هم با توجه به حقیقت نمایی و اخلاقی بودن و به نثر نوشتن باید رمان باشند درحالی که چنین نیست. نویسنده نظر به تعریفی که دارد می نویسد: «....یگانه کسی که رمانی نوشت و توانست محبوبیتی کسب کند٬ مادام دولافایت بود که شاهکار خود را به نام «شاهدخت کلو» با رعایت اصول کلاسیک بوجود آورد....» رمان تاریخی اثر «لوکاچ» نوع خاصی از رمان را تحلیل می کند که به «رمان تاریخی» معروف شده و جای آن٬ یعنی «رمان تاریخی» در ایران معاصر کاملا̋ تهی ست. «رمان تاریخی» همچنان که گفته شد٬ به ژانری از جهان رمان اشاره دارد اما در خلال آن می توان خصایص رمان را بیرون کشید٬ از جمله مسأله «شخصیت». آنچه که لوکاچ در رمان تاریخی به عنوان شاخصه بنیادین رمان و رُکن اصلی آن تکیه می کند مسئله «شخصیت» است. تعدد شخصیت ها٬ چه خیالی همچون دن کیشوت و چه واقعی همچون گریگوری ملخوف و آکسینیا...... در رمان جاودانه «دُن آرام»٬ مشخصه اصلی رمان است: ○«خصوصیات شخصیت ها ناشی از ویژگی تاریخی عصرشان باشد» صفحه 33 ○«شخصیت ها باید به لحاظ اجتماعی و به لحاظ روان شناختی واقعی باشند» صفحه 34 ○«رمان به ویژگی تاریخی شخصیت ها و رویدادها دست یابد» صفحه 35 گئورگ لوکاچ با تکیه بر اظهارات بالزاک پدر رئالیسم٬ به نقل قول از بالزاک درباره برخی خصایص برجسته رمان های «سروالتراسکات» می نویسد: «...ترسیم گسترده ی آداب اجتماعی و شرایط ملازم با رویدادها٬ منش دراماتیک٬ کُنش داستان و در پیوند نزدیک با این یک٬ نقش جدید و مهم گفت و گو در رمان....» صفحه 51 لوکاچ درباره نویسنده آثاری همچون رابین هود٬ و «آیوانهو» از والتراسکات درباره خصایص شکل گیری شخصیت و نقش شخصیت در آثار اسکات تأکید می کند که او با تمهیدی تاریخی - اجتماعی و عینی زمینه شکل گیری شخصیت را نشان می دهد: «بدین سان اسکات می گذارد چهره های تاریخی مهمش از دل هستی زمانه سر برکنند و هیچ گاه نمی خواهند زمانه را بر اساس موقعیت نمایندگان بزرگ آن توضیح دهد....» صفحه 62 تا همین جا اگر بخواهیم به یک جمع بندی مختصر و مفید برسیم باید تأکید کنیم که آنچه ژانر رمان را از داستان کوتاه و داستان بلند سوا می کند٬ موضوع شخصیت است. در داستان کوتاه یک شخصیت اصلی وجود دارد که برشی از زندگیش نشان داده می شود. چند نفر هم در سایه روشن و در کنار او حرکت می کنند. در داستان بلند که حلقه واسطه ایست بین داستان کوتاه و رمان ٬ مثل «پیرمرد و دریا» اثر «ارنست همینگوی» همان یک شخصیت اصلی در کنار چند شخصیت نه چندان کامل٬ در فضایی گسترده تر و روابطی پر رنگ تر نقش آفرینی می کنند. داستان «موش ها و آدم ها» اثر جاودانه جان اشتاین بگ نمونه موفقی از داستان بلند است. یا «داستان یک انسان واقعی» اثر میخائیل شولوخُف و ... اما رمان٬ نظر بر اینکه یک زندگی کامل را نشان می دهد٬ با تعدد شخصیت ها که گاه٬ مثل رمان جنگ و صلح اثر لئون تولستوی٬ گفته می شود که از مرز چهار صد تن می گذرد که رقمی حیرت انگیز و اغراق آمیز به نظر می رسد. در ایران که داستان در قالب چکامه های بلند سروده می شده٬ می توان از داستان «سیاوش» و داستان «بهرام چوبینه» به عنوان رمان نام برد. چرا که در این داستان ها با تعدد شخصیت روبرو هستیم. موضوع دیگر٬ البته با نقل قول از بالزاک در رمان «نقش جدید و مهم گفتگو» ست. چرا گفتگو چنان اهمیتی دارد که در کنار پی ریزی شخصیت به آن توجه می شود؟ معنای گفتگو چیست؟ یعنی هر شخصیتی متناسب با موقعیت اجتماعی٬ خاستگاه طبقاتی٬ سطح فرهنگ و تربیت خانوادگی و اجتماعی خود سخن می گوید: گفت و گوی یک لمپن با یک فیلمساز٬ با عنصر انقلابی یا قهوه چی تفاوت دارد. هر شخصیتی متناسب با موقعیت خود سخن می گوید و فکر می کند. اما در رمان «سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند»٬ البته نه در همه موارد٬ تعدادی از شخصیت ها که در موقعیت یکسانی قرار ندارند٬ نه در شغل٬ نه جنسیت٬ نه تفکر... .مثل هم سخن می گویند و حرف می زنند و گفت وگو می کنند! اما می بینیم که در فلان رمان مشهوری که بیشتر از بیست چاپ هم خورده٬ این نویسنده است که به جای شخصیت ها حرف می زند: درویش و پینه دوز و کشاورز و یاغی٬ زن و مرد٬ با زبان نویسنده حرف می زنند!.... نه!... این نمی شود رمان نویسی. این همان چیزی است که بالزاک به آن اشاره می کند. یعنی اهمیت گفت وگو در رمان. رمان در سیمای واقعی و جایگاه راستین خود تصویر گر یک زندگی کامل است. یا حداقل بخشی از زندگی را در کمال خود نشان می دهد: هم شخصیت ها کامل اند٬ هم رویدادها. گاه رمانی همچون «ژان کریستف» اثر رومن رولان زندگی موسیقی دانی را از تولد تا پیری تصویر می کند٬ گاه رمانی به نام «خرمگس»اثر لیلیان وینیچ جوانی تا مرگ شخصیتی انقلابی را که برای رهایی میهن اش ایتالیا می رزمد نشان می دهد یا رمان جاودانه ای همچون «دُن آرام» روایتگر انقلاب اکتبر روسیه و جنگ داخلی می شود و سیمای زن را در عشق و وفاداری در کمال بی همتای خود باز آفرینی می کند. عرصه رمان ها همان طور که گئورک لوکاچ به درستی می گوید «بازی منحط با شکل» نیست یا «اشتباه گرفتن امر جزیی با امر مهم٬ سطحی با عمیق و ترجیح امر سطحی و امر جزیی» [رمان تاریخی/ نشر اختران/ لوکارچ/ترجمه شاپور بهیان/صفحات 381 و 383 متن در رمان اهمیت تعیین کننده دارد و نمی توان جدا از بررسی شکل به آن پرداخت. ضعف عمده و اساسی نوشته هایی که در ایران به نام پر اعتبار رمان منتشر می شود این است که زندگی در کمال خود به نمایش در نمی آید. نویسندگانی به نام رمان آثار حجیم در اتاق های دربسته خود سر هم بندی می کنند که شهامت رویارویی با زندگی را ندارند و «رمان را به راستی تبدیل به ابزار عوام فریبی » می کنند. البته این پدیده تصادفی نیست و همانطور که گئورک لوکاچ می نویسد: «جریان اصلی در عصر امپریالیسم٬ هم در نگرش تاریخی وهم در نظریه و عمل ادبی٬ جریان تباهی بیشتر رئالیسم است» صفحه 383 «نوآوری بی پایان نویسندگان بزرگ و رئالیست» امروزه از سوی منتقدانی مثل «ویتیکو» و «فچر» و «لیندن» در ایران زیر سئوال می رود تا «بی ذوقی تاریک اندیش این دوره...» در قلمرو داستان و ژانر رمان کاربرد تبلیغی برای جایزه بگیران و پندار بافان داشته باشد. اما تاریخ رمان به اعتبار نام هایی همچون لئون تولستوی٬ گورکی٬ داستایوسکی٬ بالزاک٬ اشتاین بگ و جک لندن به این پرسش پاسخ قطعی می دهد که هر نوشته داستانی و حجیمی را به اعتبار قطر و صفحات نمی توان رمان نامید٬ چرا که رمان روایتِ خلاق خود زندگی است با همه ی ژرفا و زیبایی ها و زشتی ها به صورت درام یا حماسه یا فضیلت نیکی و زیبایی. کرمانشاه 22 خردادماه 1394 از:بلوط


سه شنبه ، ۱۷آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کرد پرس]
[مشاهده در: www.kurdpress.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن