تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838060653
ایده گرفتن برنده نوبل از «شاهنامه»
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۰۳:۱۳
مشهورترین نویسنده امروز ترکیه از فرار و فرودهای زندگیاش میگوید، از اینکه هنوز محافظ شخصی دارد و در خیابانهای استانبول قدم میزند و برای نوشتن رمان جدیدش ایده میگیرد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «گاردین» اخیرا گفتوگویی با اورهان پاموک رماننویس ترک برنده نوبل ادبیات سال 2006 منتشر کرده که در آن به الهام گرفتن او از «شاهنامه»، حماسه ماندگار فردوسی و داستان «شاه اودیپ» سوفوکل اشاره شده است. «بیگانگی در ذهنم» نام جدیدترین رمان پاموک است که نگارش آن شش سال زمان برده. این اثر 44 فصل دارد و زندگی «مولود» فروشندهای خیابانی را روایت میکند. مولود پسری روستایی از جنوب آناتولی است که اواخر دهه 60 میلادی راهی استانبول شده تا به پدرش که لبنیاتی دارد، کمک کند. آنها در بیغولههای حاشیه شهر زندگی میکنند و شاهد سیر تغییر و تحولات در همسایگی خود هستند. شخصیت اصلی داستان جدید پاموک در اقتصاد چندان موفق نمیشود و خانهای اجاره میکند و به فروش بستنی، مرغ، برنج و ... و در پایان نوشیدنی میپردازد. در این مطلب آمده است: اورهان پاموک سال 1952 در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد. او در یکی از کالجهای آمریکایی استانبول تحصیل کرد و عمیقا دوست داشت نقاش شود. ابتدا به سراغ رشته معماری رفت، اما اوایل قرن بیستم این رشته را ترک کرد و به نویسندگی روی آورد. پاموک در اینباره میگوید: وقتی نقاشی و طراحی میکنم خوشحالترم اما وقتی مینویسم احساس میکنم باهوشترم.
کتاب جدید اورهان پاموک
آپارتمانش پر است از کتابهایی که در این سالها مطالعه کرده است. خانهاش منظره پارک «بوسفروس» و کاخ «توپکاپی» را دارد. روی دیواری که آن طرفتر قرار دارد، با دستخطی مبهم این جمله نوشته شده: «من فقط برای شخصی مینویسم که فکر میکند فقط برای آن شخص مینویسم.» معنای این جمله هرچه باشد، شخصیت «مولود» حسی واقعی و قانعکننده به آدم میدهد، اما شکاف اجتماعی بین این نویسنده و قهرمان کتاب جدیدش بسیار است. او میگوید: این زندگی من نیست، اما زندگیای است که در خانه کودکیام از نزدیک دیدهام. اینجا مثل ریودوژانیرو نیست که بیغولهها و آلونکها با خطوطی مشخص از شهر جدا شده باشند. وقتی در دهه 50 و 60 مهاجرت به استانبول آغاز شد، زمینهای خالی زیادی وجود داشت که مردم خانههایشان را آنجا ساختند. پاموک درباره منبع الهام برای نگارش رمانهایش میگوید: کتاب خواندن چندان کمکی نمیکند اما صحبت کردن با مردم به همراه ریکوردر چرا. من این کار را همیشه انجام میدهم. سراغ فروشندههای خیابانی در استانبول میروم و با آنها حرف میزنم و میگویم: در واقع من کارم این است و دارم به نوشتن یک رمان فکر میکنم. دوست دارید صحبت کنید؟ و مردم هم حرف میزنند. مردم پاموک را به خانههایشان دعوت میکنند و او با زنانی گفتوگو میکند که بدون شوهر و دستخالی، از روستا به شهر آمدهاند. او از پیشخدمتها و فروشندگان مرغ، برنج و جگر سوال میپرسد. بنمایه کتاب «بیگانگی در ذهنم» از لابهلای همین مکالمهها شکل گرفته، اما این سوال مطرح میشود که درست است مردی ثروتمند و غربیشده داستان بخش فقیرنشین استانبول را روایت کند؟ پاموک پاسخ این سوال را به روشنی میدهد: اگر رماننویس بودن وجهی اخلاقی و سیاسی داشته باشد، همان هم ذاتپنداری با افرادی است که شبیه تو نیستند. اینطور نیست که ما نویسندهها بیانیه سیاسی اعلام کنیم یا کارت حزبمان را نشان دهیم؛ نویسندگی دیدن جهان از چشم افرادی است که با تو تفاوت دارند. این بخشی از وظایف یک نویسنده است. بخش دیگر، بیان شجاعانه تجربیات شخصی است. پاموک در مصاحبهای که سال 2005 درباره کتاب «استانبول» انجام داد، درباره اتفاقات دوران جوانی و روابط خانوادگیاش گفت: این کتاب رابطه من با مادرم را خراب کرد، ما دیگر خیلی همدیگر را نمیبینیم. از او پرسیدم هنوز هم این قهر ادامه دارد، میگوید: نه آشتی کردیم. راستش امشب میخواهم بروم دیدن مادرم! او از دستم عصبانی بود اما به زبان آوردن حقیقت خصوصی مشکل همیشگی نویسندههاست. با همسرت شروع میشود، بعد میرود به سمت خانوادهات و سپس به ملتت میرسد. من این بار را پذیرفتهام. جزییات عمیق، اکثر اوقات با جزییات قانعکننده برابر هستند. سپس از نویسنده «نام من سرخ» درباره داستان بومی «مولود» و فروش 230 هزار جلدیاش تنها در عرض 9 ماه پرسیدم و اینکه داستانی درباره زندگی روزمره ترکها چطور توانسته مخاطبان بینالمللی را به خود جذب کند. او در پاسخ میگوید: در نشستی که با مترجمان و ویراستاران کتاب داشتم، برای خودم هم دقیقا همین سوال مطرح شد. با کمی خجالت گفتم این یک داستان ترکیهای است. پاسخ مترجم اسپانیایی این بود: «خب، آشپزخانه مادر من دقیقا همین شکلی بود.» ایتالیایی هم گفت: «این کاملا شبیه مهاجرت مردم جنوب ایتالیا از سیسیل به میلان است.» شاید آنها به من لطف داشتند. اما محدودیت بومی داستانهای پاموک هرگز باعث نشده مردم دیگر کشورهای جهان از کتابهایش استقبال نکنند. به گفته خودش، فروش بینالمللی آثارش معمولا بین پنج تا هشت برابر فروش آنها در ترکیه است. از پاموک درباره رمان جدیدش میپرسم که خودش آن را "رمانی از ایدهها" توصیف کرده. او در اینباره میگوید: دارم روی یک کتاب کوتاه کار میکنم. رمانهای کوتاهم 250 صفحهای هستند! «شاهنامه» را میشناسید؟ یک اثر حماسی ایرانی است. در این کتاب داستان رستم و سهراب است، پدری که پسرش را میکشد. بعد داستان «اودیپ» سوفوکل را داریم، پسری که پدرش را به قتل میرساند. در حال نوشتن رمانی کوتاه و بهگونهای تجربی درباره این ایدهها هستم. میپرسم: پس داستان درباره قتل و جنایت است؟ با کمی تردید پاسخ میدهد: بله، اما بگذارید بعد از چاپ شدن دربارهاش صحبت کنیم. پاموک سال 2005 پس از انجام مصاحبهای درباره کشته شدن کردها و ارمنیها به جرم توهین به ترکیستها، متهم شد. او اظهارات خود را در سخنرانیاش در آلمان تکرار کرد. سال 2006 اتهامها علیه این نویسنده رفع شد و اواخر همان سال جایزه نوبل ادبیات به او اعطا شد. در اینباره میگوید: خیلی تلاش میکنم تا حس عصبانیت نداشته باشم. ممکن است گاهی سختی کشیده باشم. هنوز محافظ شخصی دارم و هنوز هم گاهی احساس فشار میکنم، اما واقعیت این است که من مرد خوشبختی هستم. به گزارش گاردین، محافظ شخصی را دولت ترکیه برایش گمارده. از او میپرسم فکر میکند دشمنانش چه کسانی هستند؟ مخصوصا حالا که دیگر مطالب کتابهایش به ضرر حزب و گروهی سیاسی نیست.
