واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: نگاهي جامعهشناختي به ريشههاي تراژدي پاريس [ایران]
به گزارش آخرین نیوز، « نگاهي جامعهشناختي به ريشههاي تراژدي پاريس » عنوان يادداشت روز روزنامه ايران به قلم حسين ايماني جاجرمي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: کشتار و ارعابي که جمعه شب در پاريس، عروس شهرهاي جهان و در قلب اروپا اتفاق افتاد و تعداد زيادي از شهروندان عادي و بيگناه را کشت و زخمي کرد، در کنار تحليلهاي سياسي نيازمند نگاهي جامعه شناختي نيز است. اين واقعيت که همواره در چنين اتفاقات تروريستي دست شهروندان فرانسوي با تبار مسلمان و مهاجر در کار است، نشان دهنده مسأله شکافهاي اجتماعي- اقتصادي ميان مردم فرانسه است که به سبب ترميم نشدن در طول سالها، چنين خونبار و خشن خود را نشان ميدهد و بستر آمادهاي را براي گروههاي تروريستي القاعده و داعش فراهم ميکند تا به آساني از ميان فرانسويان طرد شده از سوي جامعه اصلي يارگيري کنند. بخشي از ريشه هاي رواني و اجتماعي حوادث اخير در تاريخ فرانسه و روابط آن با مستعمراتش نهفته است. دولت فرانسه براي سدهها روابط نابرابر و استثماري با مستعمرات خود داشته است. اين مسأله زماني پيچيدهتر ميشود که جمعيتهاي وسيعي از مستعمرات پيشين به کشور استعماري براي کار، جنگيدن و بهرهکشي مضاعف مهاجرت کنند و بار ضعف نظامي فرانسه در حين جنگهاي جهاني و بازسازي خرابيهاي آن را پس از جنگ بر دوش کشند؛ زحمت و تلاشي که به ندرت از سوي جامعه اصلي فرانسه شناخته و قدرداني شد. کشور ميزبان مهاجران براي پرهيز از پيامد شکافهاي اجتماعي- اقتصادي به طور معمول از دو راهبرد «ادغام اجتماعي» (استراتژي کوره ذوب) يا پذيرش تکثرگرايي فرهنگي و اجتماعي استفاده ميکند. سياستهاي ادغام ميکوشند تا با ناديده گرفتن تفاوتهاي بنيادي، جماعت مهاجران را با هر قيمت و با ابزارهاي چماق و هويج با جمعيت اصلي يکي کنند. همدينسازي، همزبانسازي و همشکلسازي بخشي از اقداماتي است که انجام ميشود. سياستهاي ادغام از آنجا که ظالمانه هستند، معمولاً موجب واکنش مهاجران در معرض اين سياستها شده و سبب نتايجي برعکس اهداف خود ميشوند. آنها مقاومت فرهنگي، بازتوليد هويتهاي بومي مهاجران و روشهاي مقابله را در پي خواهند داشت. به نظر ميرسد اين مسألهاي است که در فرانسه اتفاق افتاده باشد و حدود ٦ ميليون مسلمان ساکن در آنجا با وجود آنکه رسماً و ظاهراً شهروند فرانسه محسوب ميشوند اما در جامعه اصلي جذب و ادغام نشدهاند و بدل به جماعتهاي سرخورده و معترض شده اند. مقصر اصلي اين وضعيت سياستهاي تبعيضآميز و نابرابري فرصتهاي آموزشي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي است که ساختار تحرک اجتماعي را براي مهاجران و اقليتها صلب و تغييرناپذير ميکند. نسل اول مهاجران در جستوجوي تثبيت و به اميد آينده بهتر براي فرزندان خويش تاب تحمل نابرابري و ستم را معمولاً دارد اما نسلهاي بعدي در شرايطي که اميد به آينده بهتر نسل اول را ندارند، در بي طاقتي و بسته بودن ساختارها و نهادها بستر مناسبي را براي خشونت و اعتراض ميسازند. مسأله زماني بدتر ميشود که نظام اقتصادي در آغوش سياستهاي بازاري افتاده و در هيجان ثروتاندوزي طبقه حاکمه، تهيدستان و شرايط وخيم آنها را از ياد ببرد. چنين نظامي با بازتوليد پايدار نابرابري، ناپايداري نظام اجتماعي را سبب ميشود و در چنيني شرايطي انتظار صبوري و تحمل براي جوانان نسلهاي دوم و سوم مهاجران بيهوده است. جامعه فرانسه هر از گاه نشانههايي در مورد وخامت اوضاع اجتماعات مهاجرنشين و مطرود مانند شورشهاي شهري چند سال پيش در محلههاي مهاجرنشين پاريس و برخي شهرهاي بزرگ و خشونتهاي ابراز شده از سوي همين گروهها و استعداد آنها براي جذب در انديشههاي افراطي داعشي به مانند حمله به هفتهنامه شارلي ابدو در سال گذشته دريافت کرده است اما ظاهراً گوش شنوايي براي شنيدن و چشم بينايي براي ديدن در نزد سياستمداران اين کشور نبوده است. در صورت عدم اقدام جدي براي باز کردن هرم اجتماعي براي شهروندان درجه دو و سه و عادلانه کردن شرايط زيست، انتظار ميرود چنين خشونتهايي ادامه يابد و تداوم آنها ميتواند موجبات به قدرت رسيدن راستهاي افراطي را در فرانسه ممکن سازد.
دوشنبه, 25 آبان 1394 ساعت 08:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]