واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دانش - گربه پالاس
دانش - گربه پالاس
كاوه فيضاللهي : نام علمي: Otocolobus manulنام انگليسي: Manul, Pallas Cat
توصيف: نام اين گونه از پيتر سيمون پالاس، طبيعيدان آلماني، گرفته شده كه در اكتشاف علمي امپراتوري روسيه نقش تعيينكنندهاي داشت. موهاي گربه پالاس به نسبت جثه از تمام گونههاي ديگر گربه بلندتر و متراكمتر است. كمي بزرگتر از يك گربه اهلي است اما بدنش نسبتا حجيمتر و سنگينتر و پاهايش كوتاهتر و محكمترند. پوزه كوتاه، صورت پهن و گوشها بسيار كوتاه و گرد هستند. از آنجا كه پايين و بافاصله از هم قرار گرفتهاند تنها اندكي از لابهلاي موها بيرون ميزنند. اين ويژگيها حكايت از سازش با محيط سرما دارد. چشمها درشتاند و مانند جغد در جلوي سر قرارگرفتهاند. احتمالا به خاطر اهميت بينايي در شكار بوده كه به اين شكل تكامل يافتهاند. رنگ پوشش بدن خاكستري روشن است كه گاهي به زرد نخودي يا نارنجي سوخته و خرمايي ميزند. در افراد بالغ نوك موها سفيد است كه به آنها ظاهري يخزده ميبخشد. روي پيشانياش خالهاي تيرهاي دارد و دو نوار تيره به شكل مايل در امتداد هر گونه كشيده شده است. لب، چانه و گلو سفيد است. آثار نوارهاي عرضي ممكن است روي پشت و دست و پا ديده شود و دم علاوه بر چهار حلقه كه آن را دربر گرفته است، در انتها نيز تيره است. ابعاد اصلي بدن عبارتند از:
طول سر و بدن: cm 65 - 50
طول دم: cm 31 - 21
وزن: kg 5/3 - 5/2
ردهبندي: دانشمندان بر اين باورند كه گربه پالاس كه مدتها در جنس Felis ردهبندي ميشد، خويشاوند نزديك گربه وحشي يا Felis silvestris است. با وجود اين در بازنگري جنجالي تاكسونومي گربهسانان در سال 1993 كه توسط C.Wozencraft در شماره 18 خبرنامه گربهها به چاپ رسيد، به اين گونه جايگاهي منحصر به فرد در سطح جنس اختصاص داده شده است: Otocolobus. علت اين تصميمگيري وجود برخي ويژگيهاي جمجمهاي است كه بيشتر شبيه سياهگوشها است. علاوه بر اين برخلاف بيشتر گربههاي كوچك يا اعضاي جنس Felis، مردمك چشم گربه پالاس گرد است. در اين گونه سه زيرگونه توصيف شده است:
مغولستان، غرب چين O.m.manul
آسياي ميانه، افغانستان و ايران O.m.ferrunginea
تبت و كشمير O.m.nigripecta
پراكندگي و زيستگاه: گربه پالاس در سرتاسر آسياي ميانه از ماوراي قفقاز و ساحل شرقي درياي خزر تا تركمنستان، ازبكستان، شرق و مركز قزاقستان، تبت تا آلتايي، تووا (منطقهاي در جنوب سيبري هممرز با مغولستان)، مغولستان، سيچوآن و از جنوب تا ايران، افغانستان و شرق لاداخ (منطقهاي كوهستاني در شمال شرقي كشمير). اين ناحيه شامل زيستگاههاي مختلفي همچون دشت، بيابان، فلاتهاي مرتفع و دامنههاي صخرهاي بيدرخت است. زيرگونه O.m.nigripectus در مجاورت كشمير يافت ميشود. در طول آخرين عصر يخبندان گربه پالاس در اروپا حضور داشت و اكنون در منطقه لاداخ در ارتفاع بالاتر از چهارهزارمتري ديده شده است. در نقشه روبهرو پراكندگي كنوني پالاس به رنگ خاكستري ديده ميشود. اين نقشه بر اساس اطلاعاتي ترسيم شده كه در بررسي وضعيت گربههاي وحشي و برنامه عمل حفاظتي توسط گروه متخصصان گربه (CSG) وابسته به IUCN در سال 1996 تهيه شده است.
رژيم غذايي: گربه پالاس عمدتا از پايكا يا همان خرگوشموش، موشها، سنجاب زميني و پرندگان تغذيه ميكند. در يك بررسي مشخص شد كه 89 درصد از طعمهها را پايكا و چهاردرصد آنها را حشرهخواران تشكيل ميدهند.
رفتار: گربه پالاس، تكزي و پنهانكار، در سوراخهايي كه مارموتها ميكنند و حفرههاي جانوران ديگر لانه ميكنند. اگرچه عمدتا شبگرد هستند، در طول روز هم مشاهده شدهاند. برآوردها نشان ميدهند كه جولانگاه (home range) گربه پالاس نر حدود چهار كيلومترمربع است. گفته شده است كه گوشهاي گربه پالاس به خاطر آن كوچك شده، پايين آمده و ديده نميشود كه نيمرخ كوتاهي داشته باشد و به آساني پنهان شود. در مناطق باز با پوشش گياهي و موانع بسيار اندك، اين شكل سر به كمين كردن و تعقيب مخفيانه خيلي كمك ميكند. از ديوارههاي سنگي بهراحتي بالا ميروند. در تماسهاي اجتماعي ظاهرا بيش از همه روي به هم ماليدن بدنهايشان تاكيد دارند.
توليدمثل: گربه پالاس در فروردين و ارديبهشت توليدمثل ميكند. دوره آبستني 66 روز گزارش شده است. در هر زايمان سه تا چهار بچهگربه به دنيا ميآورد.
وضعيت حفاظتي: ظاهرا تعداد گربه پالاس از گربه بياباني چين بيشتر است زيرا تعداد پوستهاي آن كه در بازارهاي غيرقانوني فروخته ميشود بيشتر است. ميزان صيد سالانه آن در ايالت سيچوآن در سال 1980 حدود صد گربه بود. طبق گزارشي كه در سال 1989 در شماره 11 خبرنامه گربهها به چاپ رسيد، مغولستان در فاصله سالهاي 1978 تا 1988 بيش از 4356 پوست گربه پالاس صادر كرده است. CITES (پيمان بينالمللي داد و ستد گونههاي در خطر انقراض)، گربه پالاس را در ضميمه شماره دوي خود قرار داده كه خريد و فروش آن را به تعداد بسيار محدود و كاملا ضابطهمند مجاز ميسازد. فهرست سرخ گونههاي در خطر انقراض IUCN، زيرگونه گربه پالاس قرمز O.m.ferrugineoa كه در ايران ديده ميشود را تقريبا تهديدشده اما زيرگونههاي ديگر گربه پالاس را در گروه «با كمترين نگراني» جاي داده است. استدلال چينيها براي آنكه اين گربه را يك گونه حفاظتشده به حساب ميآورند آن است كه مقادير زيادي از جوندگان موذي را ميخورند. اگرچه تكثير اين گونه در اسارت در آمريكاي شمالي تا حد قابل قبولي موفق بود، اما اين جمعيت در حال حاضر از بين رفته است. اين امكان وجود دارد كه گربه پالاس در بخشهايي از گستره پراكندگياش كاملا فراوان باشد. اين گربه در اسارت تنها در باغوحشهاي ايالات متحده، روسيه، ليتواني، ژاپن، فرانسه، فنلاند، چك و كانادا وجود دارد.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1278]