تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ياران مهدى جوان‏اند و ميان‏سالى در ميان آنان نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829734038




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بریزیم و بپاشیم، بهتر از دیگران!


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
بریزیم و بپاشیم، بهتر از دیگران!




کمی از این میوه و کمی از آن یکی، شده 5- 4 کیلو. می‌خواستم یکی‌- دو کیلو میوه بخرم که نماند. نان بسته‌بندی می‌خرم. نانی که هفته پیش خریده بودم، بیات شده. از در خانه که وارد می‌شوم اول برق راه پله‌ها را روشن می‌کنم.





روزنامه ایران - شهناز سلطانی:  بعد شوفاژ را زیاد می‌کنم که مبادا سرما بخوریم. شیر آب را باز می‌کنم قبل از اینکه دست و صورتم را صابون بزنم. کتری چای‌ساز را پر از آب می‌کنم، شاید استفاده شود! بسته گوشت را از فریزر بیرون می‌آورم تا چیزی برای شام آماده کنم. برای اینکه زود‌تر یخ آن باز شود داخل ماکروویو می‌گذارم.

 به نظرم بسته گوشت داخل کیسه فریزر زیاد می‌آید، اول با خودم فکر می‌کنم نصفش را برگردانم به فریزر اما بعد دوباره با خودم به نتیجه می‌رسم که غذا بیشتر بپزم بالاخره روزهای بعد که خورده می‌شود و... . این ساده‌ترین قصه مصرف خیلی از ماست.

 قصه‌ای که سر دراز دارد. قصه‌ای که رد پایش را همه جا می‌شود، پیدا کرد. در خانه، محل کار، میهمانی، عروسی و عزاداری و... .


«مصرف» از «اندازه» تا اسراف



  بالا یا پایین میانگین‌ها

گفته می‌شود ایرانی‌ها ۶ برابر میانگین جهانی نان می‌خورند. ما، نمک را هم به نسبت میانگین در دنیا ۲ برابر مصرف می‌کنیم. نوشابه را بیش از چهار برابر میانگین می‌خوریم. در مکالمه تلفنی هم ید طولایی داریم. روزی ۴۰ دقیقه با تلفن حرف می‌زنیم و ۴ برابر میانگین جهانی به بیماری‌های مفصل در ناحیه گردن مبتلا هستیم.

 ولی شیر را یک سوم اروپایی‌ها مصرف می‌کنیم و همین طور تخم مرغ را. مردم دنیا به طور میانگین روزی یک تخم مرغ می‌خورند، ولی ما هر سه روز یک بار یک تخم مرغ می‌خوریم.

از این دست آمار و ارقام کم نیست. اما همین قدر کفایت می‌کند که ما بدانیم اصلاً میانه خوبی با «مصرف» نداریم و خارج از چارچوب منطقی مصرف قدم برمی‌داریم. آنجا که باید کم مصرف کنیم، زیاد مصرف می‌کنیم و برعکس.

متأسفانه دامنه مصرف بی‌رویه اغلب ما گسترده است.خیلی از ما، تلویزیون را روشن می‌کنیم و ساعت‌ها که چه عرض کنم، تا وقتی ما بیداریم آن هم بیدار است حتی اگر یک مشتری هم روبه‌رویش ننشیند.

وقتی می‌خوابد که ما بخوابیم. اغلب، به خودمان زحمت نمی‌دهیم در زمستان یک لباس اضافه بپوشیم. چاره فرار از سرما را در این می‌بینیم که درجه شوفاژ را تا حد ممکن زیاد کنیم.

برخی از ما، اگر هوای داخل خانه‌مان زیادی گرم شود، شوفاژ را که کم نمی‌کنیم، پنجره را باز می‌کنیم. ماشین تازه از کارواش آمده و باران خورده را یک دستمال نمی‌کشیم، دو-سه سطل آب مصرف می‌کنیم تا وقتی که دوباره یک راست ببریمش کارواش و باز هم غر زنان دست به جیب و انعام ‌شویم.

کافی است میهمان داشته باشیم، آن هم میهمانی که کمی رودربایستی با او داریم. سفره رنگینی پهن می‌کنیم که بیا و ببین، حتی شده هزینه این سفره را به زحمت تأمین کنیم و خودمان را به آب و آتش بزنیم. هزینه‌های عروسی و عزا هم که گفتن ندارد.

  دخل و خرج = ناهماهنگ

قیافه کارمند‌ها را سر برج و موقع گرفتن فیش حقوق تجسم کنید. یکی ناراحت است، یکی عصبانی، یکی سگرمه‌هایش در هم رفته و می‌نالد. من به آنها حق می‌دهم. چرا؟ چون که دخلشان با خرجشان نا‌هماهنگ است.

 (حساب تورم و هزینه‌های بالای زندگی در کلانشهر‌ها و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری جای خود دارد و بحث‌اش در این مجال نیست) اگر کلاه خودمان را قاضی کنیم و یک دو دو تا چهارتای منطقی بنویسیم، آن وقت می‌فهمیم که خودمان را گرفتار چه مصیبت بزرگی کرده‌ایم و به نظر می‌رسد که راه فرار هم نداریم. نه، اتفاقاً برعکس. به قول این ضرب‌المثل پر کاربرد: «جلوی ضرر را هر وقت بگیری منفعت است.»

هر کس خواسته و نا‌خواسته، مرتکب مصرف بی‌رویه می‌شود. یکی به دنبال جلب توجه دیگران است، یکی دیگر راه خانواده را در پیش گرفته یا تقلید را سرلوحه کارش قرار داده است و... فرقی نمی‌کند دلیل این نوع مصرف چه باشد.

