واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۳
یک شاعر و پژوهشگر با اشکال وارد کردن به ترکیببند معروف محتشم آنجا که میگوید «کشتی شکستخورده طوفان کربلا» معتقد است: ما امام حسین (ع) را سفینةالنجات میدانیم، و مگر میشود کشتی شکسته، کشتی نجات باشد؟! محمدرضا تقیدخت در گفتوگو با خبرنگار ادبیات ایسنا، درباره تاثیر عاشورا بر ادبیات گفت: عاشورا یکی از مهمترین درونمایههای ادبیات دینی و مذهبی ماست و درباره مباحث و مسائل عاشورا آثار بسیاری سروده شده است. او در ادامه بیان کرد: عاشورا به عنوان یک واقعه تاریخی جانسوز در تاریخ تشیع که وجوه تاریخی و تراژیک دارد، بسیار مورد توجه اهل قلم قرار دارد. البته پردازندگان بیشتر به وجه تراژیک آن میپردازند و همین وجه بیشتر مبنای رفتار، عمل و گفتار آنهاست. او درباره آغاز پرداختن به عاشورا در ادبیات بیان کرد: بعد از رخداد عاشورا پرداخت به آن چنان قوی نبود. اما به طور مشخص زمان ظهور آل بویه در عرصه سیاسی و زمانی که به حکومت رسیدند، پرداختن به واقعه عاشورا نمود پیدا کرد. از این زمان به بعد تأثیرپذیری جدی ادبیات از عاشورا آغاز شد. تقیدخت در ادامه بیان کرد: بعد از این زمان مصادف با قرن سوم وقتی عزاداریها به صورت فاش و عیان آغاز شد، اندک اندک پرداخت ادبی به عاشورا جان گرفت. زمان تاریخی که برای این توجه میتوان گفت حدود سال 350 – 360 هجری قمری است. او با اشاره به شعر عاشورایی در دوره سلجوقیان گفت: در قرن بعد مصادف با دوره سلجوقیان در مقابل فضائلیان که به فضائل شیخین میپرداختند و تریبون اهل تسنن بودند، فرقه جدیدی به نام مناقبیان تشکیل میشود که کار این گروه پرداخت هنری، شعر سرودن و منقبتگویی اهل بیت (ع) بود. بخش اصلی فعالیت مناقبیان، کار بر واقعه عاشورا بوده است. او همچنین اظهار کرد: از سال 350 به بعد شاعرانی مانند کسایی درباره این موضوع شعر میسرایند و اشعار زیادی بعد از این سال تحت تأثیر این واقعه سروده میشود. از این به بعد پرداخت به این واقعه زیاد شد و همچنان تا امروز ادامه دارد. این شاعر درباره شعر عاشورایی در دوره صفوی بیان کرد: در ادامه باید به یک رخداد مهم تاریخی اشاره کنیم که در طول تاریخ تشیع رخ داد، آن هم ظهور صفویه است. بعد از یک دوره با تشکیل حکومت شیعی دوباره پرداخت ادبی به واقعه عاشورا و مراسم عزاداریهای خاص و آیینی فراوان میشود و این روند تا انقلاب اسلامی ادامه پیدا میکند. تقیدخت درباره تاثیر انقلاب بر شعر عاشورایی بیان کرد: تا زمان انقلاب در برههای پرداختن به شعر عاشورایی جریانی حاشیهای بود اما بعد از انقلاب دوباره اندک اندک پرداختن به ادبیات عاشورایی جان گرفت. تأثیرپذیری ایدئولوژیک حکومت اسلامی باعث شد تا شاعران و هنرمندان هم به این سمت اقبال پیدا کنند. فضای مناسب باعث اقبال شاعران به این موضوع شد و شعر عاشورایی پروبال پیدا کرد. او با بیان اینکه این پروبال پیدا کردن مزایا و معایب خاص خودش را دارد، گفت: فضای آزاد و عرصه باز بحث مهمی بود که باعث شد ما رشد کمی قابل توجهی را بعد از انقلاب در عرصه شعر عاشورایی داشته باشیم. اما از دیگر سوی پرداختن بیش از اندازه و فاقد تخصص به این موضوع بدون بررسی و واکاوی و پژوهشهای تاریخی باعث به وجود آمدن حشو و زوائدی در ادبیات بعد از انقلاب شد. این شاعر افزود: این زوائد و حشوها باید اصلاح شود و گرایش سوگواری به عاشورا جای خودش را به گرایش هدفمند و پیامآورانه بدهد. در مورد واقعه کربلا به جای گرایش مادی میتوان به گرایش تبیینی پرداخت. در ادبیات به جای پرداخت ماتمگونه به عاشورا که مدام در حال شرح و بسط ماتم، حزن و اندوه است، باید به تبیین پیام و رسالت عاشورا بپردازیم. او همچنین درباره عنصر اغراق و تخیل در شعر عاشورایی اظهار کرد: اغراق و تخیل در ذات شعر وجود دارد. اما همان طور که اصول مذهب برای ما غیرقابل تغییر است، زمانی هم که ما سراغ تاریخ مذهب میرویم نباید در آن دست ببریم. متأسفانه به بهانه گریاندن و گریستن بر مصائب حضرت اباعبدالله (ع) و تهییج مخاطب، شاعر سراغ اغراق میرود. در چنین شرایطی از اتفاقات غیرموثق و غیرتاریخی استفاده میشود و این موضوع شاعر را به یک روضهخوان یا نوحهخوان تبدیل میکند. تقیدخت افزود: این گرایش زیاد به گریاندن بسیار آسیبزننده است. در ابتدا باعث میشود پیام اصلی واقعه گم شود. همچنین باعث میشود اتفاقاتی به تاریخ شفاهی اضافه شود که در تاریخ موثق وجود ندارد. بزرگترین آسیب این است که پیام عاشورا و آنچه حضرت اباعبدالله (ع) و یارانش برایش قیام کردند اندک اندک کمرنگ شود. او با بیان اینکه زمانی که شاعر برای موضوعی شعر میگوید باید به صورت کامل به تاریخ وفادار باشد، گفت: شاعر در مورد اتفاقات تاریخی نه باید چیزی اضافه کند نه چیزی کم بذارد. اغراق و تخیل فقط در حدی جایز است که گفتار تاریخی را به گفتار شاعرانه تبدیل کند. این شاعر با بیان نمونه ادامه داد: در ترکیببند معروف محتشم دیده میشود که شاعر میگوید «کشتی شکستخورده طوفان کربلا»؛ ما کشتی شکستخوردهای در واقعه کربلا نداریم. ما امام حسین (ع) را سفینةالنجات میدانیم، و مگر میشود کشتی شکسته، کشتی نجات باشد؟! این همان غلبه نگاه سوگوارانه است. او سپس درباره ملزومات نوشتن از کربلا بیان کرد: بیش از هر چیزی نوشتن برای عاشورا عشق و علاقه به اباعبدالله (ع) میخواهد. تا این عشق در سینه کسی نباشد شاعر حتی اگر شعری هم بگوید بیشتر از سر تفنن یا اجبار گفته است. خیلی از مرثیهها که برای خواندن در شب شعرها گفته میشود از دل برنمیآید. انسان باید خودش را در ولایت کسی مثل اباعبدالله (ع) غرق بداند. تقیدخت افزود: دومین لازمه، آگاهی تاریخی نسبت به موضوع است. درواقع شاعر باید تاریخ عاشورا را به خوبی بداند. یک شاعر بیست و چندساله نمیتواند چیزی را در تاریخ تغییر بدهد. او باید تاریخ را دقیق بخواند و پیروی کند. این شاعر یکی دیگر از ملزومات نوشتن برای عاشورا را دوری از شایعهها دانست و اظهار کرد: یکی دیگر از ملزومات دوری کردن از آن چیزی است که در افواه گفته میشود. شایعات درباره وقایع تاریخی خیلی زیاد است، اما رسیدن به این دیدگاه که بر اساس آن چیزی که دیگران میگویند و شنیدهها و گفتوگو کار کنیم، خیلی صحیح نیست. باید دقت شود که از این گرایش به مشهورات خودداری کنیم. او به علاقهمندان به شعر عاشورایی سه کتاب را پیشنهاد کرد و گفت: بعد از انقلاب اسلامی که میتوان ریشههای آن را قبلتر دید، به نظرم سه کار عمده انجام شده است. در ابتدا «خط خون» سیدعلی موسوی گرمارودی است. این اثر تازه و بدیع در قالب شعر سپید سروده شده و منظومهای بلند است. تقیدخت از دو اثر دیگر نیز نام برد و بیان کرد: کار دیگر مجموعه «گنجشک و جبرئیل» کار سیدحسن حسینی است که شامل کارهای کوتاه است. حسینی خیلی خوب به عاشورا پرداخته، البته خیلی وقتها اشاراتش، اشارات مستقیمی نیست. سومین کار، اثر علی معلم دامغانی با عنوان «مجلس حربن یزید ریاحی» است که یکی از بهترین آثار عاشورایی محسوب میشود. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]