واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: گروه هنر- حامد مظفری - اگر بخواهیم آثار راهبردی سالیان اخیر سینمای ایران را به طور فهرست وار بررسی کنیم، بی تردید باید جای ویژه ای را به «مزارشریف» اختصاص دهیم؛ ...فیلمی که یکی از حوادث متأخر تاریخ سیاسی کشورمان را زمینه ای کرده برای خلق درام و البته که با حمایت یک ارگان هنری بسیار متنفذ به نام حوزه هنری و تیم تولیدی مقبول، خروجی قابل توجهی هم داشته است. «مزارشریف» داستان گروگان گیری دیپلمات های ایرانی در مزارشریف افغانستان در مرداد77 را روایت می کند؛ ماجرایی که حتی خواندن اخبار مرتبط با آن نیز مخاطب را مواجه می کرد با یک پازل تودرتو و ماجرایی که پر شده بود از مواد خام لازم برای یک تریلر معمایی. حسن برزیده تا حد زیادی به صورت کامل متکی بر قواعد ژانر تریلر و البته به خدمت گرفتن یک مدیر تصویربرداری درجه یک به نام علیرضا زرین دست و طراح صحنه ای مجرب و بی ادعا به نام مشکین مهرگان توانست آن اتفاق تاریخی را بدل کند به تریلری که مدام شخصیت اصلی اش «شاهسون» را با اتفاقات پیش بینی نشده و خطرناکی روبرو می کند. چه به هنگام نمایش در جشنواره سی و سوم و چه به هنگام اکران عمومی نه در میان منتقدان و نه در میان مخاطبان کسی نبود که «مزارشریف» را اثری سفارشی بداند که قصد دارد مفهوم سفارش دهندگان را به مخاطب تحمیل کند و این نقطه قوت دیگری برای اثر بود، اما...اما متأسفانه اکران یک ماهه این فیلم مهیج، سرگرم کننده و در عین حال در خدمت نظام حتی نیم میلیارد هم عایدی نداشت. چرا؟ توجه به تولید و بی اعتنایی به اکران مگر نه اینکه فیلمی که سرگرم کننده است و متکی بر قواعد ژانری ساخته شده باید بتواند مخاطبانی را که سال هاست کمبود تریلرهای داخلی را با تماشای محصولات هالیوودی پوشش می دهند، به خود جلب کند، پس چطور است که «مزارشریف» نمی تواند حداقل نیمی از هزینه صرف شده برای تولید را برگرداند. پاسخ فقط به ضعف اطلاع رسانی بازمی گردد. متأسفانه بیشتر ارگان های هنری دولتی ما سال هاست تمام تخم مرغ های فعالیت هنری خود را در سبد تولید قرار می دهند و در مقابل در زمان عرضه یا توزیع محصول هنری کمترین هزینه ای نمی کنند. کافی است فقط به مقایسه اکران فیلم اخیر مجیدی با «مزارشریف» بپردازیم تا دریابیم «مزارشریف» چقدر در اکران مهجور واقع شده است. هرچقدر تولیدکننده فیلم مجیدی که آن هم نهادی دولتی بود، در بحث تبلیغات برای اکران و اطلاع رسانی از کانال های مختلف رسانه ای هزینه کرد، در مقابل دست اندرکاران تولید «مزارشریف» با حداقل تبلیغات و اطلاع رسانی پیش رفتند. حتی اگر به بار خبری تولیدشده توسط روابط عمومی فیلم هم تمرکز کنیم، می بینیم که چقدر منفعلانه و کلیشه پرداز فعالیت شده است، انگاری که هدف اصلی فقط تولید فیلم بوده و حالا در اکران چه فیلم دیده شود چه نه، برای دست اندرکاران چندان تفاوتی نداشته است. مقایسه مزار شریف با قندون جهیزیه وضعیت اکران این فیلم را با آثاری اجتماعی نظیر «دوران عاشقی»، «عصر یخبندان» و «قندون جهیزیه» هم مقایسه کنیم، درمی یابیم آن آثار که هزینه تولیدشان یک سوم این فیلم هم نبوده با مدیریت درست تبلیغات و اطلاع رسانی پیرامون اثر، شرایطی را فراهم کرده اند که فروش شان چند برابر «مزارشریف» باشد، اما «مزارشریف» ضربه بدی از رفتار تولیدکنندگانی خورده که هنوز فکر می کنند همین که 20 سالن در تهران و همین تعداد در شهرستان ها را برای فیلم فراهم کنند، وظیفه خود در قبال اکران را انجام داده اند. «مزارشریف» با یک مدیریت درست در اکران و البته ایجاد اطلاع رسانی کافی درباره فیلم می توانست اثری باشد که نه فقط دانشجویان و پژوهشگران سیاسی-تاریخی را به خود جلب کند که به واسطه نمادهای تعلیق برانگیزی که تقریباً در دو سوم ابتدایی فیلم وجود دارد، می توانست مورد توجه مخاطبان عام سینما قرار گیرد، اما متأسفیم که می بینیم حتی یک دهم قابلیت فیلم برای کمک به دیده شدن آن کاری صورت نگرفت و یک درام سیاسی واقع گرایانه با حداقل مخاطب از پرده پایین می آید. کم کاری تلویزیون از همه ناراحت کننده تر کم کاری رسانه ملی و بخصوص تنها برنامه سینمایی تلویزیون در قبال این فیلم است. نه فقط در برنامه هایی مانند «شهرفرنگ» و بسته های هنری بخش های مختلف خبری چنان که باید به «مزارشریف» پرداخته نشد، بلکه تنها برنامه سینمایی رسانه ملی هم کمترین توجهی به فیلم نکرد. «هفت» باید در همین سه قسمت ابتدایی خود شرایطی را پدید می آورد، برای جلب توجه مخاطبان به این محصول کاملاً استاندارد و راهبردی، اما این کار انجام نشد و به جایش تریبون در اختیار چهره هایی قرار گرفت که در همه این سال ها همواره مجال کافی برای سخن پراکنی داشته اند. شاید اگر دست کم سالی یک فیلم مانند «مزارشریف» تولید می کردیم، این کم کاری قابل تحمل بود، اما در شرایطی که حداقل یک دهه باید بگذرد تا دوباره کارگردانی پیدا شود و دردسرهای تولید چنین محصولی را به جان بخرد، این کم توجهی به اکران واقعاً دردناک است.
جمعه ، ۸آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]