واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
پیاده روهای تهران را چه کسی خریده؟
غیر از نارمک، محلات متعدد دیگری هم هستند که فضاهای عمومی آن در اختیار انسان هاست و در مواقع خاصی از سال، مردم خودشان انتخاب می کنند که چه طور از فضا استفاده کنند.
مجله روشن - حبیب دانشور: برای منی که خودم از بدو تولد ساکن میدان های نارمک بودم، دهه اول ماه محرم، پر است از خاطره، از تلاشی که در سال های دبستان برای قرا گرفتن در صف زنجیرزن های میدان شصت و هشت می کردم، تا درگیری هایی که با هم سن های خودم در دوره راهنمایی برای حمل پرچم ها و کتل های هیات میدان مان می کردم، از حرکت دسته های زنجیرزنی بین کوچه ها و اطراف میدان های نارمک و از رقابت بین هیات های مجاور بر سر داشتن عَلَم با تیغه های بیش تر و برگزاری مراسم شام غریبان با فانوس های کرایه ای و... .
از کنار هم جمع شدن تمامی این هیات ها در ظهر روز عاشورا در میدان هفت حوض و قدیم نارمک که نصف روزی، میدان در اختیار آن ها قرار می گرفت تا آزادانه در هر گوشه آن حرکت کنند و تماشاگر این حرکت باشکوه باشند.
در میدانی که بخش وسیعی از آن تنها مکان حرکت ماشین و موتور سیکلت است، در ظهر عاشورا نه ماشینی حرکت می کند و نه موتورسیکلت به خاطر انبوه جمعیت، به سرش می زند از آن عبور کند. در عوض جای زنان و مردان و کودکان می شود، جای افرادی که حتی با ویلچر آمده اند تا نظاره گر اتفاقات ظهر عاشوری نارمک باشند. تا نماز ظهر و عصرش دور تا دور این میدان، روی آسفالت خیابان برپا کنند.
صحنه مشترکی که هر سال برای من و چند صد هزار نفری از جمعیت منطقه هشت شهرداری تهران تکرار می شود و هفت حوضی که همیشه از صدای موتور و حرکت ماشین و دود و دمش پر است، پر می شود از صدای انسان ها و سنج و دمام و دسته های زنجیرزنی. البته این میدان، در مواقع دیگری نیز در اشغال انسان ها قرار می گیرد که آخرین مواردش، به سال 92 بر می گردد و شادی های پس از انتخابات و چند روز پس از آن، صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی.
نارمک کجاست؟
اما اگر ساکن نارمک نیستید، شاید این معرفی کوتاه بتواند تصویر دقیق تری از این محله به شما بدهد. نارمک از اولین محلاتی است که با برنامه ریزی شهری مدرن ایجاد شده است. در دهه 30 و هم زمان با محلات تهران پارس، یوسف آباد و نازی آباد در تهران به دستور مصدق برای کارکنان دولت در نظر گرفته شده که بعد از تقسیم بندی زین علاوه بر کارکنان دولت، افراد طبقه متوسط نیز ساکن آن می شوند و خانه ها توسط زمین داران ساخته می شوند. با معماری خاص که آجرهای نمابهمنی معرف آن بوده است و ساختمان هایی یک الی دو طبقه. معماری ای که در طرح های تفصیلی بعدی تهران به فراموشی سپرده شد و نارمک را نیز مانند بسیاری دیگر از نقاط تهران میزبان ساختمان های بیش از پنج طبقه کرده، با نمای سنگ رومی.
اما مهم ترین نکته ای که از نظر کالبدی نارمک را از سایر محلات تهران از گذشته تا به امروز جدا می کند، میدان های کوچکی است که به عنوان مرکز محلات احداث شده و در دسترس ساکنان اطراف است. عموما گروه های مختلف، زنان، کودکان، سالمندان و جوانان در ساعات مختلف روز این فضاها را در اختیار خود می گیرن و فعالیت های مختلفی رخ می دهد.
از بازی کودکان در آن ها، تا گفت و گوی زنان و سالمندان، تا استفاده از وسایل ورزش همگانی که در سال های اخیر در میدان ها تعبیه شده و... این میدان ها که شاید از زنده ترین فضاهای اجتماعی شهر تهران به حساب بیایند، موجب شده است که غیر از فعالیت های روزمره سکنه، هماهنگی های بیشتری نیز شکل بگیرد و هیات هایی که در دهه اول ماه محرم در هر یک از این صد میدان نارمک برپا می شود، تبلور این هماهنگی بین سکنه باشد.
هیات هایی که عموما با همکاری و هماهنگی چند نسل از ساکنان نارمک ایجاد شده و بیش از آن که مداح ها یا سخنرانان مُعرف این تکایا باشند، نام میدان هاست که هویت هر هیات را از دیگری مجزا می کند. در بین مراجعان به هیات و برگزارکنندگان شان، بعضا افرادی که چندین سال است از نارمک مهاجرت کرده و به محلات دیگر در شمال و جنوب و شرق و غرب تهران رفته اند، نیز دیده می شوند.
فضاهای عمومی گمشده
غیر از نارمک، محلات متعدد دیگری هم هستند که فضاهای عمومی آن در اختیار انسان هاست و در مواقع خاصی از سال، مردم خودشان انتخاب می کنند که چه طور از فضا استفاده کنند اما شاید شما هم مانند من، از خودتان بپرسید که چرا اغلب این محلات در دوران پهلوی، در تهران شکل گرفته و اقدامات شهرسازی جدیدی که در مسکن مهر و منطقه 22 شهرداری تهران و دیگر جاها رخ داده، تا جای ممکن فضاهای عمومی را از ساکنان و عابران گرفته و در اختیار برج ها و ساختمان ها و مال ها قرار داده و در رقابت بین عابر و سواره نیز، عابران را به اجبار به زیرزمین فرستاده است (اقدامی که در چهارراه ولی عصر نیز رخ داده و ر طرح های آتی به میدان ونک و میدان فلکه دوم صادقیه نیز سرایت خواهدکرد).
اما احتمالا جواب این پرسش نیز یکی از سوالات بی پاسخی است که مشابهش را چند ماه پیش یکی از جانبازان آسایشگاه ثارالله در مصاحبه با یک مجله دانشجویی مطرح کرده بود: «مشکلاتی که در بیش تر پارک ها هست. مثلا شش ماه پیش هوس کردیم برویم پارک پرندگان و بچه ها را هم ببریم. بعد با یکی از جانبازها گفتیم ما زودتر برویم و ببینیم که اصلا مناسب حال جانبازها هست یا نه.
نمی گذاشتند از در پارک با ماشین وارد شیوم، تا این که رییس شان را آوردیم و با کلی دردسر رفتیم. وقتی هم رفتیم داخل، دیدیم پیاده روی هم در آن جا سخت است، وای به حال این که من بخواهم با ویلچر بگردم. گفتم این شن و ماسه ها را چرا ریخته اید جلوی رمپ، خودتان می توانید با ویلچر از روی این بروید که من بتوانم؟ این هم که زمان شاه ساخته نشده، شما دارید می سازید. الان بعد از انقلاب و بعد از جنگ هم هست، و این همه معلول و جانباز داریم.»
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]