واضح آرشیو وب فارسی:وااسلاماه: حضرت شیخ التفسیر مولانا محمد عثمان در خطبه های نماز جمعه این هفته (۱۵ آبان ۹۴) مسجد جامع الخلیل خاش ضمن تلاوت آیات ۸ الی ۱۰ سوره حشر به موضوع این آیات پرداخت و تشریح نمود: ۲ هجری جنگ بدر و ۳ هجری غزوه احد پیش آمد ، در غزوه بدر مسلمانان بر کفار مکه غالب آمدند و ۷۰ نفر از مشرکین به قتل رسید و ۷۰ نفر اسیر شد و مسلمانان فاتحانه به مدینه طیبه برگشتند. در ۲ هجری مشرکین لشکرکشی بزرگی کردند و بیش از ۳ هزار نفر برای مقابله با مسلمین در احد حاضر شدند و تعداد مسلمانان در مقابل آنها ۱۰۰۰ نفر بود تا که ۳۰۰ نفر از گروه منافقین برگشتند و ۷۰۰ نفر باقی ماند. حضرت رسول صلی الله علیه و سلم ۵۰ نفر را در جبل الرما ه مقرر کردند و ۶۵۰ نفر در میدان جهاد با ۳ هزار نفر دشمن وارد جنگ شدند که در اولین حمله مسلمانان پیروز و مشرکین شکست خوردند و متلاشی شدند. گروه ۵۰ نفره که رسول الله مکانشان را مقرر کرده بود و دستور مطلق داد که به هیچ وجه این تپه را ترک نکنید ، آنها به دو گروه تشکیل شدند و یک گروه مسلمین پس از غالب آمدن با دشمنان گفتند جنگ خاتمه پیدا کرد و الان برویم به کمک برادران و جمع آوری غنائم اما امیر آنها که حضرت عبدالله بن جبیر بود اجازه نداد و گفت آن حضرت اجازه نداده است اما از ۵۰ نفر ۱۲ نفر باقی ماند و بقیه رفتند. خالد بن ولید که جنگجوی ماهری بود همانطور در اسلام شاهکارهای بزرگی به جا گذاشت در دوران کفر هم علیه مسلمانان سخت جنگید ، سپس خالد بن ولید با گروهی از پشت سر آمد به تپه ای که محل بسیار استراتیژی و حساسی بود این ۱۲ نفر را شهید کرد و وارد میدان شد و هفتاد سرفروش ، مجاهد اسلام به شهادت رسید. سه طایفه یهودى بنى قَیْنُقاع، بنى النضیر و بنى قریظه این سه قبیله بزرگ در مدینه زندگی می کردند ، آن حضرت که از مکه هجرت نمود و آمد به مدینه ، اینها با پیغمبر عهد و پیمان بستند که ما علیه شما نمی جنگیم. بعد از غالب آمدن مسلمانان در جنگ بدر یهود به طرف اسلام رجوع کردند و گفتند اسلام دین حق است و در مرحله دوم مسلمانان را که به سبب خطای آن گروه که تپه را ترک کردند از دست مشرکین شکست خوردند وگرنه در حقیقت الله تعالی مسلمانان را پیروز کرد. در جنگ احد برای مسلمانان شکست و ضایعاتی پیش آمد یهود گفتند: اسلام دینی نیست که غالب شود، کعب بن اشرف گروهی را برداشت و آمد به مکه و با مشرکین مکه پیمان بست و گفت ما از امروز با شما هستیم. آن عهدی که یهود با رسول الله و مسلمانان بستند شکستند و با مشرکین عهد کردند تا که خبر به رسول الله صلی الله علیه و سلم رسید و فرمود: اینها که عهدشکنی کردند پس با اینها می جنگیم ، حضرت رسول صلی الله علیه و سلم به صحابه اعلام کردند و برای دشمنان مهلتی تعیین کردند که در این مهلت شما یا برای جنگ آماده باشید یا مدینه را ترک کنید چراکه شما عهد شکن هستید. ( وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّهَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ ) عهدی را که با شما بسته بودند شکستند و با زبان طعن ، اعتراض به دین شما کردند و سران کفر را بکشید ، برای اینکه اینها عهد و وعده میثاق ندارند و پایبند نیستند، قومی که عهد شکنی می کند با آن قوم بجنگید. رسول الله اعلان کرد الان بین ما عهدی نیست یا سرزمین مدینه را ترک کنید یا آماده جنگ باشید. آنها می گفتند: کسی نمی تواند با ما بجنگد ( هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ) الله آن ذاتی است که بیرون کرد کسانی را که کفر کردند با اولین حمله رسول الله صلی الله علیه و سلم علیه. ( مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا ) شما مسلمانان گمان نمی کردید که اینها به این سادگی از این سرزمینشان بیرون شوند. ( وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم ) آنها یقین داشتند که ما را در این سرزمین سنگر ساخته ایم اینجا دشمنان ما که مسلمانان باشند از ما حفاظت می کنند. ( فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ ) الله ذوالجلال می فرماید: وقتی لشکر اسلام به سرزمین بنى النضیر رسید آنها خانه هایشان را ترک نمودند و اعلان تسلیمی کردند و گفتند بزارید که ما یه مقدار از این اموال خود برداریم ، ما قدرت جنگ و مقابله با شما را نداریم. حضرت رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: اشکال ندارد ۳ نفر یک شتر را از هر چی که دارید بار بزند. ( یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ ) شروع به خراب نمودن خانه هایشان کردن ، در و پنجره های قیمتی خود را بیرون و اموالی که داشتند بار شتر می کردند. ( وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ ) الله چنان وحشت و بیمی در دل آنها انداخت که خانه هایشان را به دست خود خراب می کردند و همچنین مسلمانان خانه های آنها را تخریب و از سوی دیگر شروع به قطع نمودن درختان و نخل ها کردن تا اینکه دل اینها هم آزرده شود. ( مَا قَطَعْتُم مِّن لِّینَهٍ أَوْ تَرَکْتُمُوهَا قَائِمَهً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ ) قطع کردن درختان به اذن خداوند بود تا اینکه قلب آنها به درد بیاید که آن درخت چه خرمای خوبی داشت. (این برای ناراحت کردن آنها بود) اموال به جا مانده آنها مستحقین سه گروه می باشند:۱- مهاجرین۲-انصار۳- آنهایی که بعد از مهاجرین و انصار می آیند، از تابعین گرفته تا حال و آخرین فرد مسلمان. شیخ التفسیر مولانا محمد عثمان در بخش پایانی سخنان خود به دو مورد از خواسته های همیشگی مردم خاش که در حال حاضر عملی نشده است از اشاره داشتند و گفتند: سال ها می گذرند و دولت ها می آیند ، می روند و دو نیاز ، ضرورت ۱- انتقال آب کارواندر به خاش ۲- بازگشایی بازارچه روتک ، متاسفانه عملی نشده است. آب سیستان به زاهدان منتقل شد و فاز دوم در حال اجرا به سرعت می باشد اما آب کارواندر که ۶۰ کیلومتر است و با ۳ پمپاژ آب به شهر خاش می رسد اما جای تاسف است که مردم این شهر به چشم غربت و بی توجهی دیده می شوند ، سالها می گذرد و دولت ها می آیند و نمایندگان عوض می شوند و با همین فاکتور و شعار آوردن آب کارواندر به خاش وعده می دهند اما هیچ اقدامی صورت نمی گیرد. ان شاء الله که بازارچه روتک با بودجه ای که در اختیار گذاشته اند زودتر بازگشایی شود که مردم بتوانند قانونی مبادلات و تجارت نمایند. چراکه مردم خاش از نظر اقتصادی نسبت به دیگر شهرستان ها و حتی استان عقب و محروم است. ایشان گفتند: دولت از نظر بودجه برای انتقال آب به شهرستان خاش کمبودی ندارد ، سرمایه های کلانی الحمدلله در اختیار و منابع بزرگی دارد همانطور که به فقرا و مساکین بیرون از کشور کمک می شود باید نسبت به ملت خود ایران و بالاخص این شهرستان کمک شود و از محرومیت بیرون آیند. وی در آخر از استاندار و مسئولین به جد خواستار پیگیری و حل این محرومیت ها نسبت به این شهر شد. منبع : الخلیل آنلاین کتاب حیات صحابه را اینجا دانلود کنید بانوان صحابه را اینجا دانلود کنید
جمعه ، ۱۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: وااسلاماه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]