تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821086082
ديدار مادر و دختر پس از 24 سال
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ديدار مادر و دختر پس از 24 سال
«اين لحظه را هرگز فراموش نميكنم.» اين حرف مادر ميانسالي است كه پس از 24 سال دخترش را در آغوش كشيد.
نویسنده : غلامرضا مسكني
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 9 و 30 دقيقه صبح ديروز ديدار عاشقانه دختر24 ساله و مادر 60 سالهاش در شعبه پنجم دادسراي جنايي پايتخت رقم خورد. شرايط ديدار مادر و دختر مدتي قبل از سوي قاضي حسين پور، بازپرس شعبه پنجم فراهم شد و صبح ديروز به حقيقت پيوست.
دختر 24ساله كه نيلوفر نام دارد از ساعت هشت صبح همراه پدر خواندهاش وارد شعبه و چشم به راه مادر شد. يك ساعت و نيم از ورودش گذشته بود كه مادرش با چشماني اشكبار در حالي كه دختر و يكي از پسرانش او را همراهي ميكردند، وارد شعبه شد. لحظه ديدار فرا رسيده بود و مادر كه 24 سال قبل ناخواسته دخترش را بعد از زايمان در بيمارستان رها كرده بود، مقابل دخترش قرار گرفت. نيلوفر كه دستش را از دست پدر خوانده جدا نميكرد، آرام به صورت مادرش نگاه كرد. مادر بيتاب اما به نيلوفر نزديك شد تا او را در آغوش بگيرد. نيلوفر كه اشك در چشمانش حلقه زده بود به آغوش مادر نرفت. با بغض در گلو گفت شما بعد از 24 سال به فكر دخترت افتادي، روزي كه در بيمارستان رهايم كردي به چه چيز فكر ميكردي؟ برايم جاي سؤال است كه چرا پس از 24 سال بايد دلت برايم تنگ شده باشد؟
سؤالهاي دختر در حال تكرار شدن بود كه بغض مادر تركيد و اشك همچون باران صورت چروكيدهاش را شست. يك لحظه همه مات و مبهوت مانده بودند و نيلوفر هم گريهاش شروع شد كه در اين لحظه در آغوش خواهرش قرار گرفت. خواهري كه سالها قبل دست تقدير او را از خواهر كوچكش جدا كرده بود. كمكم صداي گريه حاضران بلند شد. وقتي صداي گريه فضا را پر كرد، نيلوفر هم در آغوش مادرش جاي گرفت. مادر گفت دخترم اين لحظه را هر گز فراموش نخواهم كرد . مرا ببخش كه 24 سال قبل تو را رها كردم. خيلي دوستت دارم و هر لحظه به يادت بودم، 24 سال چشم انتظار بودم. الان هم خوشحالم و خدا را شكر ميكنم كه لحظه ديدار فرا رسيد و من به آرزويم رسيدم. هنوز حرفهاي مادر و دختر تمام نشده بود كه برادر به خواهرش نزديك شد و گفت نيلوفر جان از روزي كه فهميدم خواهر ديگري داشتهام خيلي دلتنگت شدم اما ايمان داشتم كه روزي تو را خواهم ديد.
اين ديدار را مديون تلاشهاي قاضي حسين پور هستم
لحظاتي بعد مادر ميانسال مقابل قاضي حسين پور قرار گرفت و گفت: من بازگشت دخترم را مديون تلاش شما هستم. اگر تلاشهاي شما نبود شايد هرگز به دخترم نميرسيدم. وي در شرح ماجرا گفت: 24 سال قبل وقتي نيلوفر را باردار بودم، شوهرم به خاطر جراحت جنگي دچار بيماري عصبي شد. بيمارياش هر روز بيشتر ميشد و از اينكه باردار بودم، احساس ناراحتي ميكرد. چهار پسر و يك دختر داشتم. در آن روزها هزينه زندگي يك خانواده هفت نفره براي ما مشكلاتي به بار آورده بود. وقتي در بيمارستان لقمان زايمان كردم از ترس اينكه مشكلي براي دخترم پيش بيايد، او را در بيمارستان رها كردم. چند ماه بعد هم همگي به يكي از شهرهاي جنوبي كشور رفتيم. از اينكه دخترم را رها كرده بودم، عذاب وجدان داشتم اما چارهاي نداشتم جز تحمل اين عذاب و درد. هر روز كه ميگذشت بيشتر دلتنگ دخترم ميشدم تا اينكه يك سال بعد به تهران آمدم و به دنبال دخترم گشتم. به بيمارستان سر زدم اما كسي از سرنوشت دخترم خبري نداشت. به اداره سرپرستي فرزندان بيسرپرست رفتم اما باز هم خبري از دخترم نيافتم. نا اميد به خانه برگشتم و به زندگيام ادامه دادم. وي ادامه داد: شش سال قبل كه شوهرم فوت كرد، دوباره تصميم گرفتم دخترم را پيدا كنم. اين بار با خود و خدايم عهد بستم تا دخترم را نيابم دست از جستوجو نكشم. به همين دليل با يك وكيل مشورت كردم و او هم با گرفتن پول هنگفتي قول داد به زودي دخترم را براي من پيدا كند. اين چنين بود كه اول اسفندماه سال 90 شكايتي در دادسراي جنايي تنظيم كرديم اما مدتي بعد پرونده به بايگاني رفت و وكيلمان اعلام كردم جستوجو براي پيدا كردن دخترم هيچ فايدهاي ندارد.
