واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مصرفكنندگان شيشه دست به اعمال خطرناك ميزنند
نویسنده : سجاد عليمرداني*
شيشه مادهاي محرك است كه فرد با مصرف آن كنترل سيستم اعصاب مركزياش را از دست ميدهد و با توجه به اينكه اين ماده با توهم، ادراك شناختي تحريف شده و هذيان همراه است، افراد ممكن است در برخي شرايط دست به اعمال خطرناكي بزنند كه بعد از هشياري كامل از انجام دادن آن عمل شرمنده شوند.
فردي كه اين مواد را مصرف ميكند به احتمال بسيار زيادي در ابتدا از مواد ديگري مثل ترياك يا هروئين شروع كرده و با توجه به اينكه بيشتر افراد در اولين مصاحبه باليني ميگويند كه از طريق دوستان ترغيب شدند كه اين ماده را مصرف كنند تا ترك مادههايي مثل ترياك يا هروئين راحتتر شود، اين استدلال اشتباه است.
هم اكنون مكانهاي مشخصي به منظور ترك اعتياد وجود دارد كه ميتوان براي بهبود شرايط كسي كه اعتياد به مصرف شيشه دارد، مورد استفاده قرار گيرند. در اين مكانها هم پزشك وجود دارد و هم روانشناس و پرستار. در نتيجه درصد بالايي از افرادي كه واقعاً با شناختي دقيق و برنامهاي مستحكم آمدهاند، درمان ميشوند و به آغوش خانواده باز ميگردند.
قطعاً شرايط و بسترهاي فردي، خانوادگي و اجتماعي در به وجود آمدن اين مسئله دخيل است. از آگاهسازي رسانهاي آن هم در سطحي گسترده گرفته تا جريمههايي جهت تنبيه و واكسينهسازي افراد، اما آيا مسئله فقط همين است؟
آيا نقش رفاه جايگاه مشخصي در اين چرخه دارد؟ نقش شغل چيست؟ همه و همه اينها سؤالاتي هستند كه پاسخهاي مشخص اما كمي پيچيده دارند. يقيناً نقش شغل و تحصيلات در فراهمسازي سلامت و جلوگيري از اعتياد مؤثر است. اما آيا بيكاري يا شرايط بد اجتماعي توجيه خوبي براي افراد است تا با هر تنش كوچكي دست به كارهايي بزنند كه علاوه بر خود، خانواده خود را نيز درگير و اسير خود كنند. در حقيقت جامعهاي كوچك درگير مشكلات يك نفر ميشود و اگر فرد گرفتار شده كمي بر احساسات و هيجانات و سير زندگي خويش كنترل داشت، چنين اتفاقات ناگواري نميافتاد.
اين امر تنها مستلزم آگاهسازي است. قطعاً تكرار عوارض و مضرات اين مواد يا معتاد شدن در رسانهاي مثل تلويزيون در قالب كليپ ميتواند تأثير بسزايي در كاهش آن داشته باشد. گاهي بايد شرايط و بستر را نابود يا منبع را كور كرد تا مشكل حل شود، براي مثال جمعآوري معتادان و ساقيها و فروشندگان. اين مسئله كار بسيار سخت و طاقتفرسايي است و احتمالاً نزاعهاي خياباني و اعتراضات را در پي خواهد داشت؛ در نتيجه كمي سخت و آرماني به نظر ميرسد. همچنين به وسيله همسايگي با كشوري مثل افغانستان، ميزان تردد اين مواد در ايران رو به افزايش است.
فروشندگان اين ماده يا مواد با اين شعار كه شيشه حاوي مرفين نيست، پس اعتياد آور نيست، مصرف اين مواد صنعتي خطرناك را تبليغ ميكنند و متأسفانه بسياري از افراد ناآگاه خواسته يا ناخواسته در دام اين ماده محرك گرفتار ميشوند و بعد از مدت كمي و مصرف يك دوز، ديگر بدن به دوز قبلي واكنش دلخواه را نشان نميدهد (اصطلاحاً گفته ميشود دچار تحمل شده). در نهايت فرد براي تجربه لذت قبلي بايد دوز بيشتري مصرف كند و اين مسئله روز به روز افزايش مييابد.
