تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804592763




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تـراژدی تلخ آتش خانواده 4نفره را تباه کرد


واضح آرشیو وب فارسی:همدان پیام: نویسنده : مریم بهرام گویا حوادث بعد از ظهر هفتم آبان ماه در یک حادثه تلخ، سرپناه سرد خانواده 4 نفره در منطقه دیزج با شعله های سوزان بخاری نفتی به خاکستر تبدیل شد. درست وسط زمین های کشاورزی در دیزج همدان آلونکی با بلوک های سیمانی یک سالی سرپناه این خانواده 4 نفره بود تا اینکه هوای سرد و زمستان در راه پدر خانواده را وا داشت تا بخاری نفتی بخرد. بعد از ظهر آن روز تلخ هوا بارانی بود و پدر بخاری را به خانه آورد و با روشن کردن آن، ناگهان شعله های آتش زبانه کشید و فریاد "سوختم" "سوختم" خانه را فرا گرفت. همسر و دو فرزند "نامدار قرایی" که با دیدن شعله های آتش دستپاچه شده بودند به سرعت بیرون آمدند. صحنه وحشتناکی پیش رویشان به تصویر کشیده شده بود و از این و آن طرف برای کمک به پدر می دویدند و شعله ها هم هر لحظه بیشتر زبانه می کشید. با صدای جیغ و فریاد آنها چند نفری از حالشان با خبر و به کمک شان آمدند اما دیگر چیزی از وسایل خانه نمانده بود و پدر هم دست و پایش سوخته بود. یک هفته بعد، وقتی از این حادثه تلخ برای این خانواده با خبر شدیم تصمیم گرفتیم تا برای تهیه گزارش به آنجا برویم. حادثه تلخ تر از آن چیزی بود که در ذهن ما می گذشت. وقتی به منطقه دیزج رسیدیم از خانم میان سالی آدرس را پرسیدیم که با راهنمایی او، از کوچه و پس کوچه ها گذشتیم تا اینکه به زمین های صیفی کاری رسیدیم. خانم میان سال از دور آلونک کوچکی را نشان مان داد و در همان لحظه هم همسر نامدار قرایی از راه رسید و در خانه سوخته را برای ما باز کرد. کفش های سوخته و روسری زغال شده یک طرف و بخاری حادثه ساز هم طرف دیگر حیاط کوچک خانه بود، البته خانه که نه، زیر زمینی که چند پله هم داشت. تا چشم کار می کرد فقط سیاهی و سوخته های وسایل دیده می شد و دیگر اثری از زندگی نبود. همسر قرایی با دیدن وسایل سوخته، اشک از چشمانش جاری شد و گفت: از آن روز که این اتفاق شوم برای ما افتاد و شوهرم در بیمارستان بستری گردید در این خانه هم بسته شد. وی از روز حادثه گفت: پنجشنبه ظهر بود که شوهرم بخاری نفتی را از خیابان اکباتان خرید و به خانه آورد. بعد از ناهار نامدار بخاری را تمیز کرد و نفت را درونش ریخت. وقتی کبریت را روشن کرد یک دفعه بخاری آتش گرفت. در آن لحظه هیچ چیز نفهمیدم تنها دست دو تا بچه هایم را گرفتم و بیرون آمدیم و به نامدار هم التماس می کردم تا بیرون بیاید اما او می خواست بخاری را بیرون بیاورد تا آتش همه جا را نگیرد. بیرون از حیاط رفتم و داد و فریاد راه انداختم تا کسی کمک مان بیاید. اما هوا بارانی بود و هیچ کس اطراف خانه مان نبود. صدای سوختم و سوختم شوهرم هنوز توی گوشم هست، هیچ کاری از دستم برنمی آمد و فقط از این طرف و آن طرف برای کمک می دویدم. وی ادامه داد: آنقدر حالم بد بود که دیگر هیچ چیز نفهمیدم، اصلاً ندانستم چه کسی به کمک آمد و شوهرم را بیرون آورد و به بیمارستان برد. وی می گوید: شوهرم کارگر ساختمان است و اینجا را با هزار سختی و قرض درست کردیم اما حالا همه چیز دود شد و از بین رفت. این زن حادثه دیده ادامه می دهد: چند سالی مستاجر بودیم و حتی مدتی هم به روستا رفتیم، آنقدر از مستاجری خسته شده بودیم که با ساختن این خانه روزی صد بار خدا را شکر می کردیم. وی می گوید: حالا شوهرم دست و پاهایش سوخته است و پزشک معالجش گفته است که 20 درصد سوختگی دارد و ما فقط نگران او هستیم. خانه ای را که این زن از آن سخن می گوید آلونکی است وسط زمین های صیفی کاری که تا صد متری آن هیچ خانه و همسایه ای نیست اما برای آنها سرپناهی مطمئن بود. وی می گوید: ما چاره ای نداشتیم که اینجا زندگی می کردیم اما به همین هم قانع بودیم.


شنبه ، ۱۶آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همدان پیام]
[مشاهده در: www.hamedanpayam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن