واضح آرشیو وب فارسی:الف: بن بست مدیریتی جناب وزیر
وهاب فرهمند*، 6 آبان 94
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۰۲
هر از چندگاهی شاهدیم که جناب وزیر در باب صنعت، توسعهصنعتی، تجارت و ...سخنانی بر زبان میرانند که در اکثر مواقع سکوت جایز نیست؛ اما چهکنیم که انگار مجیزگویی و مدیحهسرایی مقامات، آنان را به ادامه نظریه پردازی تحریض میکند.با گذشت سی سال از انقلاب و آزمودن روشهای مختلف عرضه محصولات صنعتی به بازار اعم از توزیع کوپنی، سهمیهای با کنترل قیمتها چه برای محصولات نهایی و چه برای محصولات میانی، بالاخره مدیران کلان به این نتیجه رسیدند که پس از حذف یارانهها بهترین روش برای عرضه کالاها به قیمت مناسب راه اندازی بورس کالاست. چندسالیاست که این روش در کشور اجرا میشود. با روی کار آمدن دولت یازدهم شاید اولین تصمیمی که توسط وزیر محترم اتخاذ شد خروج محصولات پتروشیمی از بورس بود، اثرات مخرب این تصمیم را اواخر سالجاری و یا اوائل سال آینده مشاهده خواهید نمود. دراین مجال قصد ندارم به این مقوله بپردازم و بذکر همین اشاره مختصر اکتفا میکنم. بتازگی وزیر محترم در دیگر سخن مدیریت اجرایی (صنعت و تجارت) را با مربیگری ورزشی و فوتبال همسنخ پنداشته و اینگونه بیان داشتند که "از خارج مدیر وارد کنیم"! در این باب نکاتی چند به استحضار خوانندگان محترم میرسانم:۱-اولاً نقش مربی در فوتبال و بطور کلی ورزش نقشی فنیاست و نه مدیریتی، بدین معنی که وظیفه مربی ارتقاء سطح فنی بازیکنان چه ازنظر تکنیک فردی وچه از نظر تاکتیک گروهی و آموزش عملی شیوههای مختلف استفاده از توانائیهای فردی و گروهی در مقابله با حریفان متفاوت است، مثلاً با حریفی که در انجام بازی فیزیکی توانمنداست چگونه باید بازی کرد و قسعلی هذا.۲-در ورزش برعکس سایر صحنههای فعالیت مدیریتی ـ اقتصادی و صنعتی، در وهله اول از تمام ظرفیتهای داخلی استفاده شده و زمانی که میبینند کمیت و کیفیت کل مربیان داخلی برای رشد ورزش به اتمام رسیده است، دست بدامن مربیان خارجی میشوند. بهمین خاطر مشاهده میکنیم فارغ از گرایشهای رایج سیاسی مربی داخلی بیکار عموماً نداریم. حال برگردیم به سخنان وزیر محترم، اگرمقایسه ورزش ـ صنعت را صحیح فرض کنیم، آیا در یک مجموعه صنعتی نقش مربی به مدیرعامل نزدیکتراست یا نقش مثلاً مدیر فنی ـ بازرگانی؟در شرایطی که وزیر محترم با حذف نیمی از توان مدیریتی کشور با برچسب سیاسی اصولگرا عملاً کشور را از خدمات آنان محروم کرده و تازه از بین همگرایشهای خود دولت هم سکان هدایت صنعت و خدمات را به گروهی بازنشسته سپرده است که با مدیریت سنتی و تصمیمات تاریخ گذشته تولید را به این نقطه بحرانی رسانیدهاند و اکثر صنایع با کمتراز یک سوم ظرفیت کار میکنند، آیا سخن گفتن از "واردات مدیر"حرف سنجیدهایاست؟ یاد روزی افتادم که بعضی در کشور بنبست سیاسی را اعلام کردند و با برخورد محکم امام خمینی (ره) مواجه شدند که مملکت اسلامی بنبست ندارد و این شما هستید که به بنبست رسیدهاید.وزیر محترم با این روش مدیریتی غلط اندر غلط عملاً برای کشور بنبست مدیریتی را اعلام فرمودند و نسخه واردات مدیر را پیچیدند و غافلاند از این نکته که قبل از انقلاب اسلامی صنایع کشور توسط خارجی اداره میشد و برای شُل و یا سفت کردن یک پیچ در کارخانجات با دادن حق توحش از تکنیسینهای خارجی استفاده میشد و مهندسان و کارگران متخصص و متعهد ایرانی حق دخالت در مسائل فنی نداشتند. بنابراین به وزیر محترم توصیه میکنم بجای تفکر به "واردات مدیر"بفکر استفاده از تمام ظرفیتهای مدیریتی کشور با هر نوع گرایش سیاسی و توجه اکید به استفاده از نیروهای جوان و پرانرژی بومی باشند که کلید پیشرفت اقتصادی و بویژه اقتصاد مقاومتی در دستان پرتوان متخصصان داخلیاست.*معاون سابق وزیر تعاون
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]