وقتي مغز فرد و سيستم اعصاب مركزي وي با چيزي قوي كه احتمالاً جايگاه درماني دارد، با شدت زيادي روبه رو ميشود، به علت اينكه توانايي كنترل آن را ندارد احتمالاً واكنش به آن بالا ميرود و اين امر ميتواند عوارض جبران ناپذيري براي فرد و شرايط خانوادگياش به دنبال داشته باشد و صدمات جدي و بدي به او وارد كند.
اين مواد در ابتدا قدرت تمركز و اعتماد به نفس كاذب را به شدت بالا ميبرد. افراد خطر را از خود دور ميدانند و فكر ميكنند كه در همه موارد ميتوانند اول شوند يا بهتر از هر كسي در هر چيزي باشند كه اين همان ادراك تحريف شده شناختي است. حال تصور كنيد چنين فردي در حال رانندگي چه وضعيتي خواهد داشت؟!
افراد در اثر مصرف شيشه دچار توهم و ادراك شناختي نادرست و تحريف شده ميشوند. اعمال خطرناك در صورت عصباني كردن مصرفكننده رخ ميدهد و اگر فرد تحريك نشود معمولاً بيآزار است. اما بيشتر اوقات از شيشه براي لذت بيشتر مسائل زناشويي و جنسي بهره گرفته ميشود كه در اوايل شايد برخي تغييرات هورموني را ايجاد يا تجربه جنسي را لذيذتر كند، اما بعد از گذشت اندكي از عمر مصرفي، فرد به شدت احساس ناتواني جنسي يا عدم تمايل جنسي خواهد داشت.
قطعاً در اولين نگاه ميتوان گفت: كمخوابي يا بيخوابي، بياشتهايي، بيقراري، عصبي بودن و شناخت نادرست و بدبيني زياد از اولين نشانههاي سطحي براي زوجين يا والدين است كه بتوانند با اولين تغيير سبك زندگي كمي بر دقت خود بيفزايند. اين ماده به چهار صورت كشيدني، استفاده از طريق بيني، خوردني يا تزريق ممكن است مورد سوء مصرف قرار گيرد. مصرفكنندگان به يك باره بسيار مهربان و صميمي ميشوند، خلاقيتشان زياد ميشود.
شيشه به دليل توهمي كه در فرد ايجاد ميكند و همچنين به خاطر تغييراتي كه در مكانيزم بدن وي به وجود ميآورد، خواه ناخواه افراد را مستعد بسياري از قضاوتهاي نادرست و حتي در برخي موارد، خطرناك قرار ميدهد. براي مثال اين افراد وسط شب بيدار ميشوند و ميگويند كه در واحد كناري دعواست يا دارند پشت سرش حرف ميزنند و فرد همه اين مكالمات را ميشنود.
گاهي در بيرون از خانه حس ميكند افرادي وي را دنبال ميكنند تا به وي آسيب برسانند كه در علم بدان توهم گزند و آسيب گفته ميشود. در گوشهاي از حياط يا خيابان اگر دو دوست با هم بخندند، فردي كه مصرف داشته و از كنار نظارهگر است، در بيشتر اوقات تصورش اين است كه به او ميخندند يا نقشهاي برايش دارند. اين افراد در نتيجه تبديل به افرادي با اختلال حواس و مشكل در يادآوري ميشوند. آنها افرادي بياراده هستند و معمولاً طوري با شما رفتار ميكنند كه هميشه حس نگراني از طرف وي داريد و نميتوانيد به طور كامل به وي اعتماد كنيد.
*روانشناس و مشاور خانواده
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]