اين بار نا اميد نشدم تا اينكه قاضي حسينپور، سرپرست اين شعبه شدند و پرونده ما دوباره به جريان افتاد. سرانجام ماهها تحقيق و تجسس او نتيجه داد تا اينكه او از طريق بررسي پروندههاي بيمارستان و اداره سرپرستي دخترم را پيدا كرد. روزي كه اين خبر خوش را به من داد، انگار دنيا را به من داده بود و همان لحظه نماز شكر خواندم اما فهميدم دخترم مايل به ديدن من نيست تا اينكه سرانجام باز هم با تلاشهاي وي اين ديدار فراهم شد. وي در پايان گفت: من از پدر و مادر دخترم تشكر ميكنم و ميدانم كه چقدر آنها براي او زحمت كشيدهاند و در واقع پدر و مادر واقعي نيلوفر آنها هستند اما اميدوارم كه دخترم مرا ببخشد و مرا مادر صدا كند.
چند سال به خاطر نيلوفر با همه بستگانمان قطع رابطه كرديم
پدرخوانده نيلوفر هم گفت: 24 سال قبل من كارمند بيمارستان لقمان بودم. من و همسرم مدتي بود كه بچهدار نميشديم. پزشكان هم اعلام كرده بودند كه ما بچه دار نميشويم تا اينكه روزي متوجه شدم زني بعد از زايمان نوزاد دخترش را در بيمارستان رها كرده و رفته است. پس از اين قرار بود نوزاد را از طريق اداره سرپرستي به خانوادهاي واگذار كنند. اين خانواده قرار بود سندي را به عنوان امانت به اداره سرپرستي بدهند اما سندي نداشتند تا اينكه من موضوع را با همسرم در ميان گذاشتم. وقتي به همسرم گفتم خيلي خوشحال شد و قبول كرد. پس از اين او به بيمارستان آمد و ما نوزاد را تحويل گرفتيم. ما تصميم گرفتيم محل زندگيمان را تغيير دهيم و چند سالي با بستگان ارتباطي نداشته باشيم و بعد به خانوادهمان بگوييم كه ما بچهدار شدهايم. به همين دليل خانهمان را عوض كرديم و مدتي بعد گفتم همسرم باردار شده است تا اينكه چند سال بعد دوباره به همان محل رفتيم و نيلوفر را به آنها نشان داديم و گفتيم كه فرزند خودمان است. در اين مدت ما مانند پدر و مادر واقعي او را بزرگ كرديم و چيزي براي او كم نگذاشتيم. وي ادامه داد: نيلوفر وارد دانشگاه شد تا اينكه چند ماه قبل دادسرا ما را احضار كرد و موضوع را به ما گفتند. من از اينكه دخترم مادر و چهار برادر و خواهرش را پيدا كرده خوشحالم اما براي من سخت است كه بستگانم اكنون متوجه شوند او دختر واقعي ما نبود.
من عاشق پدر و مادرم هستم و با آنها زندگي خواهم كرد
نيلوفر هم در ادامه گفت: معمولاً ميگويند دخترها بابايي هستند و واقعاً من بابايي هستم و جدايي من از پدرم هرگز اتفاق نخواهد افتاد. من پدر و مادرم را دوست دارم و پدر و مادر واقعي من آنها هستند. هميشه دوست داشتم خواهر و برادر داشته باشم و حالا كه فهميدم چهار برادر و يك خواهر دارم خيلي خوشحال هستم. خوشحالم كه مادرم را بعد از 24 سال ديدم. الان كه برادرم را ديدم احساس ميكنم او را قبلاً ديدهام و اين احساس مرا اميدوار كرد تا با آنها راحتتر باشم.
