واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گزينه سياسي – نظامي آمريكا در سوريه
سوريه به عنوان يكي از اصلي ترين كانونهاي تحولات جهاني شناخته ميشود. كشوري كه در طول نزديك به 5 سال است درگير جنگي تمام عيار با ارتش نيابتي آمريكا و متحدانش در قالب گروههاي تروريستي است. گروههاي تروريستي كه در ساختار اطلاعاتي آمريكا و انگليس ايجاد گرديده و با حمايت برخي كشورهاي عربي، اروپايي، تركيه و صهيونيستها راهي سوريه شدند تا به عنوان ارتش نظام سلطه عليه سوريه و منطقه به جنايت و كشتار بپردازند. به رغم تمام طراحيهاي صورت گرفته اين ارتش نيابتي نتوانست در برابر ارتش سوريه و مقاومت منطقه ايستادگي نمايد كه نتيجه آن شكست طراحي غرب براي سرنگوني نظام سوريه و سلطه بر اين كشور بوده است. دستاوردهاي گسترده جبهه مقاومت در مبارزه با تروريسم زمينه ساز آن شد تا بسياري از كشورها كه خطر تروريسم را احساس ميكنند، به همگرايي با مقاومت روي آوردند كه عملكردهاي روسيه در سوريه را در اين چارچوب ميتوان ارزيابي كرد. در كنار آنچه در عرصه ميداني سوريه به چشم ميخورد، اقدامات جهاني صورت گرفته براي اجراي راهكار سياسي در قبال سوريه است. نشستهايي كه در اصل محور آن را تعهد جهاني براي حمايت از نظام سوريه براي مبارزه با تروريسم و خودداري از دخالت در تعيين سرنوشت مردم اين كشور تشكيل ميدهد. بر همين اساس نيز نشست مقدماتي وين با حضور 17 كشور در وين برگزار شد كه نقطه عطف آن نيز دعوت از جمهوري اسلامي ايران به عنوان تاثيرگذارترين كشور در حمايت از سوريه در مبارزه با تروريسم تشكيل ميداد. جهانيان اذعان كردهاند كه نياز جهاني به مبارزه با تروريسم و نيز جايگاه مهم جمهوري اسلامي در تحقق اين امر زمينه ساز اين دعوت بوده و هيچ ارتباطي نيز به مذاكرات هستهاي و برجام ندارد. دور جديد مذاكرات وين در حالي 23 آبان برگزار مي شود كه خط رسانهاي برخي كشورهاي غربي نشانگر طراحيهاي غير سازنده و زياده خواهانه آنان در قبال اين نشست است. مقامات آمريكايي بر اين ادعايند كه نتيجه نشست وين حضور فعال معارضه ( بخوانيد طرفداران غرب) در ساختار سياسي سوريه خواهد بود. در همين حال آنها اين امر را مورد تاكيد دارند كه مبارزه با داعش در هر شرايطي كه صورت گيرد در نهايت نيازمند حضور نيروي زميني ميباشد كه به گفته آنها شامل نيروهاي امريكايي و يا متحدان آمريكا ميشود. در فضاسازي رسانهاي برخي از كشورهاي منطقه نظير تركيه و عربستان بر لزوم حضور نظاميان آمريكايي در سوريه براي مبارزه با داعش تاكيد كردهاند. انگليسيها از جمله هاموند وزير امور خارجه نيز مشابه مواضع آمريكايي را مطرح كردهاند چنانكه هاموند در ديدار با كري همتاري آمريكايي خود بر لزوم حضور فعال معارضه در ساختار سياسي سوريه تاكيد كرده و در عين حال بر آنچه اقدام نظامي عليه داعش ناميده تاكيد داشته است. هر چند كه اين مواضع آمريكاييها و انگليسي در ظاهر برگرفته از نگاه به رويكرد سياسي است اما ريشه يابي اين مواضع نكات قابل تاملي را در بر دارد. نخستين مسئله مهم آن است كه غربيها و متحدانشان