واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: سوال اینجاست که اگر این سیب زمینی ها مازاد نیاز کشور بوده و ورود آنها به بازار موجبات اخلال در تنظیم بازار را ایجاد می کرده است چرا مقدمات و زمینه های صادرات این سیب زمینی ها به کشورهای اطراف فراهم نشده است.
به گزارش تراز ، اوایل آبان ماه بود که خبری مبنی بر امحای 1700 تن سیب زمینی به نقل از یک روزنامه استانی در فضای مجازی و رسانه ای کشور به گوش رسیده و دست به دست منتشر گردید. در ابتدای انتشار این خبر عده ای آن را تکذیب، عده ای محکوم و البته برخی آن را طبیعی می دانستند. ماجرا با اظهار نظر مقامات رسمی استان فارس درتایید این اتفاق دیگر شبهه ای بر واقعیت داشتن ماجرا باقی نگذاشت. اگر چه در ابتدا برخی از مسئولان استانی دلیل دفن این سیب زمینی ها را فساد و خرابی این محصول به دلیل عدم ذخیره و نگهداری مناسب آن دانسته و سعی در طبیعی جلوه دادن و فیصله دادن به این ماجرا داشتند اما با گذشت زمان و افزایش موج اعتراضات به این اقدام غیر مسئولانه و استعفای مهدی کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس در اعتراض به این ماجرا، ابعاد جدیدی از این ماجرا آشکار شد. به نحوی که ماجرای اصلی دفن این سیب زمینی ها نه به واسطه فساد این محصول و از روی ناچار بلکه به بهانه تنظیم بازار و عملی کاملا آگاهانه و تعمدی بوده است. گر چه دفن این سیب زمینی ها به واسطه خرابی و فساد نیز مشروعیتی به این ماجرا نخواهد داد چرا که حتی در صورت صحت این ماجرا نیز تصمیم گیران وسیاست گذاران مربوطه در موضوع نگه داری و ذخیره این محصولات و عدم ارائه آن به بازار در زمان مقتضی کوتاهی کرده اند.سوال اینجاست که اگر این سیب زمینی ها مازاد نیاز کشور بوده و ورود آنها به بازار موجبات اخلال در تنظیم بازار را ایجاد می کرده است چرا مقدمات و زمینه های صادرات این سیب زمینی ها به کشورهای اطراف فراهم نشده است. آیا به راستی هیچ کدام از کشورهای همسایه ما خواهان این سیب زمینی ها نبودند؟ یا مسئولان وزارت کشاورزی برای کشت محصولات الگویی نداشته وبعد از کاشت محصولات ودر فصل برداشت برای محصولات به عمل آمده تصمیم گیری می کنند. ماجرای امحای این سیب زمینی ها از 3 حیث قابل تامل است:
1)عدم تدبیر دولت و وزارت کشاورزی در داشتن یک الگوی کشت مناسب و عدم شناخت نیازهای کشور در عرصه محصولات کشاورزی است که در نهایت منجر به پایمال شدن اموال عمومی و امکانات طبیعی کشور شده است. اگر چه در ظاهر ممکن است دفن این سیب زمینی ها فقط از بین بردن و امحای 1700 تن سیب زمینی باشد که البته - خود این موضوع مسئله کوچکی نیست - اما واقعیت این است که این کار تنها دفن این محصول نبوده و با این کار از زمینی که چندین ماه صرف کشت و برداشت چنین محصولی می شود تا کشاورزی که ماهها عمر و وقت خود را صرف زراعت و کشاورزی خود می کند تا آبی که این روزها ارزشی کمتر از نفت ندارد و بحرانی به نام کم آبی مطرح است هدر رفته و از بین می رود. این اسراف و تبذیر و به نوعی کفران نعمت در حالی رخ می دهد که تصمیم گیران و تصمیم سازان دولت در بحث کشاورزی شعار احیاء دریاچه ارومیه با اجرای طرح نکاشت را داده و فریاد وا اسفای آنها از تولید محصولات آب بر در کشور به هوا رفته است اما اکنون در مقابل سیب زمینی های دفن شده ای که برای تولید هر کیلو از آن 20 لیتر یا به قولی بیش از 40 لیتر آب و در مجموع بیش از چند میلیون لیتر هدر رفت آب سکوت کرده اند.2) موضوع دیگری که می توان آن را خطری برای اقتصاد کشور دانست این است که به نظر می رسد رویه این تفکر که دولت وقت باید هرچه دولت های سابق انجام داده یا قصد انجام آن را داشته اند غلط بداند. در گذشته این رویه غلط در برنامه های توسعه علنی شده و عموما دولت ها باقبول نداشتن برنامه هایی که در دولت های قبلی نگارش شده بود در تئوری یا عمل آن را تغییر می دادند. اما به نظر می رسد در دولت یازدهم این نگاه که تمام کارهای دولت قبلی اشتباه است به جزییاتی همچون توزیع سیب زمینی توسط دولت گذشته نیز رسیده است که مسئولان مربوطه حاضر می شوند سیب زمینی ها را دفن کنند اما آن را به رایگان میان مردم توزیع نکنند چراکه با این کار مردم به یاد احمدی نژاد، سفرهای استانی و توزیع رایگان سیب زمینی خواهند افتاد. توزیعی که شاید امروز دلیل واقعی آن آشکار شده و قطعا مردانی که خود روزی منتقد این رفتارها بودند برای حفظ و دفاع از حرف های گذشته خود حاضرند بیت المال را دفن کنند اما به اشتباه خود اعتراف نکنند.
3)مسئله بعدی که در جریان امحای 1700 تن سیب زمینی قابل تامل است طرز فکر عده ای از مسئولان کشور است. این عده امحای این سیب زمینی ها را کاری عقلانی و منطقی دانسته و آن را با ریختن گندم در دریا توسط امریکا مقایسه می کنند که البته این مقایسه قطعا یک قیاس اشتباه است چرا که اولا امریکا مدعی تامین گندم دو میلیارد نفر بوده و برای تنظیم بازارهای جهانی این کار را می کند در حالی که برنامه های کشور ما متمرکز بر خودکفایی داخلی بوده و این عمل برای تنظیم بازار داخل صورت گرفته است. ضمن اینکه انجام چنین کاری ماهیتا از بین بردن نعمات الهی و محصولات کشاورزی بوده و انجام چنین اقدامی به بهانه تنظیم بازار یا مواردی از این قبیل شاید با سیستم بازار محور و سرمایه داری امریکا سازگار باشد اما قطعا با تفکرات شرعی و اسلامی ما در تضاد است. به نظر می رسد عده ای از آقایان دولت یازدهم پیشاپیش پروژه نفوذ را کلید زده و رفتار و عمل خود را با تفکرات نظام سرمایه داری هماهنگ کرده اند که این موضوع تهدیدی بزرگ برای کشور محسوب می شود.
زمانبندی انتشار: 7 آذر 1394 - 10:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]