پاموک در حال دریافت نوبل ادبیات 2006
جواب میدهد: کسی که در خیابان به تو حمله میکند، رمانهایت را نمیخواند. او تنها نمای زرد آنچه را تو به خبرنگار «گاردین» گفتهای میخواند. بنابراین روزنامهنگار لندنی کمی حرفهایت را تغییر میدهد، بعد ویراستار کمی نمک و فلفلش را اضافه میکند و نشریات زرد آن را برمیدارند و منتشر میکنند. همه مشکلاتی که من داشتم بهخاطر کتابهایم نبود، بلکه بهخاطر معضلات ترکیه بود. در واقع مشکلات سیاسی من به این برمیگشت که حرفهایم به زبانهای زیادی ترجمه میشد ... و بعد گاهیوقتها ،نمیگویم اکثر اوقات، نمیدانم چطور دهنم را ببندم. علاوه بر این، گاهی آدم عصبانی میشود و میخواهد حقیقت را بگوید و نمیخواهد دور مساله بچرخد. در هر صورت نمیشود از سیاست دوری کرد و یک نویسنده مشهور ترکیهای هم بود، حتی اگر فقط از گلهای رز و پروانهها بنویسی. علاقه عجیب پاموک به شهر استانبول امری کاملا روشن است. از دید او شهر استانبول است که راز ترکیهای بودن را در خود دارد. از این نویسنده برنده نوبل درباره «آنکارا» پایتخت ترکیه میپرسم و او با یادآوری شعری از «یحیی کمال بیاتلی» میگوید: بهترین چیز درباره آنکارا، مسیر برگشت به استانبول است. در واقع استانبول پایتخت واقعی ترکیه است. من 63 سال است که اینجا زندگی میکنم. بنابراین برای من این شهر به نحوی پایتخت کل جهان است. در واقع بیشتر معنای ترکیهای بودن در همینجا ابداع شده است. پرسیدم: در مورد سرعت تغییرات چه؟ این ساخت و سازهایی که «مولود» را مبهوت میکند و منی را که از پنجره هتل به این شکاف خیره میشوم حیران؟ پاموک در پاسخ میگوید: وقتی من به دنیا آمدم، اینجا شهری با یک میلیون جمعیت بود و چند تپه از اینجا دیده میشد. هیچ ساختمانی نبود و برخی خانهها خالی بودند و بعضیها از چوب درست شده بودند. تمام اینها خراب شده است. 14 میلیون نفر دیگر آمدهاند و اینجا سکونت کردهاند. من عمیقا افتخار میکنم که قصهگوی این مردم هستم. من به آنها تعلق دارم. اما از سوی دیگر، تغییرات بسیار عمیق بوده است. 13 سال گذشته در واقع با توسعه سریع، 50 سال پیشش را زیر سایه خود گرفته. من درباره خطری که میراث شهر را تهدید میکند نگرانم. در جریان اعتراضات «گزی» سیاسی شدم، اما همه تلاشم را به کار میگیرم تا تعادل را برقرار کنم. یادم میماند که 14 میلیون نفر دیگر به جمعیت شهرم اضافه شده. بیرحمانه و خودخواهانه است اگر فقط ساختمانهای زمان من دور و برم باشند. در پایان صحبتهایمان به این نویسنده ترک برنده نوبل گفتم: اگر از غربیها بخواهید یک شهر جهانی را نام ببرید، فکر نمیکنم آن شهر، استانبول باشد. او با خندهای پهن میگوید: به عنوان یک استانبولی، از کلمات شیرینتان ممنونم. مترجم: مهری محمدی مقدم، مترجم ایسنا انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]
صفحات پیشنهادی
نظری جویباری: ترکی دوست نداشت استقلال برنده شود/ تساوی نتیجه ایده آل او بود
معاون ورزشی باشگاه استقلال گفت محسن ترکی دوست نداشت استقلال برنده دربی باشد و تساوی نتیجه ایده آل او بود علی نظری جویباری در خصوص تساوی یک بر یک استقلال مقابل پرسپولیس اظهار داشت استقلال بازی را خوب شروع کرد و توقعی که از تیم را داشتیم برآورده شد در نیمه دوم پس از گل استقلالبرنده نوبل با «چهره غیرزنانه از جنگ» در ایران
سوتلانا الکسویچ برنده جایزه ادبی نوبل سال ۲۰۱۵ یکی از نویسندگانی بود که برای ما ایرانی ها ناشناخته بود و کتابی از او نخوانده بودیم اما چنانکه مهر می نویسد چهره غیرزنانه از جنگ نوشته الکسویچ توسط یکی از مترجمان کشور در حال ترجمه است و به زودی فرصت آشنایی ما با آثار این نویسنده ف«بیبر» برنده جایزه خوش ظاهرترین خواننده شد + عکس
جام جم نوا خبر بیبر برنده جایزه خوش ظاهرترین خواننده شد عکس بیبر برنده جایزه خوش ظاهرترین خواننده شد عکس سه شنبه 5 آبان 1394 08 56 | کد خبر 2146353270235882994 | بازدید 20 مراسم MTV Awards امسال در میلان برگزار شد و اتفاقات جالب زیادی در آن رویایده های کارآفرینانه در دانشگاه شهرکرد به بوته نقد گذاشته شد
ایده های کارآفرینانه در دانشگاه شهرکرد به بوته نقد گذاشته شد شهرکرد- ایرنا- نخستین رویداد ارائه ایده های کارآفرینی استارت آپ ویکند چهارمحال وبختیاری روز چهارشنبه با حضور جمعی از صاحبان ایده های کارآفرینانه و مسئولان استان در دانشگاه شهرکرد آغاز به کار کرد به گزارش ایرنا در اگزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «حیدر صفایی» برگزاری جلسه قرآن با توصیه استاد خدام ح
گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید حیدر صفاییبرگزاری جلسه قرآن با توصیه استاد خدام حسینی تمسک به قرآن راهی برای قرار نگرفتن در تنگناقاری قرآن و شاگرد استاد خدام حسینی بود با توصیه استاد جلسهای برپا کرد به دوستان می گفت از قرآن جدا نشوید زیرا قرآن نمیگذارد در تنگنحمید نعمتالله، مصطفی کیایی و رامبد جوان پروانه ساخت گرفتند
حمید نعمتالله مصطفی کیایی و رامبد جوان پروانه ساخت گرفتند فرهنگ > سینما - شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی برای شش فیلمنامه پروانه ساخت صادر کرد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین شورای صدور پروانه ساخت آثار سینمایی برای تولید شش فیلمنامه مجوز صادر کرد بر این اساس فیكلاهبرداران برندههاي خيالي را تيغ ميزنند
كلاهبرداران برندههاي خيالي را تيغ ميزنند پليس فتا نسبت به كلاهبرداري از شهروندان به بهانه برنده شدن در مسابقه راديويي هشدار ميدهد نویسنده محمدصادق عابديني پليس فتا نسبت به كلاهبرداري از شهروندان به بهانه برنده شدن در مسابقه راديويي هشدار ميدهد در پي تماسبازگشت بکهام و علی صادقی به سینما/ تک خوانی زنان اشکال شرعی ندارد؟/ شفا گرفتن یک بازیگر تلویزیونی
بازگشت بکهام و علی صادقی به سینما تک خوانی زنان اشکال شرعی ندارد شفا گرفتن یک بازیگر تلویزیونی پربینندهترین اخبار باشگاه خبرنگاران جوان در روز سه شنبه 5 آبان را در اینجا مشاهده میکنید به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان پربازدیدترین اخبار باشگاه خبرنبازیگر برنده اسکار با فیلمساز شناخته شده فرانسوی همکاری میکند
بازیگر برنده اسکار با فیلمساز شناخته شده فرانسوی همکاری میکند شناسهٔ خبر 2952311 - چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴ ۲۶ هنر > سینمای جهان پاتریشیا آرکت و رابرت پتینسون در فیلم جدید کلر دنی کارگردان شناخته شده فرانسوی نقش آفرینی می کنند به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از مجله اسکرین«سروهای نقرهای» در خانه هنرمندان جای گرفتند
پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳ ۴۷ اعضای انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران همزمان با مراسم افتتاح چهارمین دوسالانهی سرونقرهای گردهم آمدند تا در یک رویداد صنفی به بررسی آثار ارائهشده در این نمایشگاه بپردازند به گزارش ایسنا چهارمین دوسالانهی سرو نقرهای 6 آبانماه در خانه هنرمندان-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها