واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
کاهش هزینه سیاست خارجی وبلاگ > تاجیک، نصرت اله - «برجام»، چتری در سیاست خارجی است که در دقیقه ٩٠ باز شد. بررسی کارشناسان نشان داد که اشکال از چتر نبود، بلکه چترباز دکمه را گم کرده بود! درحالیکه او نگران بود، تماشاچیان فکر میکردند در حال هنرنمایی است! عنایت الهی و دست یاری او بود که این چتر روی یکی از مینهای کاشتهشده دولت مهرورز محافظهکاری که طی هشت سال مشغول شخمزنی بود فرو نیامد! چه اینکه در آن صورت فرقی بین بازشدن و نشدن چتر نبود! از این چترها همچنان در سپهر سیاست داخلی داریم که باید امیدوار بود همچون این چتر عاقبتبهخیر شوند. در این صورت میتوان انتظار داشت همه نیروهای سیاسی با انسجام ملی بهدنبال حل مشکلات روزافزون کشور باشند.
اما مشکلاتی که حل آنها فقط از طریق منابع داخلی امکانپذیر نبوده و نیازمند همکاری سایر کشورها نیز است خود راه ویژهای میطلبد و باید هزینه چنین مشکلاتی را از روی دوش کشور برداشت. فرق است بین همپیمانشدن یا تعامل با یک یا چند کشور برای تأمین منافع ملی کشور. کار با آمریکاییها در سیاست خارجی و همکاری دو کشور برای ایجاد ثبات در منطقه بسیار مشکل است و مخاطرات فراوان، توالی فساد زیاد و حاشیههای متعدد داخلی و خارجی دارد ولی نشدنی هم نیست.زمینههای گوناگون و متعددی برای همکاری دو کشور بدون آنکه هر یک در حوزه منافع طرف مقابل پا بگذارد وجود دارد. دو کشور زمینههای متفاوتی از اشتراکات و اختلافات در سیاست خارجی دارند اما اگر هر اختلافی بین دو کشور وجود داشته باشد، یک راهبرد بین آنها مشترک است و آن تلاش برای کاهش هزینه سیاست خارجی است.
آمریکا چندسالی است با انتخاب اوباما قدم در این راه گذاشته است و آنچه که رژیم صهیونیستی را به ترس واداشته که با برجام مخالفت کند در حقیقت ترس ازدستدادن نقش سوگلی منطقهای آمریکاست. زیرا برجام نه پایان دوره تخاصم ایران و آمریکا بلکه آغاز روندی است که دو کشور به منافع حیاتی خود بهجای یارگیری سنتی و تخاصم با یکدیگر بیندیشند. برای قدمنهادن در این راه و بهمنظور طراحی راهبردی سیاست خارجی برجامی، وظیفه اصلی راهبردنویسان، تبدیل تهدیدات داخلی و خارجی به فرصت است. اراده و عزم مجموعه دستاندرکاران تصمیمگیری کشور در سطوح عالی برای تعامل با مجموعه ١+٥ و امضای برجام، یک طراحی و اقدام هوشمندانه و راهبردی بود. با تحقق این اراده، تهدید هماکنون به فرصت تبدیل شده و مین منفجر نخواهد شد، اما هنر راهبردی مدیران اجرائی کشور و مجموعه دولت، نحوه استفاده از این فرصت است. اصل مهم در این روند توجه به توازن قوا در داخل کشور و مصالحه در سیاستورزی است. توجه به درون و استفاده از توانمندیهای سیاسی درونی برای مذاکره، تفاهم و مصالحه در پرتو کاهش غلظت سیاست خارجی حتی در میان اخبار رسانهای روزمره، بستر این حرکت و مدیریت جامعه و کشور از طریق تقویت نهادهای مدنی از مهمترین نکاتی است که میتواند به ایجاد انگیزه کمک کند. اما در ارتباط با آمریکا توجه به چند نکته ضروری است:
١- اراده اوباما برای رسیدن به تفاهم با ایران از طریق مذاکره و راهحل مسالمتآمیز و بدون هزینه به هر دلیل و انگیزهای اصلیترین عنصر تأثیرگذار در شرایط کنونی بوده است.
٢- آمریکا درصدد است توازن قدرت بیش از این در منطقه بههم نخورد و تحولات منطقه در کنترلش باشد.
٣- تلاش آمریکا در توافق هستهای با ایران صرفا جلوگیری از رواج تسلیحات هستهای در منطقه در اثر دستیابی ایران به تکنولوژی هستهای و استفاده از آن برای تولید تسلیحات هستهای نیست بلکه تلاش آمریکا، تغییر رفتار ایران و کنارآمدن با آمریکاست. آمریکا میداند ایران میتواند به تحولات منطقهای در جهت احقاق حقوق مردم منطقه کمک مؤثر و سازندهای داشته باشد اما حاضر به دادن مابهازا و اذعان به سیاستهای غلط منطقهای و اعتماد به کشورهایی که نیروی مخربشان در جهت جنگافروزی به کار میرود نیست. این ماییم که باید او را متقاعد کنیم که پانهادن در تعامل صحیح و برابر با ایران، هم کمهزینه و هم رافع مشکلات منطقه است. در این صورت ما بهتر میتوانیم به مشکلات داخلی و در رأس همه فساد سیستمی لانهکرده در نظام اداری کشور بپردازیم و دین و ایمان مردم را نجات و برای آنان زندگی بهتری فراهم آوریم. منبع: روزنامه شرق مورخ 22/7/94
یکشنبه 26 مهر 1394 - 10:41:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]