تروريسم را صرفا داعش معرفي ميكنند حال آنكه دهها گروه تروريستي ديگر در سوريه فعالند كه جناياتي مشابه داعش صورت ميدهند. اين امر خود ابهام بسياري را در صداقت رفتاري آنان در قبال سوريه ايجاد مي كند بويژه اينكه از يك سو بر حضور جريانهاي غير تروريستي در ساختار سياسي سوريه تاكيد دارند و از سوي ديگر تشكيل نيروي نظامي منسجم براي مقابله با داعش را سر ميدهند. اين نوع مواضع دو سناريو را محتمل ميسازد. يكم آنكه غرب به دنبال ايجاد ساختار سياسي موازي نظام سوريه است در حالي كه در ظاهر ادعاي رويكرد به راهكار سياسي براي حضور معارضه در قدرت را سر ميدهد. اين موازي سازي برگرفته از اصل مشروعيت دادن و پوشش سياسي دادن به جريان طرفدار غرب ميباشد. اين پوشش سياسي براي ايجاد اخلال در انسجام سياسي سوريه و نيز كشاندن جريانهاي اپوزيسيون به كف خيابانها و ايجاد آشوبهاي خياباني امري قابل توجه است. اين امر زماني قوت ميگيرد كه در تعريف آمريكاييها از تروريسم صرفا داعش و النصره در ليست تروريستها هستند و ساير گروههاي تروريستي در ليست به اصطلاح مبارزاتي غرب قرار ندارند و ميتوانند وارد روند سياسي شوند. دوم آنكه غرب به دنبال ايجاد ارتشي به موازات ارتش سوريه در لواي ارتش معارضه عليه داعش است كه در نهايت به عنوان گروه فشار جريان سياسي معارضه ايفاي نقش خواهد كرد. بر اساس اين طراحي ارتشي از معارضه تشكيل و در مناطقي كه تحت حمايت سياسي و نظامي غرب و متحدانش است، فعال ميگردند در حالي كه شعار مبارزه با داعش سر ميدهند. ماموريت نهايي اين ارتش ساختگي كسب قلمرو و البته محبوبيت مردمي براي معارضه است تا در نهايت بر بخش هايي از سوريه مسلط گردند. اين امر در دو گزينه مي تواند صورت گيرد. در شرايطي كه نظام سوريه پذيرنده جريان اپوزيسيون باشد اين نيروها به عنوان نيروي نظامي فعال ميشوند كه عملا تزريق شدن نيروهاي آموزش ديده غرب در ارتش مردمي و ملي سوريه است كه در آينده چالش آفرين و زمينه ساز شكست وحدت ارتش و ساختار سياسي سوريه مي شود. در صورت عدم پذيرش شروط معارضه غرب گرا از سوي نظام سوريه، اين ارتش با قلمروهاي تحت سيطرهاش، محيطي جغرافيايي براي حكمراني معارضه ايجاد ميكند كه عملا همان تجزيه سوريه است. نكته مهم آن است كه غرب با رويكرد به بازي سياسي – سياسي از يك سو به دنبال پر كردن خلا قدرت سياسي است كه زمينه طرح تجزيه سوريه ميشود و از سوي ديگر با داشتن نيروي نظامي، شرايط را براي جدايي مناطق مورد نظر از حكومت مركزي سوريه فراهم ميسازد. حمايت هاي اقتصادي براي تقويت موقعيت مردمي و ساختاري، تركيب مورد نظر غرب، تكميل كننده طراحي غرب براي تشكيل ساختاري همسو با منافع خود ميباشد. به عبارتي ديگر ميتوان گفت آنچه آمريكا و متحدانش در لواي رويكرد سياسي و مبارزه نظامي با داعش مطرح ميسازند برگرفته از همان طراحي قديمي سلطه بر سوريه است در حالي كه با واژههايي نظير مبارزه با تروريسم و حضور اپوزيسيون در قدرت و حتي كمك به بازسازي سوريه به بزك توطئه ضد سوري خود ميباشند.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]