واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ايفاي نقش امام حسين(ع) توسط حضرت ابراهيم خليل(ع)
نویسنده : حسين حاتمي
براساس حكايتي كه در الهينامه عطار، درج شده است در پاسخ به سؤال فرشتگان، مبني بر حكمت اختصاص لقب «خليل الهي» به حضرت ابراهيم(ع) خداوند منان طي سه آزمون، لياقت آن حضرت را اثبات فرمود:
آزمون اول: بخشش تمامي دارايي خود به جناب جبرئيل امين(ع) كه در چهره يك انسان متقي، يكي از نامهاي زيباي خداوند را سه بار با خلوص كامل بر زبان جاري كرده بود.
آزمون دوم: قرباني كردن فرزند بزرگ خود، حضرت اسماعيل(ع).
آزمون سوم: اجراي موفقيتآميز جانبازي و پاكباختگي با سوختن در آتش.
ابراهيم خليل(ع) پيروز شد و لقب خليل الهي را براي هميشه به خود اختصاص داد زيرا در ايفاي نقش احياگر تمامي اديان الهي ـ امام حسين عزيز ـ به فاصله هزاران سال قبل از واقعه جانگداز كربلا، تمامي كائنات را به حيرت واداشت! چراكه:
1 ـ بخشش كليه داراييها به جبرئيل، به منزله پشت كردن امام حسين(ع) به تمامي داراييهاي خود در مدينه بود، با اين تفاوت كه كار خليلالله مجازي و كار ثارالله، حقيقي بود
2 ـ قرباني كردن اسماعيل، نمايش موفقيتآميزي از قرباني كردن حضرت علياكبر بود، با اين تفاوت كه كار خليلالله مجازي و كار ثارالله، حقيقي بود.
3 ـ اجراي مهيج جانبازي خليلالله نيز به منزله شهادت پربركت امام حسين(ع) بود با اين تفاوت كه كار خليلالله مجازي و كار ثارالله، حقيقي بود... ذبح عظيمي كه طبق نص صريح قرآن، خبر آن را پيشاپيش به حضرت ابراهيم(ع) داده بود... ذبح عظيمي كه اگر از هزاران سال قبل از وقوع، توسط پرچمدار تواناي توحيد - ابراهيم خليل- مطرح نميشد بدون شك در روز عاشورا هيچيك از اركان هستي تاب تحمل رويت آن را نداشتند و قالب تهي ميكردند...
السلام عليك يا ثارالله و ابنثاره... و ناگفته نماند كه زينب كبري كه در دامان علي(ع) و فاطمه(س) تكامل يافته بود از تمامي كائنات سبقت گرفت و نه تنها تاب ديدار آن را داشت بلكه با توجه به احياي مجدد نهال اسلام ناب محمدي(ص) تمامي آن مظلوميتها و ريخته شدن آن خونهاي پاك را همچون ابر و باد و مه و خورشيد و فلكي ديد كه موجبات احياي دين خدا را فراهم نمود و به همين دليل بود كه فرمود «ما رايتُ اِلا جميلا؛ در كربلا جز زيبايي و شكوه چيز ديگري نديدم»... به اميد پيروي از گفتار و كردار انسانسازشان و برخورداري از شفاعت و ظهور قائمشان... انشاءالله
چشم كوران آن خسارت را بديد گوش كرّان آن حكايت را شنيد
پس عزا بر خود كنيداي خفتگان زانكه بد مرگيست آن خواب گران
روح سلطاني ز زنداني بجست جامه چه درّيم و چون خاييم دست
چونكه آنان خسرو دين بودهاند وقت شادي شد چو بشكستند بند
ورنهاي عاقل برو بر خودگري زانكه در انكار نقل و محشــــري
و چه سنت زيبايي بود كه در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به خانواده شهدا تبريك و تسليت ميگفتند.
*استاد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]