واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: آزار و اذیت در کارگاه متروکه پایان دوستی اینترنتی
کد خبر: ۵۴۹۳۱۷
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۷ - 23 November 2015
پسر جوان وقتی نتوانست دختر مورد علاقهاش را به ادامه رابطه دوستی راضی کند، نقشه سیاهی را برای انتقام طراحی و اجرا کرد.
به گزارش جام جم ، هفته گذشته دختری 27 ساله به نام مهسا با مراجعه به دادسرای امور جنایی از ربوده شدن و آزار و اذیتش توسط سه پسر جوان خبر داد و در شکایتش گفت: چندی قبل دریکی از شبکههای اجتماعی تلفن همراه با پسری جوان به نام حمید آشنا شدم. او در ابتدا خود را فردی پولدار و تحصیلکرده معرفی میکرد اما بعد از دوستی متوجه شدم او دروغ گفته و به دوستی پایان داده و به تماسهایش پاسخ ندادم.
وی اضافه کرد: ساعتی بعد از شماره ناشناسی با من تماس گرفته شد. وقتی جواب دادم پسری جوان خود را مجتبی و مدیر یک شرکت مبلسازی معرفی کرد و مدعی شد شمارهام را از یکی از دوستانم گرفته و میتوانم به عنوان منشی در شرکتش کار کنم. مدتی بود دنبال کار بودم و دوستانم از این موضوع اطلاع داشتند، به همین دلیل به حرفش اعتماد کرده و با او قرار گذاشتم.
دختر جوان ادامه داد: عصر روز بعد برای صحبت در مورد کار به مغازه مجتبی در یافتآباد رفتم. او گفت کارخانهاش در حوالی اسلامشهر است و باید به آنجا برویم. با خودروی وانت او به سمت اسلامشهر رفتیم. وقتی وارد کارگاهی متروکه شدیم حمید و دو نفر دیگر هم در کارگاه حضور داشتند. وقتی با حمید روبهرو شدم فهمیدم در دام شیطانی گرفتار شدهام. حمید در آنجا مدعی شد وقتی جواب تلفنهایش را ندادهام این نقشه را برای انتقام از من طراحی کرده است. سه نفر از افراد حاضر در کارگاه از جمله حمید و مجتبی مرا بهزور داخل اتاقی برده سپس مورد آزار و اذیت قرار دادند. بعد از آن یکی از دوستان آنها مرا در خیابانی در اطراف خانهمان رها کرد.
با اعلام این شکایت، دستگیری پسر شیطان صفت و دوستانش در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت. سرانجام شنبهشب مجتبی در مغازه مبلفروشیاش در یافتآباد شناسایی و دستگیر شد.
روز گذشته با انتقال متهم 33 ساله به دادسرای امور جنایی او در بازجوییها با انکار اتهام آدمربایی گفت: دوستم حمید چند روز قبل مدعی شد دختری را میشناسد که میتوانم با او دوست شوم. با مهسا تماس گرفتم و موضوع کار را به او گفتم که قبول کرد و برای صحبت درباره شرایط کار به مغازهام آمد. سپس با خودروی وانت به حوالی اسلامشهر رفتیم و بعد از دیدن کارگاه چندساعتی مهسا پیش ما بود. ما به زور او را با خود نبردیم و دختر جوان با میل خودش به کارگاه آمد. من نمیدانستم حمید قصد انتقامگیری از دختر جوان را دارد. باور کنید او با پای خودش به کارگاه آمد و حتی در این مدت چند پیامک بین ما رد و بدل شد.
با اعترافات مرد آدمربا، او با دستور احمد بستانزاده بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی برای انجام تحقیقات بیشتر و دستگیری سه همدستش بازداشت شد و دراختیار پلیس آگاهی قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]