واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۳۰ مهر ۱۳۹۴ (۱۵:۳۰ب.ظ)
روزشمار وقايع عاشورا در ۸ محرم موج - روز هشتم محرم در اردوگاه امام (ع) براي رفع عطش چاهي کنده ميشود، اين خبر به بنزياد ميرسد. در اين روز امام با عمربن سعد گفت و گويي دارد و امية بن سعدطائي به ياران امام (ع) ميپيوندد.
به گزارش خبرگزاري موج، روزشمار عاشورا روزشمار يک واقعه خاص نيست؛ زيرا که هر سرزميني کربلا و هر زماني عاشوراست. توجه به ابعاد رويدادهايي که در يک روز ميافتد، چهرهاي ملموس از امري تاريخ نشان ميدهد، رويدادي که تاريخي پس از خود را شکل داده است. آنچه عاشورا را به يک واقعيت جاودانه تبديل ميکند، پيامهايي است که در اين واقعيت نهفته است، بيشک براي بيان اينپيامها بايد بسيار انديشيد، اما؛ نفس وقايع مواد خام انديشه هستند، وقايعي که بر محور امام حسين (ع) روي دادهاند.
کندن چاهي براي رفع عطش
خياباني روايت ميکند که ارزق فرمانده بخشي از نيروهاي ابن سعد که از مقابله با حبيب و بنياسد باز ميگشت همان شب ميان سپاه امام (ع) و فرات قرار گرفت و دسترسي کاروان حسيني را به آب از بين برد. هوا در حدود 40 درجه بود و ياران امام (ع) تشنه شدند.
تشنگي که بر سپاه غالب شد امام (ع) از پشت خيمه زنان نوزده قدم سوي قبله رفت و زمين را کند تا چشمه آبي گوارا پديدار شد. اين چاه پس از رفع عطش از بين رفت.
واکنش ابنزياد به حفر چاه توسط امام (ع)
وقتي خبر حفر چاه توسط امام براي رفع تشنگي به ابنزياد رسيد، او به عمر سعد نوشت: به من خبر رسيده است که حسين (ع) چاه ميکند؛ همين که نامهام به تو رسيد هر قدر ميتواني از حفر چاه توسط آنها جلوگيري کن و بر آنها سخت بگير، مگذار قطرهاي آب بنوشند. با آنها همان گونه رفتار کن که آنها با عثمان پرهيزکار رفتار کردند. عمرسعد پس از اين نامه محاصره را تنگتر و رسيدن آب به اردوگاه امام (ع) را دشوارتر کرد.
گفتوگوي امام (ع) با عمر سعد
امام (ع) از طريق عمربن قرظهبن کعب انصاري به عمر سعد پيغام دادند که ميخواهند او را ببينند. ديدار حاضر شد، امام به عمرسعد گفت: واي بر تو، آيا از خدايي که بازگشت تو به سوي اوست نميهراسي؟ با من ميجنگي در حالي که ميداني من کيستم؟ اين گروه را رها کن و با من همراه شو که تو را به خدا نزديکتر کنم.
عمر سعد گفت: ميترسم که خانهام ويران شود. امام فرمودند: من برايت آن را ميسازم. عمر گفت: ميترسم زمينم را از من بگيرند. امام فرمود: بهتر از آن را از مال خود در حجاز به تو ميدهم. باز فرمانده خصم گفت: بر خانوادهام ميترسم و باز امام گفت: سلامت آنها را تضمين ميکنم.
عمر که ديگر جوابي نداشت، سکوت کرد که امام فرمود: خدا به زودي تو را در بسترت هلاک سازد و در روز حشر و نشر نيامرزد؛ به خدا قسم اميدوارم جز اندکي از گندم عرق نخوري.
طبري معتقد است امام (ع) و عمر سعد به صورت محرمانه و به دور از ديگران به يکديگر گفتوگو کردند و هيچ کس از سخنان آنان آگاه نشد. آنچه در مورد گفتوگوي آنها شايع شده، گمانهايي است که مردم پنداشتهاند و شايعاتي است که به امام (ع) نسبت دادهاند. شمربن ذيالجوشن اردوگاه سپاهيان کوفه را براي گزارش ديدار امام (ع) و عمرسعد ترک کرد.
پيوستن اميةبن سعدطائي به کاروان حسيني
اميةبن سعد از ياران امام علي (ع) که در کوفه بود هنگامي که شنيد حسينبن علي (ع) در کربلاست به ايشان ملحق شد.
اميةبن سعد اصالت يمني داشت و در کوفه زندگي ميکرد، وي در هنگام راهي شدن به سپاه امام شصت سال داشته است. وي از تابعين، ياران امير مومنان، مجاهد جنگهاي جمل، صفين و نهروان بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]