وي در پاسخ به اين سؤال كه كي متوجه موضوع شدي گفت: چند ماه قبل از رفتارهاي مادر و پدرم متوجه شدم كه چيزي را از من پنهان ميكنند اما هرگز به خودم اجازه ندادم در اين مورد سؤال كنم تا اينكه مدتي قبل، وقتي مادرم و من تنها بوديم با من حرف زد و كمكم موضوع را به من گفت. او در حالي كه اشك ميريخت موضوع را به من گفت. خيلي براي من سخت بود كه موضوع را قبول كنم اما ميدانستم كه مادرم به من دروغ نميگويد. پس از آن به اتاقم رفتم و يك دل سير گريه كردم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]
صفحات پیشنهادی
دیدار شورانگیز مادر و دختر پس از 24 سال
دیدار شورانگیز مادر و دختر پس از 24 سال زن میانسال که برای پیدا کردن دختر گمشدهاش با آخرین کورسوی امید چهارسال قبل به دادسرای امور جنایی میآمد تصور نمیکرد با تلاش بازپرس جدید پروندهاش بعد از 24 سال بار دیگر دخترش را در آغوش بگیرد به گزارش جام جم آنلاین اول اسفند سدیدار مادر و دختر پس از ۲۴ سال
- الهه فراهانی پس از گذشت ۲۴ سال وقتی دخترش را می بیند دست و پایش می لرزد بی اختیار به گذشته سفر می کند به روزی که به گفته خودش مجبور شد نوزادش را به خاطر شوهرش در بیمارستان رها کند و برود حالا اما برگشته تا پس از سال ها یک بار دیگر دخترش را در آغوش بکشد با قدم هایی لرزان بهدیدار یک مادر و دختر پس از 24 سال
دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۸ ۵۴ معجزه چیزی غیر از همین حالا نیست به دست آوردنِ آرزویی که همین حالا میخواهیاش ملاقات مادر و دختری که بعد از 24 سال با هم روبهرو شدند هم از آن دست آرزوهایی بود که معجزهوار رخ داد همین حالا در اتاق قاضی دادسرای جنایی پایتخت به گزارش ایسنا روکودک 6 ساله، راز جنایت مادرش را فاش کرد
قتل دو کودک توسط مادر سنگدل کودک 6 ساله راز جنایت مادرش را فاش کرد مادری بچههای خود را داخل ماشینی که درش را قفل کرده بود رها کرد و در یک کارناوال در ایالت آریزونا شرکت کرد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران این مادر دو کودک خردسال خود را در ماشین قفلحمله زنبورها به هواپیمای مسافربری/ پسر 20 ساله، دختر نوجوان را ربود/ پیرزن خشمگین، همسرش را نیمه شب خفه کرد/ س
مهم ترین اخبار حوادث در 24 ساعت گذشته حمله زنبورها به هواپیمای مسافربری پسر 20 ساله دختر نوجوان را ربود پیرزن خشمگین همسرش را نیمه شب خفه کرد سقوط مرگبار پدر در مقابل چشمان دخترش تصاویر حمله زنبورها به هواپیمای مسافربری یک پرواز خطوط هواپیمایی آمریکا ساعتها به خاطر حتجاوز مرد شیطان صفت به دختر 6 ساله
تجاوز مرد شیطان صفت به دختر 6 ساله مجرمی که دختر 6 ساله را برای تعرض ربود امروز محاکمه شد باشگاه خبرنگاران جوان مجرمی که دختر 6 ساله را برای تعرض ربود امروز محاکمه شد این دختر 6 ساله در حال بازی کردن کنار خانهشان بود که عمران خان او را به صندوق عقب ماشین میاندازد و به او تعمادری که از ترس شوهرش،هفتمین دخترخود را در بیمارستان رها کرد،24سال بعد او را پیدا کرد
مادری که از ترس شوهرش هفتمین دخترخود را در بیمارستان رها کرد 24سال بعد او را پیدا کرد جامعه > حوادث - ایران نوشت 14 مهرماه سال 90 زنی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران راز دردناکی از رها کردن دختر کوچکش را در بیمارستان فاش کرد و خواستار پیگیریهای پلیسی برای یابا پیدا شدن اجساد یک زن و دو دختر خردسال مردم روستای گرهگوابر رحیمآباد خواستار پیگیری مرگ یک مادر و 2 دختر خ
با پیدا شدن اجساد یک زن و دو دختر خردسالمردم روستای گرهگوابر رحیمآباد خواستار پیگیری مرگ یک مادر و 2 دختر خردسالش شدندمردم روستای گرهگوابر اشکور رحیمآباد رودسر خواستار پیگیری دلیل مرگ مادر 31 ساله و دو فرزند دختر 3 و 6 سالهاش در این روستا شدند به گزارش خبرگزاری فارس از رحیممادر و دختری که سالار شهیدان برایشان شعر سرودند
هم در منابع شیعه و هم مصادر اهل سنت روایاتی از ایشان نقل شده و در هر دو دسته این کتب از فاطمه بنت الحسین به عنوان ثقه یاد شده است کتاب شریف تهذیب نیز او را جزو طبقه چهارم راویان اسلام شمرده است مهر خانه هم در منابع شیعه و هم مصادر اهل سنت روایاتی از ایشان نقل شده است و در هرپسر 20 ساله، دختر نوجوان را ربود
در آمریکا پسر 20 ساله دختر نوجوان را ربود جوان سابقهداری که با بسته بودن حلقه الکترونیکی مکانیاب به پایش تحت نظر پلیس قرار داشت بار دیگر به جرم ربودن دختری بازداشت شد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران متهم «کودی جکسون» - 20 ساله - دختر 14 ساله&zwn-
حوادث
پربازدیدترینها