 مهم این است که ما از سطح خُرد اقتصادی در خانواده تا سطوح بالا در یک چرخه ناسالم به سر می‌بریم و در واقع با این کار بخشی از سرمایه‌مان را به باد می‌دهیم. این سرمایه گاهی پول ماست، ‌گاهی جسم و روان سالم ما، گاهی وقت ما و گاهی هم چیزهای با ارزشی که اصلاً به آن فکر نکرده‌ایم.


«مصرف» از «اندازه» تا اسراف



همراهی با موج

خیلی از ما معمولاً با موج‌ها خوب همراهی می‌کنیم. موج مصرف هم یکی از همین‌ موج‌هاست. راهی را می‌رویم که بقیه می‌روند. چیزهایی را می‌خریم که دیگران می‌خرند. نگاهی به اسباب و اثاثیه خانه‌های دوست و فامیل که با آنان مراوده داریم، بیندازید.

شبیه هم شده‌ایم تا از قافله خرید و زرق و برق و تجملات عقب نمانیم. آیا واقعاً ضرورتی داشته که ما مثل هم شده‌ایم؟ حتی اگر پول خرید چیزهای مشابه را داشته باشیم، راه بهتری برای استفاده از آن پول نداریم؟

اگر بخواهیم دنبال علت مصرف‌گرایی بگردیم، حتماً دلایل زیادی روبه‌روی ما قد علم می‌کند. از نوع تربیت در خانواده گرفته تا تبلیغ و تأثیرگذاری رسانه‌ها تا.... اما از همه اینها که بگذریم، از نقطه‌ای نمی‌شود گذشت، همان نقطه‌ای که می‌توانیم محکم در مقابل «مصرف گرایی» بایستیم.

این شعار نیست که تغییر از همین لحظه و از ما شروع می‌شود. قضیه نه پیچیده است و نه سخت و حل ناشدنی.

باور کنیم که همه سرمایه‌ها – این موهبت‌های الهی – که در اختیار ماست کم نیست چه سرمایه‌های مادی و چه غیر مادی. چرا باید آنها را بی‌فکر و بیهوده تلف کنیم. باید شاکرش باشیم و شکرانه آن هم حتماً درست و بجا مصرف کردن است.

 لازم نیست مدام چشم و گوشمان تیز باشد که ما اگر این‌گونه رفتار کنیم دیگران چه واکنشی از خود بروز می‌دهند. بخش زیادی از زیاد مصرف کردن خیلی از ما به خاطر این است که نظر دیگران ملاک است، نه آنچه ما فکر می‌کنیم. می‌دانیم که از راه دیگری هم می‌شود رفت.

راهی بهتر و کم هزینه‌تر و کم زحمت‌تر. راهی جدا از راهی که خیلی‌ها می‌روند. اگر با خودمان قرار بگذاریم که از این راه درست پیش برویم، دیگران... شاید آنان هم به جای تقلید و ترس از حرف مردم، به راه‌های مناسب‌تر و بهینه‌تر فکر کنند.


«مصرف» از «اندازه» تا اسراف



  بریزیم و بپاشیم، بهتر از دیگران!

کمی تأمل کنید. لحظه‌ای فکر کنید. داریم به کجا می‌رویم. در دنیای ماشین زده امروز صبح تا شب کار می‌کنیم و بخشی از جسم و روح و روان‌مان را در محیط‌های کاری جا می‌گذاریم که کلی پول گاز و برق و تلفن خانه و همراه و آب بدهیم؟ کار می‌کنیم که ماشین بهتر، لباس گران‌تر و بیشتر بخریم؟

 می‌خواهیم از دور هم بودن با فامیل و دوستان لذت ببریم یا غصه دور هم بودن را می‌خوریم که چطور باید بریزیم و بپاشیم که بهتر از ریخت و پاش دیگران به نظر برسد تا به مذاق همه خوش بیاییم.

 نتیجه‌اش این می‌شود که از میهمانی دادن و دورهم جمع شدن و لذت بردن بیزار می‌شویم. عروسی رفتن هم ما را مثل قبل خوشحال نمی‌کند، چون باید به فکر خرید یک لباس بهتر و گران‌تر و یک کادوی پر و پیمان باشیم.

 مدام خاطرات دور را با خودمان مرور می‌کنیم. قبلاً خیلی چیز‌ها که ما را شاد و خوشحال می‌کرد، امروز نه تنها مایه شادی ما نیست که غمگین‌مان هم می‌کند.   غافلیم از خودمان و از حصاری از هزینه‌های زایدی که دور خودمان تنیده‌ایم و خودمان را در آن گرفتار کرده‌ایم.

در هیچ دین و آیینی مصرف‌گرایی و اسراف مورد پذیرش نبوده و نیست. خداوند در آیه ۳۱ سوره اعراف در قرآن می‌فرماید: «بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید، همانا خداوند اسراف‌کاران را دوست ندارد.» امام صادق(ع) می‌فرماید: «خداوند میانه‌روی را دوست دارد و اسراف را حتی در دور انداختن هسته خرما - که صلاحیت استفاده را دارد – و نیز در دور ریختن زیادی آب نوشیدنی دشمن می‌دارد.» کمی روی «دور ریختن زیادی آب نوشیدنی» درنگ کنید.

با یک حساب سر انگشتی از صبح تا شب ما چه چیزهایی را با زیاده از حد مصرف کردن دور می‌ریزیم و ضرر مالی و جسمی و روانی به خودمان می‌زنیم؟ زیاد می‌شنویم «وقت ندارم». ما حتی برای مدیریت وقتمان وقت نداریم! نمونه‌های زیادی هست که می‌توانید بشمارید.







تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سبک زندگی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن