واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: باید که خاک درگه اهل هنر شوی! هفته نامه نقد حال چاپ کرمانشاه در شماره 406 روز شنبه نهم آبان 94 مطلبی را با عنوان « باید که خاک درگه اهل هنر شوی!» به قلم محمد حسین شیریان منتشر کرده است.
در این یادداشت آمده است: محمدحسین شیریان فردا که خورشید عالم تاب از شرق طلوع کند غم و سکوتِ آرامستان شهر دوچندان می شود. نور ملایم خورشید با بازتاب درخشانش، سایه های بلند درختان را برسنگ های سرد مزار رفتگان می افکند.مزار غریب رفتگانی که در شعر، ادب، هنر و علم سرآمد بودند و رفتند و اکنون در حصار گمنامی و فراموشی مسوولین یکه و تنها مانده اند. تا وقتی که اهل قلم و اندیشه محترم شمرده نشوند روزگار نامرادی ها به سر نخواهد رسید. در روزگار فعالیت هنرمندان، سخنوران و اهل اندیشه، هیچ مسئولی به یاد آنها نیست. کسی احوالی از آنها نمی پرسد اصلا به یاد نمی آورند این انسان ها زمانی برای گسترش فرهنگ و هنر، سوی چشمان شان و دستان معجزه گرشان را گذاشتند تا در مسیر روشنایی قلمشان، دیگران راه را از چاه باز یابند.با هنرشان چشم ها را خیره کردند و بر اعتلای هنر ناب اصرار ورزیدند تا سرزمین اهورایی شان سربلند بماند.تا وقتی این انسان ها هستند و آثارشان بر عمق معنا می افزاید هیچ صاحب قدرت و صاحب منصبی وظیفه خود را احترام و قدر دانستن از آنها نمی داند.از بدسلیقگی حذف بسیاری از بزرگان هنر، هیچ نگوییم بهتر است! وقتی صاحبان آثار مورد نظر سر بر خاک تیره می نهند، اهالی دولت و قدرت پیدایشان می شود زیر تابوت را چنان می گیرند گویی عضوی از خاندان آنها در گذشته است.عکس های یادگاری با جنازه تنها کاری است که آنها انجام می دهند، عکس؛ شاید برای وقتی دیگر، به دست آوردن راس یا منصبی.خیلی همت کنند در قطعه هنرمندان و یا نام آوران حدود دو متر در قعر زمین برایش مهیا کنند تا از دست قلم، گفتار و اندیشه تاثیرگذارش راحت شوند! قطعه مزار هنرمندان غصبی است کدام قطعه هنرمندان و نام آوران؟ در شهر ما که اصلا از قطعه هنرمندان خبری نیست. آرامستانی که اکنون نامش قطعه هنرمندان در دورترین نقطه شهر است مسیر ناخوشایندی انتخاب شده است تا آنجا که اعضای درجه اول خانواده هم برای رفتن به آن مکان در عذابند. قطعه ای که بر دیوار آن نوشته شده:«زمین این آرامستان وقف روستاهای بیجانه و حصار سفید می باشد و دفن مرحومین متفرقه در این مکان اشکال شرعی دارد» با این تعریف، هنرمندی که در زندگانی و دوران نویسندگی اش حقوق خود را فدای آسایش و دانایی هم نوعانش کرده است باید برای ابد در خاک غصبی بخوابد.این هم از سرنوشت هنرمند و نویسنده در این شهر! شهرداری که سالیانه مبالغ هنگفتی صرف امور مثلا فرهنگ می کند چرا به فکر چاره نیست؟ باید به استاندار و شهردار گفت: باید که خاک درگه اهل هنر شوید! شهری که شما بر آن حکم می رانید با تلاش اهل هنر زنده است حتی اگر خالقان آثارش در قید حیات نباشند. مسئولین شهر باید بدانند؛ اگر هنر و اخلاق آیت الله نجومی، صدای شهرام ناظری، شعر شامی، معینی کرمانشاهی، تمکین، لاهوتی، بهزاد و ...، تنبور پُر ز ناله استاد مرادی، میرزامحمدباقر خسروی نویسنده نخستین رُمان ایرانی، قلم داستان پرداز علی محمد افغانی با شوهرآهو خانم، علی اشرف درویشیان، قلم میرجلال الدین کزازی، مزار مظلوم یارمحمدخان سردار مشروطیت، خط زیبای میرزامحمدمیرزای کلهر، تکیه هنرمندانه معاون الملک و بیگلربیگی، و هزاران اهل فکر و اندیشه دیگر نباشند؛ شما به کدام میراث افتخار خواهید کرد، باید به حیات و آثار اهل هنر و اندیشه پرداخت نه به فقدان آن ها. 8066
09/08/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]