تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از حرام دورى كند، خداوند به جاى آن عبادتى كه او را شاد كند نصيبش مى‏گردا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816181593




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عقابی که میخواهد دوباره پرواز کند / دوباره زمان خلق افسانه هاست/ یادداشتی از رسول زارعی


واضح آرشیو وب فارسی:هم نوا: شکارچیان سنگ می زنند و عقاب ما لنگ می زند ، می پرد ولی گاهی در میانه ی مسیر زمین می خورد ، زخمی است و تنها! بالهایی زخمی و دشت پاییزی بی آذوقه ، کلاغها هلهله سر می دهند و به غرور عقابمان بر می خورد ، می پرد اما نای پرواز طولانی ندارد. تراکتورمان را می گویم ، تنهایش گذاشته ایم تا میان کلاغها با بالهای زخمی بماند و منتظریم پرواز کند تا لذت ببریم! یادت رفته، بالهای این عقاب من و تویی بودیم که فریادمان لرزه بر اندام کفتار ها می انداخت و کلاغها را فراری می داد ، من و تو باید باشیم تا عقابمان اعتماد به نفسش را بازیابد ، باید باشیم تا دوباره بدانند این بیشه حریم این عقاب است و جز او نمی گذاریم جنبنده ای اینجا بال پرواز باز کند! امروز تراکتور پس از آخر فصلی که بالهایش را قیچی کردند ، آرام آرام تاتی کردن را هجی می کند و می خواهد راه برود ، ولی زمین می خورد ، تنهاست و تازه از اتاق احیا بیرون آمده ، گرمای نفسهای من و تو می تواند او را راه بیاندازد ، حضور من و تو می تواند دلگرمی این بیمار از روی تخت بلند شده باشد. امروز تراکتور درست در روزهایی که بیشتر از همیشه به من و تو نیاز دارد تنها می ماند و با کلی درد به خاطر همان غروری که در ذاتمان است می برد ، شمه هایی از بازگشت به روزهای خوب را نشان می دهد ، ولی به نظرت وقتش نرسیده من و تو هم به یاد روزهای خوبمان بیاییم و برای تراختورمان، آذربایجانمان روزهای خوب و جدیدی رقم بزنیم؟ بیا همان هایی باشیم که بازیکنان دلشان به آنها گرم می شد همان هوادارانی که به وقت اشتباه ، پشت بازیکنمان می ایستادیم و عیبی یوخ گفتنمان ، فصلی جدید در فوتبال این سرزمین باز کرده بود و به مدد همین یاری هایمان ، بازیکنان افول کرده در همین تیم ستاره می شدند و برایمان افتخار آفرینی می کردند، امروز من و تو نشسته ایم و تا پای او می لغزد، آواری می شویم روی سر بازیکنانی که لباس تیم من و تورا به تن دارند. بیا برویم ، سکوهای یادگار بدون من و تو کابوس تراکتور هستند ، من و تو که باشیم تراکتورمان راه می افتد ، من و تو که باشیم حریفت سرگرم فرار از فشار فریادهای پرغرور من و تو می شود،نه بازی کردن با تراکتور! بیا برویم و قلبی تپنده باشیم برای ستاره هایی که قبلا ثابت کرده اند می توانند ، بیا برویم و ساق هایی برای دویدن تراکتورمان باشیم ، بیا برویم و دوباره یادگار را همان دره ی پرغروری کنیم که همه جا با شگفتی از حضور گرم و پر ابهتمان می گفتند! فراموش کن چه گذشته ، چه کسی هست و چه کسی نیست ، فراموش کن چه حسرتهایی به دلمان گذاشتند. بیا برویم نشان دهیم ما همان آذربایجان پرغروریم،اراده کنیم به دست می آوریم حتی در اوج مشکلات و نداری هایمان…حتی در اوج بحرانهایمان، کافی ست باشیم و اراده کنیم ؛ ما فرزندان سهندیم و بچه های سبلان ، ما در اوج نداشته هایمان،سر خم نکردیم و سینه جلو داده افسانه خلق کرده ایم،بیا برویم، وقتش شده عقابمان دوباره به پرواز درآید،با حضور من و تو! بیا برویم و بر سر عهدی که باهم بسته ایم بمانیم ” باغلامیشوخ عهد و پیمان،جان دوداقیمنان چیخینجان، خسته جانیم سنه قوربان، آذربایجان آذربایجان” بیا که بودنمان،فریادهای پر غرورمان و رقص شال ها و بیرق های سرخمان تجسمی ست برای خلق این شعارمان ، بیا برویم نشان بدهیم ما افسانه ی ناتمامیم و نمیگذاریم حضورمان به تاریخ و خاطرات سپرده شود ، ما افسانه ی جاری تاریخیم.


چهارشنبه ، ۱۳آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هم نوا]
[مشاهده در: www.hamnava.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن