واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: کجا نفت می فروشن؟/ این پنج چیز بر نمی گردد/ انتقاد تند مشاور روحانی از ترکیه
«تحریم» اسماً علیه دولتها وضع میشود. اما حقیقت این است که «در عمل» علیه شهروندان به اجرا گذاشته میشود. همین خصلت ماهوی تحریم، آن را ناگزیر در تقابل با حقوق اساسی انسانها قرار میدهد.
شبکه گردی روز دوشنبه عصرایران واکنش تند مشاور رئیس جمهور به اقدامات ترکیه و نوشته های جالب متنوعی درباره موضوعات سیاسی و اجتماعی گردآوری کرده است:
1- نفت مفت!
سیاوش فلاح پور در توییتر خود نوشته است:
نفت شده 37 دلار! کجا میفروشن بریم یه بشکه بگیریم، دیگه واقعا می ارزه!!
2- «حقوق بشر و نیمهٔ پنهان تحریم»
رضا نصری در فیسبوک خود نوشته است:
«تحریم» اسماً علیه دولتها وضع میشود. اما حقیقت این است که «در عمل» علیه شهروندان به اجرا گذاشته میشود. همین خصلت ماهوی تحریم، آن را ناگزیر در تقابل با حقوق اساسی انسانها قرار میدهد.
در مورد ایران هم چنین بوده است و در سالهای گذشته تحلیلها و مقالات بسیاری در مورد مغایرت تحریمها با حقوق اساسی (به ویژه حقوق اقتصادی و اجتماعی) ایرانیان مقیم ایران به رشته تحریر درآمد. به عنوان مثال، مباحث زیادی پیرامون تاثیر تحریمهای بینالمللی بر سلامت، درمان، بهداشت، کیفیت زندگی، وضعیت معیشتی و حتی جان ایرانیان مقیم ایران انجام گرفت.
اما آنچه طی این سالها تقریباً مسکوت ماند و کمتر «فعالِ حقوق بشر» یا سازمانی به آن پرداخت، تاثیر تحریمهای ایالات متحده بر حقوق شهروندی ایرانیانی بود که در آن کشور زندگی میکردند یا، مثلاً به واسطهٔ داشتن گرین کارت، به نحوی در رابطه و قلمروی قانونی آمریکا (Jurisdiction) قرار میگرفتند.
به واقع، علیرغم اینکه این دسته از شهروندان میبایست قاعدتاً مورد حمایت موازین قانون اساسی آمریکا - به ویژه «منشور حقوق ایالات متحده» (United States Bill of Rights) - قرار میگرفتند، دولت آمریکا، بدون در نظر گرفتن تعهدات خود در این زمینه، و بدون در نظر گرفتن موزاین حقوق بینالملل در حوزه حقوق بشر، سختترین و گستردهترین قوانین تحریمی را علیه آنها تصویب و به اجرا درآورد.
دامنهٔ این تحریمها به قدری وسیع بود که شهروندان ایرانی مقیم آمریکا (یا «مرتبط» با آمریکا) حتی از داشتن یک حساب بانکی ساده در ایران، استخدام یک وکیل یا حسابدار برای رسیدگی به امور کاریشان در ایران، انجام سادهترین فعالیت تجاری یا دریافت حداقل وجه نقدی محروم شدند؛ و بعضاً به بهانهٔ برخی از متداولترین و عادیترین فعالیتها، جریمهها و جزاهای بسیار سنگینی متحمل شدند.
شدت تحریمها - و سختگیری نهادهای اجرایی آمریکا که بعضاً به دنبال «عبرتآموزی» بودند - نیز به قدری بود که در برخی موارد افرادی به صرف دریافت «ارث خانوادگی»، فعالیت تجاری در دوبی یا آسیای دور، یا انتقال وجهی که بابت فروش یک مغازه در ایران بدست آورده بودند، به سالها زندان محکوم و صدها هزار دلار مقروض شدند.
در یک مورد، یک جوان دانشمند ایرانی از دانشگاه پرینستون، به صرف دریافت ارثیهٔ خانوادگی از ایران، علیرغم طی کردن تمام مراحل قانونی، دو سال و نیم زندان متحمل شد. و در یک مورد دیگر، یک شهروند ایرانیتبار، در انتظار استرداد به آمریکا، پس از ۲۷ ماه «بازداشت موقت» در فیلیپین، در زندانهای مخوف آن کشور، جان خود را از دست داد. امروز نیز، طبق آخرین برآوردها، ۱۶ شهروند ایرانی، به بهانههای مشابه، هنوز در زندان یا در انتظار زندان به سر میبرند.
