واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
دانش آموزان مددکار ندارند از هفت تا 18 سالگی، این دوازده سال را باید حساسترین سالهای عمر هر کسی دانست، سالهایی که میتواند بستر رشد و پیشرفت باشد یا سرآغازی برای سقوط در ناهنجاریها. از هفت سالگی تا 18 سالگی ما رخت دانشآموزی به تن میکنیم و اگر از ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی لطمه بخوریم میشویم یک آسیبدیده اجتماعی، یک کودک، یک نوجوان یا یک جوان که نقل محافل آسیبشناسان اجتماعی است.
دور نیست زمانی که نادر منصور کیایی، مدیرکل دفتر پیشگیری و مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی آموزش و پرورش از افزایش عوامل مخاطره آمیز نوجوانان سخن گفت و نسبت به خطر گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر هشدار داد. سخنان او حالا در اینترنت قابل بازیابی است. او که از خطر گرایش به دخانیات، سوءمصرف مواد و خشونت به عنوان مهم ترین خطراتی که نوجوانان را تهدید می کند، یاد می کرد. در واقع کیایی معتقد به ایجاد نظام مراقبت اجتماعی از کودکان و نوجوانان بود؛ نظامی که جایش در کشور ما واقعا خالی است. جای خالی مددکار اجتماعی اگر دانش آموز گرفتار خشونت خانگی باشد، اگر چشم باز کرده و اعتیاد را دیده باشد، اگر از بعد عاطفی آسیب دیده یا خطایی کرده باشد، اگر دست به سرقت و باجگیری زده باشد یا لغزیده و به سمت مواد مخدر رفته باشد، چه کسی است که دردها، خطاها و لغزش های او را در محیط مدرسه بشناسد و رد گرفتاری ها و چالش های او را بگیرد و از سقوط نجاتش دهد؟ کارشناسان معتقدند، همیشه می توان معلم یا مدیری را پیدا کرد که از سر مهربانی و دلسوزی، شخصا پیگیر وضعیت دانش آموز مشکل دار شود. موضوع سه ساعت گفت وگوی روان شناسان، مددکاران و جامعه شناسان حاضر در نشست امور اجتماعی و آموزش و پرورش که یازدهم آبان به همت انجمن مددکاران اجتماعی ایران برگزار شد، همین نکته و خلأ بود. آنها می گفتند این که کسی با انگیزه های شخصی، پیگیر کار دانش آموز مشکل داری باشد، کفایت نمی کند بلکه ارتقای سلامت روانی اجتماعی دانش آموزان نیاز به تشکیلاتی نظام مند دارد که درمان مشکلات دانش آموزان را در ارائه خدمات مددکاری بداند، آن هم در مدرسه، درست کنار دانش آموزان. دکتر حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در این نشست کسی بود که از لزوم برنامه ریزی برای ارتقای سلامت روانی، اجتماعی دانش آموزان سخن گفت و بزرگ ترین خلأ در آموزش و پرورش را نبود مددکار اجتماعی معرفی کرد. او بر این موضوع دست گذاشت که اگر دانش آموزی به هر دلیل درگیر آسیب اجتماعی شد، باید سیستمی تخصصی به او کمک کند تا به محیط مدرسه بازگردد نه این که اگر درگیر یک آسیب شد، درهای مدرسه به رویش بسته شود. کیایی: افراد غیر از این که زیر چتر آموزش همگانی پیشگیری قرار می گیرند، باید از چرخه خدمات تخصصی حمایت روانی و مددکاری اجتماعی نیز بهره مند شوند این نکته را ایوب اسلامیان، مددکار اجتماعی نیز تکرار کرد، اما با تمرکز بر ترک تحصیل دانش آموزان مشکل دار؛ دانش آموزانی که معمولا به جز همان معلم یا مدیر دلسوز کسی پیگیر وضعیتشان نمی شود و اگر مددکاری در مدرسه بود و پیگیر می شد، شاید ترک تحصیل اتفاق نمی افتاد. این مددکار می گوید، مشاور یا روان شناس مبنای قضاوتش گفته افراد است، اما مددکار از ابزارهای ارزیابی استفاده می کند؛ مثل این که به خانه دانش آموز مشکل دار سر می زند و ریشه آسیب دیدگی او را می یابد. با وجود این کارکرد مهم، جای مددکاران اجتماعی در مدارس ما خالی است؛ حتی ابوالقاسم عیسی مراد، روان شناس و مدیرکل سابق امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش می گوید، با این که مشاوران در برخی مدارس حضور دارند، اما حضور آنها نیز کمرنگ است؛ 105 هزار مدرسه و فقط 17 تا 18 هزار مشاور. همین است که اگر دانش آموزی مشکلی داشته باشد، درگیر آسیبی شده یا در مسیر خطایی افتاده باشد، مشکلش در مدرسه شناخته نمی شود و اگر شناخته شود، معمولا با هدف رفع مشکل با او برخورد نمی شود. آموزش و پرورش چه می کند با وجود این، آموزش و پرورش چنین تحلیل هایی را کمتر می پذیرد و مدعی است به طور مستمر و با ابزارهای مختلف، آسیب های اجتماعی کودکان و نوجوانان مدرسه را رصد می کند. نمونه اش دکتر نادر منصور کیایی، مدیرکل پیشگیری و مراقبت از آسیب های اجتماعی آموزش و پرورش است که در نشست انجمن مددکاران اجتماعی گفت این دفتر از اعتیاد تا رفتارهای پرخطر دانش آموزان را تحت پوشش برنامه های خود قرار می دهد و در سه محور آموزشی، فرهنگی و مراقبتی خدمات می دهد. در بخش آموزشی گویا مهارت های خودمراقبتی به دانش آموزان آموخته می شود، همچنین به خانواده ها و کارکنان مدرسه راهکارهای مراقبت از نوجوانان آموزش داده می شود. در کنار اینها بحث های مربوط به آسیب های اجتماعی در کتاب های درسی دوره متوسطه اول گنجانده شده و کتاب های راهنمای پیشگیری از آسیب ها نیز قرار است به زودی به دست معلمان برسد تا شیوه های تدریس آنها ونحوه کلاس داری شان با اصول پیشگیری از آسیب های اجتماعی منطبق شود. با وجود این کیایی معتقد است در حوزه مراقبتی (برخلاف حوزه آموزش) فقط آموزش و پرورش در قبال دانش آموزان مسئولیت ندارد و مدارس تنها می توانند در مواجهه با کودکان و نوجوانانی که درگیر اختلال یا در آستانه خطر هستند، مداخلات مختصر درون مدرسه ای داشته باشند. یعنی همه دستگاه های اجرایی، سیاستگذار و حمایتی در قبال دانش آموزان برای استقرار نظام مراقبتی اجتماعی مسئولیت دارند. به این ترتیب، افراد غیر از این که زیر چتر آموزش همگانی پیشگیری قرار می گیرند، تحت غربالگری اختلالات و چرخه خدمات تخصصی حمایت روانی و مددکاری اجتماعی قرار می گیرند. اما وضع فعلی ما با وضع ایده آل فاصله دارد و برخی دانش آموزان ما در مقابل آسیب های اجتماعی بی دفاع اند. مریم خباز جامعه
 
دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 01:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]