واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نفوذ فرهنگ گردان عمار تا مرز سرزمينهاي اشغالي
رهبر انقلاب فرمودند شهداي مدافع حرم در زمان حيات خود از اولياي الهي به شمار ميروند. زماني كه اين گزارش تنظيم شده بود نام شهيد مصطفي صدرزاده با عنوان جهادي او يعني سيدابراهيم درج گرديده بود.
نویسنده : آسيه سادات جلالي
رهبر انقلاب فرمودند شهداي مدافع حرم در زمان حيات خود از اولياي الهي به شمار ميروند.
زماني كه اين گزارش تنظيم شده بود نام شهيد مصطفي صدرزاده با عنوان جهادي او يعني سيدابراهيم درج گرديده بود. ساعاتي پيش در شب عاشوراي حسيني خبر شهادت وي در منطقه حلب به دستمان رسيد. اكنون خواندن اين مصاحبه خالي از لطف نيست.
صبح جمعه از خواب برخاستم. بوي نم آنچنان شامهام را پر كرده بود كه بياختيار به راه افتادم. غرق در پرسش و پاسخهاي ذهنم بودم. ناگهان سر برآوردم و ديدم نوشتهاند مزار شهدا، قطعه...
اشكهاي بر زمين ريخته سيدابراهيم مرا به آنجا كشانده بود. فرمانده گردان عمار لشكر فاطميون سوريه. سلام كردم و كنار سفره صبحانه سيد نشستم. از او خواستم اطرافيانش را برايم معرفي كند. همگي از بازماندگان گردان عمار در هشت سال دفاع مقدس بودند. كبوتران جاماندهاي كه با خانوادههايشان دور سفره سيد ابراهيم نشسته بودند. سيدجوان بيستوهفت هشت سالهاي بود كه چهرهاش شبيه جوانهاي امروزي نبود. ريشهاي كم پشتش مرا به ياد شهيد همت ميانداخت. اين روزها بيشتر عمرش را به نبرد عليه دشمن تكفيري در مرزهاي سوريه و رژيم صهيونيستي ميگذراند. او از جنگ و دفاع از مظلوم ميگفت. از عمليات بينقص و موفقي كه داعش را بيخ گوش رژيم اشغالگر قدس زمينگير كرده بود. از خطوط تثبيتي قلمون كه بارها و بارها از داخل سنگرهايش پاسگاههاي مرزي صهيونيستها را ديده بود. از روزها و شبهاي جهاد و دماي زير صفر زمستانهاي قلمون ميگفت. از پناهگاهشان كه درختان زيتون بود. از زماني ميگفت كه براي پس گرفتن يك ساختمان استراتژيك با شهيد حسن قاسمي راهي شد و مجروح و بيحسن از ساختمان آزاد شده بيرون آمد. اشك چشمانش و بغض گلويش از دلاوريهاي جوانان افغاني ميگفت كه هيچ انگيزهاي جز عشق به سيده زينب(س) نداشتند و عاشقانه در اين راه ميجنگيدند و پرپر ميشدند. از بشير جوان افغاني كه سواد خواندن قرآن را نداشت اما براي آرامش روحش آن را مقابل چهرهاش ميگرفت. از سر بشير كه هدف گلوله تك تيراندازها قرار گرفته بود گفت. از ابوحامد فرمانده فاطميون كه همرزم سالهاي دور حاج قاسم بود و اكنون در بهشت رضاي مشهد آرميده است. يكي از كبوتران جامانده گفت ياد شهيد لشكري افتادم. ياد اعزام گردان عمار به لبنان و صدور فرهنگ مقاومت به آن كشور؛ ياد شهيد حاجيپور اولين فرمانده گردان عمار. عملياتهاي كربلاي پنج، فتحالمبين، بيتالمقدس و... از معركه هايي بود كه گردان عماريها در آن رشادتها كرده بودند و 700 گلشان پرپر شده بود. ادامهدهنده راه آن عماريها، گردان عمار فاطميون است كه دلاوريهايش به آن سوي مرزها كشيده شده و فرهنگ عمار را تا قلمون يعني چند صد متري سرزمينهاي اشغالي رسانده است. آري اين نور انقلاب اسلامي ماست كه تلألؤي مقاومت آن به كشورهاي مظلوم همسايه رسيده است. جمهوري اسلامي ايران به رگهاي غيرت شيعيان همسايه ريشه دوانده؛ غيرت جوانان خميني كه امروز سربازان و عاشقان مقام معظم رهبري هستند. رهبري كه جوانان لبنان و سوريه جان خود و خانوادهشان را فدايش ميكنند. نور معرفتي كه در يك قدمي ماست و خيليهايمان از درك آن عاجزيم. آنها او را «سيد قائد» ميخوانند و به عشق او جان در كف گرفتند.
الحق والانصاف كه مقام معظم رهبري هم زيبا در توصيف آنان ميگويد:«شهداي مدافع حرم در زمان حيات خود از اولياي الهي به شمار ميروند.»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]