اما جالب اینکه در تمام این سالها، هیچ یک از فعالین حقوق بشر ایرانی، نهادهای غیردولتی و سازمانهای بینالمللی به مصائب این دسته از شهروندان نپرداختند و حتی اسم قربانیان این وضعیت را هم نمیدانند. حتی سازمانهای مدنی آمریکایی نیز که معمولاً به شدت به نقض قانونی اساسی و منشور حقوق اساسی این کشور توسط دولت حساس هستند - به دلیل پیوند تنگاتنگ قوانین تحریمی با «امنیت ملی آمریکا» - این موارد را مسکوت گذاشتند.
از طرف دیگر، شمشیرِ داموکلسِ زندان و جریمه به نحوی بر سر شهروندان ایرانیتبار مقیم آمریکا سنگینی میکرد که خود آنها نیز بعضاً از اعتراض سازماندهی شده به این وضعیت و بلند کردن صدایشان، از روی احتیاط و محافظهکاری، خودداری کردند.
به واقع، دامنه و شدت قوانین تحریمی در آمریکا چنان گسترده بود که نهادهای اجرایی این کشور - مانند اوفک و اف.بی.آی - قادر بودند، با اندکی تجسس، بهانهای بیابند تا هر شهروند را (مثلاً بخاطر داشتن حساب بانکی در ایران) به جرم نقض امنیت ملی، به احکام سنگین محکوم کنند؛ و این امر خود به شدت موجب اضطراب، تضعیف و انفعال جامعهٔ مدنی ایرانیان مقیم این کشور شد.
حال سئوال اساسی اینجاست که مجامع مدافع حقوق بشر و جامعه مدنی ایرانیان مقیم آمریکا، برای حل مسائل باقی مانده از دوران تحریم (به ویژه وضعیت کسانی که هماکنون در زندان یا در معرض زندانی شدن قرار دارند)، جبران خسارات گذشته و همچنین پیشگیری از تکرار این برخوردهای غیرقانونی، چه برنامهای دارد؟
3- بازگشت کولیدر !
اکانت "خانوم خاکستری" هم این عکس را در توییتر خود منتشر کرده است:
4- این ها بر نمی گردد
سید حسین موسویان در فیسبوک خود نوشته است:
پنج چیز است که نمی توان آنها را باز گرداند:
۱. سنگ ................... پس از پرتاب شدن"
۲. حرف ................... پس از گفتن"
۳. موقعیت ............... پس از پایان یافتن"
۴. زمان ................... پس از گذشتن"
۵. دل ......................پس از شکستن"
5- خداحافظ نون بربری دوست داشتنی
کیوان هم در صفحه خود در توییتر نوشته است:
"آرم شبکه عوض شد.. خداحافظ سه تا نون بربری دوست داشتنی"
6- انتقاد تند از ترکیه
حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور هم در فیسبوکش نوشته است:
دولتی که زیر پوسته داعش بازی گردانی می کرد امروز رخ نموده است. دولت نو عثمانی و خلافت سفیانی به سختی می توانند خود را زیر سایه ناتو پنهان کنند.
7- میخوای زندگی آرومی داشته باشی؟
رامتین در توییتر خود نوشته است:
اگه میخوای زندگی آرومی داشته باشی وقتی خوشحالی (قول) نده وقتی عصبانی ای (جواب) نده وقتی ناراحتی (تصمیم) نگیر.
8- آخه اسکناس؟
عباس رضایی ثمرین در اینستاگرامش نوشته است:
اين حوض در باغ فين كاشان است. از قديم داخل آن سكه پرت مي كنند، محض سرگرمي، يا يك جور بازي شانس. سكه اگر داخل آن سوراخ وسط بيفتد، صاحبش خوش شانس است، اگر نه كه هيچ. انبوه سكه هاي كف حوض به جز اينكه نشان مي دهد تعداد بدشانسها زياد است، يك كاركرد ديگر هم داشته؛ هموطنان مسافري كه كنه اين بازي كاشانيها را نمي دانسته اند، فكر كرده اند اين حوض جاي مقدسي است و بايد در آن پول ريخت. نشانه اش اينكه به جز سكه، كلي پول كاغذي هم كف حوض هست. آنهم نه فقط در اين يكي، كه در همه حوض هاي فين كه وسطشان سوراخ دارد
9- کار خیر فقط مدرسه سازیه؟
قیصر در توییتر خود نوشته است:
کار خیر کردن فقط مدرسه سازی نیست . احترام به بزرگان هم فقط دست بوسیدنشان نیست . با کوچکترین کار میشود دلی را شاد کرد.
10 -درجه ابوالفضل تمام
صادق حسینی هم این عکس و نوشته را در اینستاگرامش منتشر کرده است:
سرباز لشگر علي اكبر با درجه ابوالفضل تمامی.
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۸ - ۱۶ آذر ۱۳۹۴ - 07 December 2015
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]