تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813022426




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دست و پا زدن«تشکل های فرمایشی» برای نبش قبر ورشکستگان فتنه


واضح آرشیو وب فارسی:داهی: برخی از این جریان ها، برای فراهم ساختن زمینه فعالیت سوء سیاسی در دانشگاه و بهره برداری از دانشجویان و فضای دانشگاهی در راستای منافع خود، هنگامی که جایی در میان ظرفیت های موجود دانشگاه نمی یابند، اقدام به پایه گذاری تشکلی جدید یا احیای تشکلی مردود می کنند.داهی:  حضور سیاست در دانشگاه می تواند صورت های مختلفی داشته باشد؛ در برخی موارد مبارک و مفید است، و در برخی موارد مخرب و آسیب زا. از سویی، رویکرد حذف در مورد ساحت سیاسی دانشگاه، با این استدلال که سیاست آسیب هایی برای دانشگاه به همراه دارد، فاقد مبنای صحیح و مخالف الگوی انقلاب اسلامی برای دانشگاه شایسته انقلاب است. مطابق الگوی صحیح، دانشجوی غیر سیاسی، یا به تعبیری، دانشجوی بی تفاوت نسبت به مسایل سیاسی، ولو آن که در زمینه تحصیل و تحقیق موفق باشد، دانشجوی کاملی نیست. سیاسی بودن دانشجو و دانشگاه، درست در مقابل همین تعبیر بی تفاوتی و بی خیالی است؛ یعنی دانشجو و دانشگاه هیچ نظارت و واکنشی نسبت به مسایل مهمی که در جامعه و جهان پیرامونش می گذرد نداشته باشد. شرط سلامت سیاسی در دانشگاه سیاسی بودن دانشجو و دانشگاه اما قیودی دارد؛ قیدهایی که سیاسی بودن را از سیاست زدگی تمییز می دهد. یکی از مهمترین قیود، برای سیاسی بودن دانشگاه، جلوگیری از تبدیل شدن این نهاد حیاتی به ابزار جناح ها و جریان های سیاسی برای بهره برداری سیاسی است. سوء استفاده سیاسی از دانشگاه و دانشجو، آن هم با این شعار که "دانشجو یا دانشگاه بیدار و زنده است"، بیش از هر چیز به یک کلاهبرداری سیاسی شباهت دارد، که سرمایه ارزشمند جوان دانشگاهی را تباه می سازد. این خسارت زمانی تشدید می شود که جریان سیاسی نفوذی به دانشگاه، در راستای اهداف سوء دشمن عمل کند. در این صورت، جذب جوان دانشگاهی به فعالیت سیاسی، با ظاهری آراسته و احتمالا با شعار مصلحانه و خیرخواهانه نمایش داده می شود، حال آن که در حقیقت تبدیل دانشجو به عنصر دشمن است؛ بی آن که خود دانشجو بداند یا چنین قصدی داشته باشد. صورت آگاهانه و مفید فعالیت سیاسی در دانشگاه، از مبارزات انقلابی علیه استکبار و استبداد سرچشمه گرفت؛ چنان که دانشگاه و دانشگاهیان در جریان نهضت مردمی با رهبری امام خمینی(ره)، نقش مهی ایفا کردند. پس از پیروزی انقلاب، ناظر به نقش ویژه دانشگاه در جریان نهضت و استعداد ذاتی آن، همان نگاه جنبشی و انقلابی نسبت به دانشگاه حفظ شد و با آگاهی و هوشمندی امام خمینی(ره)، مسئولیت سیاسی دانشگاه و حضور مسئولانه آن در صحنه سیاست، به عنوان یکی از مطالبات اساسی رهبری کبیر انقلاب از دانشجویان و کارگزاران دانشگاهی شناخته شد. همین خط هوشمندانه از سوی چهره های برجسته انقلابی نیز دنبال شد تا عرصه دانشگاه از ماهیت انقلابی خود فاصله نگیرد. خط صحیحی که پس از امام، با وجود تشدید مشکلات و معضلات ناشی از تلاش برای انحراف دانشگاه از مسیر انقلاب، از سوی مقام معظم رهبری دنبال شده و از قوت آن کاسته نگردید. تلاش برای حذف یا تحریف مسیر سالم سیاسی در دانشگاه مبارزه علیه نقش سالم سیاسی در دانشگاه و دانشجوی انقلابی و موثر، در دو خط کلان انجام می گیرد؛ یکی تلاش برای ترویج حس فلج کننده یاس، بی تفاوتی و تنبلی، و دیگری نفوذ به جریان پویای سیاسی در دانشگاه و تبدیل آن به زمین تبلیغ و ترویج تفکرات نادرست سیاسی و تهییج احساسات دانشجویی در مسیر بی نظمی و فراهم ساختن زمینه موج سورای سیاسی و امتیاز گرفتن از نظام اسلامی در عرصه سیاست داخلی و خارجی. این هر دو زمینه، هر یک در جای خود، مخل عملکرد صحیح دانشگاه در مسیر صحیح است. خط تضعیف جریان سیاسی در دانشگاه، فضایی مرده و ساکن را طلب می کند تا واکنش دانشگاهی در برابر انحرافات و کاستی ها را خنثی کند؛ و خط تحریف، چشم به تریبون های مبتنی بر هیجان سوء دوخته و صفوفی از پیاده نظام دانشگاهی در مسیر اهداف سیاسی خود را جستجو می کند. هر یک از این دو خط مردود، در شرایط مخصوص خود کارکرد دارد؛ خط تحریف و تحریک فضای سیاسی دانشگاه در شرایطی مانند ایام انتخابات و یا هر شرایطی که جریان های سوء سیاسی و یا جبهه دشمنی با انقلاب، برای پیش برد اهداف میدانی خود به هیجانات کور و بی نظمی و احتمالا ایجاد آشوب و بلوا نیاز دارند، پررنگ می شود. حضور چهره های سیاسی و رفت و آمدهای تبلیغاتی و نمایشی، در چنین ایامی رونق خاصی دارد و دانشجو و دانشگاه برای همگان مهم و تعیین کننده دیده می شود! در مقابل، وقتی زمان نظارت و پاسخ گویی فرا برسد و دانشگاه ، تشکل ها و نهادهای دانشجویی در مقام مطالبه و نقد برآیند، خط تضعیف فضای سیاسی دانشگاه دنبال می شود؛ در چنین شرایطی دانشگاه و دانشجو چندان به حساب نمی آید و القای حس بی تفاوتی و خمود سیاسی بسیار مفید است! احیای مردگان سیاسی؛ کارویژه سیاسی کاری در دانشگاه در خط تحریف و تحریک فعالیت سیاسی دانشگاه، یکی از زمینه های استفاده سوء جریان های سیاسی، تلاش برای احیای چهره هایی است که در صحنه رقابت های سیاسی، به واسطه عملکرد ناصواب خود مردود شده و طرد گردیده اند. جریان های فرصت طلب سیاسی، با نفوذ در دانشگاه و جذب برخی چهره های تاثیرگذار دانشجویی در تشکل ها یا سایر نهادهای دانشجویی، از این عرصه برای احیای چهره های مردود خود و تبلیغ و خودنمایی استفاده می کنند. همین که در تابلوی تشکل و یا در ضمن یک نشست دانشجویی عکسی از این افراد نصب شود، یا نامی از ایشان برده شود و در یک نمایش مصنوعی از آن ها تقدیر گردد و یا پیام ایشان به جامعه دانشجویی (!) قرائت و با کف و سوت مورد تایید قرار گیرد، به منزله تزریق خون تازه در رگ های خشکیده ای است که سرمایه خود را در قمار سیاسی از دست داده و حالا به عنوان یک ورشکسته تمام عیار دست به دامان عناصر نفوذی در دانشگاه شده است. جالب تر این است که برخی از این جریان ها، برای فراهم ساختن زمینه فعالیت سوء سیاسی در دانشگاه و بهره برداری از دانشجویان و فضای دانشگاهی در راستای منافع خود، هنگامی که جایی در میان ظرفیت های موجود دانشگاه (اعم از تشکل ها و مجموعه های مختلف دانشجویی) نمی یابند، اقدام به تاسیس و پایه گذاری تشکلی جدید یا احیای تشکلی مردود و مطرود می کنند. این اقدام معمولا با حمایت ویژه از بیرون دانشگاه انجام می گیرد؛ جایی که با صرف هزینه های قابل توجه و پشتیبانی سیاسی و تبلیغاتی گسترده و نیز نقش آفرینی بعض از شخصیت های حاضر در قدرت ، پرچمی در دانشگاه بالا می رود که نه خاستگاه آن دانشگاه است و نه نفعی برای دانشجو و دانشگاه دارد، بلکه در واقع بلندگویی برای جریان سیاسی متبوع و قرارگاهی برای جذب و سامان دهی پیاده نظام در صحنه دانشگاه است. در این موارد، که در دوره حاضر نمونه هایی از آن را در دانشگاه های مختلف می بینیم، جریان های سیاسی سوء (داخلی و خارجی)، از منابع مالی و غیر مالی خود در دانشگاه سرمایه گذاری می کنند تا در فرصت مناسب از آن بهره برداری کنند؛ یا این که از اساس، به وسیله همین سرمایه گذاری فرصتی برای احیای خویشتن فراهم آورند و از زیر بار ورشکستگی سیاسی سر بلند کرده و نفسی بکشند! فتنه گران، در جستجوی حیات سیاسی در دانشگاه نمونه بارز این جریان منفعت طلب را می توان در تلاش پیگیر جریان فتنه برای احیای چهره های ورشکسته خود و جبهه سیاسی حامی ایشان در قلب دانشگاه ملاحظه کرد؛ آن جا که با تاسیس یا احیای تشکل هایی با ظاهر دانشگاهی و دانشجویی و حمایت مالی و سیاسی از ایشان، این ظرفیت را به فرصتی برای نمایش تصاویر سران فتنه و حمایت از مجرمین انتخابات سال 88 تبدیل کرده اند. در حالی که مردم و چهره های سیاسی، حتی برخی از چهره های سیاسی همسو با ایشان، فتنه و فتنه گران را محکوم و مطرود کرده اند، و نیز در شرایطی که حمایت تمام عیار دشمنان نظام اسلامی از فتنه، از سوی خود ایشان اعلان و تایید شده است، این سوال پیش می آید که حمایت از چنین افراد و جریان های ورشکسته ای چگونه می تواند با مسئولیت خطیر دانشجویی هم خوانی داشته باشد؟! چگونه ممکن است در یک فعالیت سالم سیاسی، دانشجویانی با اراده آزاد و مبتنی بر مسئولیت پذیری و انصاف، درست خلاف منافع ملی و در حکمایت از قانون شکنی و مبارزه علیه قانون و جمهوریت نظام حمایت و خود را قانون مدار، آزاداندیش و اصلاح طلب معرفی کنند؟! همین جاست که ردپای نقش ویژه جریان نفوذ و سوء استفاده از ظرفیت سیاسی دانشگاه و دانشجو پررنگ می شود و خط نخ نمای سیاسی بازی در زمین دانشگاه آشکارا رخ می نماید. نمایش عکس سران منفور فتنه، یاد ایشان در مراسم دانشجویی، ادای احترام و اقامه افسوس، انعکاس پیام های اختصاصی بعض از آن ها خطاب به دانشجویان، و نیز ایفای نقش وکالت از این فتنه گران و قرائت کیفرخواست علیه نظام در ظلم به ساحت حضرات مدعی تقلب، برخی نمودهای نامتناسب از فعالیت سیاسی معدودی از فعالان دانشجویی در عرصه دانشگاهی است. این جا علاوه بر تاسف، جای تامل است که مسئولین دانشگاهی و کارگزاران این عرصه خطیر، با وجود تجارب متعدد و روشن، چگونه در مسئولیت خود در حراست از فضای سالم سیاسی در دانشگاه کوتاهی می کنند و چه توجیهی برای تسامح و سکوت در برابر جریان سوء نفوذ دارند؟! «من از سابق عقیده ام بر این بوده است که  در دانشگاه باید روح سیاسی زنده باشد؛ این یک نشاطی به جوان می دهد. ما جوان بانشاط لازم داریم.  دانشگاهی که از سیاست دور باشد و بکلی از سیاست برکنار باشد، این دانشگاه خالی از شور و نشاط خواهد بود؛ به علاوه که محلی خواهد شد برای رشد میکروب های خطرناک فکری و رفتاری. بنابراین خوب است و باید در دانشگاه سیاست باشد؛ منتها معنای سیاسی شدن دانشگاه یا حضور سیاست در دانشگاه را نباید اشتباه کرد. معنایش این نیست که دانشگاه بشود یک جائی برای اینکه جریان های سیاسی، گروه های سیاسی، عناصر سیاسی برای اغراض سیاسی بیایند از این استفاده کنند؛ این نباید باشد؛ این را باید مانع شد. یعنی این دیگر یک چیزی است که باید مدیریت کرد، باید شماها اعمال قدرت کنید؛ نگذارید اینطور بشود. اگر این بشود، دانشجو از دستتان رفته و یک سوءاستفاده کنی می آید کار خود را دنبال می کند. مثال ها و تشبیه های زیادی می شود برای این موضوع کرد؛ دیگر آدم نمی خواهد آن را بیشتر توضیح دهد. مثلا بیایند بچه ی جوان انسان را وسیله ای قرار بدهند برای دزدی از خانه، ما هم بنشینیم همین طور تماشا کنیم؛ این که نمی شود. این هم برنامه ریزی می خواهد» (بیانات رهبر انقلاب در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران ؛ 13/ 11 /1388).


یکشنبه ، ۱۰آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: داهی]
[مشاهده در: www.dahi.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن